حامد قدوسی در مصاحبه با «برای فردا»
مدتها بود که دوستان مختلفی و در موقعیتهای متعدد پیشنهاد میکردند که نقدی بر کتاب مناقشه اتمی دکتر محسن رنانی بنویسم. قبلا بر اساس نسخه اولیه کتاب نقد مختصری در وبلاگم نوشته بودم. بعدا که نسخه کامل کتاب بیرون آمد متوجه خطاهای فنی فاحشتری (مثل استفاده از متغیرهای با ریشه واحد (Unit-Root) در یک رگرسیون و گزارش افتخارآمیز نتایج این رگرسیون به عنوان کشفی از رفتار جدید بازار نفت! در جهت حمایت از فرضیه نویسنده) و یا تفسیر نادرست از مفهوم تعادل و استراتژی گمراهسازی در یک مدل نظریه بازی و امثال آن شدم و به نظرم نیاز به یک نقد مفصلتر بیشتر احساس شد.
بعد از مرور متوجه شدم که متاسفانه کتاب نقد فنی جدی از سوی جامعه اقتصاددانان دریافت نکرده بود. در واقع در حالی که جامعه آن را جدی گرفته و در حجم زیاد خوانده شده بود، جامعه متخصصان اقتصاد عملا توجهی به کتاب نشان نداده و در نتیجه نقدی هم نوشته نشده است. البته دو نقد نسبتا کوتاه و از دید من بسیار درست و بهجا از سوی آقایان دکتر محسن مسرت و دکتر غلامحسین حسنتاش وجود دارد که بیشتر چارچوب مفهومی و نوآوری ادعایی کتاب را نقد کرده بودند. مطلب آقای مسرت در الف منتشر شده و خوانندگان متعددی در نظرات پای مطلب هم نقدهای فنی مهمی را اضافه کردهاند.
بدون هیچ تعارف و ملاحظهای باید این حدس را قایل شویم که خود این پدیده که هیچ اقتصاددان ایرانی نقد فنی روی چنین کتاب مطرح و پرخوانندهای – و در عین حال با حجم بزرگی از خطاهای واضح – ننوشته علامتی از یک مساله در فضای روشنفکری اقتصادی کشور است. کافی است وضعیت را با نقدها و ایرادگیریهای متعددی که از کتابهای پرفروش اقتصادی در دنیا (مثلا سرمایه پیکتی یا سقوط ملتهای عاجم اوغلو) شده و میشود رجوع کنیم. تازه فراموش نکنیم که این کتابها ماحصل مقالههایی هستند که قبلا در ژورنالهای درجه یک چاپ شده بودند و در نتیجه از عیار داوری فنی گذشته بودند. پیشنویس فصول کتابها هم قبلا در کارگاههای مختلف به نقد و بحث گذاشته شده و اشکالات بدیهی آن گرفته شده بود. بعید میدانم کتاب دکتر رنانی چنین مراحلی را طی کرده باشد و در نتیجه احتمال وجود خطای فنی در آن خیلی بیشتر است.
خلاصه قصه اینکه تابستان به همت دوستان نشریه «برای فردا» و به خصوص آقای کاظم بهرامی دانشجوی فعال اقتصاد در دانشگاه اصفهان که در پی تهیه ویژهنامهای برای دکتر رنانی بودند، مصاحبه مفصلی در تحلیل و بررسی این کتاب داشتیم. در این مصاحبه سعی کردهام صریح و بدون تعارف باشم و ضمن ارج گذاشتن به زحمات و انگیزههای نویسنده برخی مشکلات فنی آن را برجسته کنم. علاوه بر مشکلاتی که در پاراگرافهای قبلی اشاره کردم مشکلاتی مثل ربط دادن قیمت نفت و انرژیهای نو (در حالیکه این دو منبع انرژی اصولا بازارها و مصارف متفاوتی دارند) و اغراق در تاثیر ریسک بحران هستهای در افزایش بلندمدت و پایدار قیمت نفت (در حالیکه صرفه ریسک انتظاری چنین پدیدهای حداکثر در حد ۲-۳ دلار افزایش قیمت در بشکه است) در چارچوب مفهومی کتاب به چشم میخورد.
امروز متوجه شدم که نشریه بلاخره منتشر شده است و فایل پیدیاف مصاحبه را از دوستان دریافت کردم که میتوانید اینجا مطالعه کنید.