دکتر سیدمرتضی افقه
عضو هیاتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز
در روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3963 نوشت:
مروری بر زندگی هاشمی رفسنجانی پیش و پس از انقلاب نشان میدهد که او در اغلب زمینهها پیشتاز و در واقع خطشکن بود. معمولا موفقیت از آن کسانی است که با هدفی عالی در خلاف جریانهای موجود حرکت میکنند. حرکتهای مثبت در جهت خلاف جریانهای عقب مانده واپسگرا، موج ایجاد میکند و موج خود محرک حرکتهای بعدی است. خلاف جهت حرکت کردن معمولا توأم با مقاومت جریانهای موجود و هزینه برای فرد خطشکن است و هاشمی همیشه در حال پرداخت هزینه برای حرکتهای نوآورانه و موجساز خود بود و این تجربه موجسازی، او را به یکی از استوارترین و با ظرفیتترین مردان در ایران عصرحاضر تبدیل کرده بود. او فردی باتجربه، میداندیده و عاقل بود. اگرچه بر اساس شواهد فردی بهشدت احساسی و عاطفی بود اما در تصمیمگیریهای مرتبط با جامعه با اتکا به عقل و اندیشه و تجربه انبوه خود، تصمیمگیری میکرد. ظرفیت و هوش بالا، اعتدال، تیزبینی و تعقل مبتنی بر تجربه انبوه، او را به تکیهگاهی محکم و خمناشدنی برای مردم و مسوولان در همه زمانها تبدیل کرده بود. در بحبوحه جنگ و در مواردی که لشکریان ایران با ناکامی مواجه میشدند و در چهره مردم و بعضا مسوولان یأس و نومیدی پدیدار میشد، او بود که از طریق خطبههای نماز جمعه شور و نشاط و امید را در جامعه زنده میکرد. ویژگی عمده او پیشگامی و نوآوری بود.
پیشگامیهای او شجاعانه، نوآورانه و موجساز بود: در اوج فضای به شدت ضدسرمایهداری دهه اول انقلاب، او بود که بیمحابا و فارغ از فضای اجتماعی موجود، بحث استفاده از سرمایههای بخش خصوصی را در جامعه طرح کرد و البته خود به آرامی مقاومتها را کنترل کرد و زمینه را هموار. در زمانههای مختلف و در حوزههای متعدد، کارهای بزرگ را او کلید زد: در حوزههای اقتصادی موج سدسازی را بهراه انداخت و پروژههای عظیم و سرمایهبری در صنعت (پتروشیمی، پالایشگاه، گسترش یا تکمیل صنایع فولاد) در کشاورزی (کشت و صنعت صد هزار هکتاری توسعه نیشکر و صنایع جانبی در خوزستان)، در حوزه اجتماعی طرح تاسیس دانشگاه آزاد و مدارس غیرانتفاعی، در حوزه شهری پروژه بزرگ متروی تهران و در حوزه سیاسی بهبود یا گسترش روابط سیاسی با کشورهای دیگر بهخصوص همسایههای عرب که در اوج نگرانی از گسترش امواج ناشی از انقلاب ایران بودند و بهشدت از ایران فاصله گرفته بودند و... همه از ابداعات و اقدامات پیشگامانه هاشمی نشأت گرفته بود. با این حال، مثل همه تجارب بزرگ و پیشگامانه، اقدامات و تصمیمات ایشان با انتقاداتی نیز همراه بود.
اگرچه برخی اقدامات بعدها و پس از انجام تحقیقات جدید و نمودار شدن نتایج، مورد نقد قرار گرفت (مثل موج سدسازی که ظرف یک دهه اخیر برخی مخالفتها و نقدها را برانگیخت) ولی برخی اقدامات از همان ابتدا مورد نقد و مخالفت بود. از جمله مهمترین موارد مورد نقد، طرح تعدیل اقتصادی بود که از همان ابتدا مخالفانی جدی (از جمله نگارنده) داشت. استدلال ایشان در استفاده از مردم و سرمایههای آنها مبتنی بر منطقی قابل دفاع بود اما شیوه اجرایی که به ایشان توصیه و مورد قبول واقع شد، در فضای سیاسی اجتماعی و فرهنگی آن زمان (و حتی در زمان حال) قابل بهکارگیری نبود و ناکامی آن از همان ابتدا مشخص بود. در واقع، مشاوران اقتصادی وقت ایشان اقتصاد را خارج از بسترهای ساختاری موجود تجزیه و تحلیل میکردند و هنوز هم میکنند. در حالی که روابط حاکم بر اقتصاد جزئی از چارچوب روابط موجود در حوزه علوم اجتماعی است که رابطه تنگاتنگی با ساختارهای نهادی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد و بدون سازگاری این ساختارها، امکان تحول جدی در اقتصاد از طریق مکانیزمهای صرفا اقتصادی میسر نخواهد بود و اگر تحولی نیز رخ دهد، کوتاه مدت و با دامنهای محدود خواهد بود.
هاشمی در دور دوم ریاستجمهوری خود به این مهم پی برد و بعضا اقدام به اصلاح سیاستهای اقتصادی خود کرد و از بسیاری از پیامدهای بعدی جلوگیری کرد. با این وصف، بهرغم اقدامات جدی در گسترش سیاستهای مبتنی بر مکانیزم بازار آزاد که (همانگونه که ذکر شد) سازگار با ساختارهای موجود نبود، از نقش دولت در هدایت و حمایت از تولید و تولیدکننده هم غافل نماند و در دوره ایشان بهرغم دیدگاه مخالف مشاوران اقتصادی طرفدار بازار آزاد، به حمایتهای همهجانبه از تولیدکنندگان از طریق اعطای تسهیلات حمایتی و سایر امتیازات (رانت مثبت) ادامه داد. به علاوه، همزمان با گسترش سرمایهگذاریهای بزرگ، به حمایت از واحدهای تولیدی کوچک و متوسط ادامه داد و بسیاری از کالاهای مصرفی و با دوامی که امروز در بازارهای کشور عرضه میشود ناشی از سرمایهگذاریهایی است که با نگاهی مثبت به نقش دولت در اقتصاد، در دوره جنگ صورت گرفت. هاشمی با گذراندن تمامی تجارب پیش و پس از انقلاب و برخورداری از انبوه تجارب ناشی از موفقیتها و شکستها در طول زندگی، یکی از قویترین سیاستمدارانی بود که نقشی مهم (چه در ظاهر یا پشت پرده) در آرامش و ثبات کشور و منطقه داشت؛ آرامش و ثباتی که بدون تردید زیربنای اساسی و حیاتی برای رشد و رفاه اقتصادی هر جامعهای است. هاشمی تمامی ثروت و اندوخته تجربی و معنوی خود را شجاعانه و با شیوههای نوآورانه و مدبرانه در خدمت پیشرفت کشور قرار داده بود اما تقدیرش را از مردم ایران زودتر از آنچه انتظار میرفت، گرفت.