یک استاد دانشگاه با اشاره به مشکلات اقتصاد ایران گفت: «اولویت اصلی اقتصاد ایران این است که وضعیت موجود را سامان داده و انضباط مالی را از طریق بودجه و انضباط پولی را از طریق بانک مرکزی و سیستم بانکی به اقتصاد کشور برگرداند.»
وزیر اقتصاد در دیدار با اقتصاددانان کشور با اشاره به قرارگرفتن کشور در یک برهه زمانی و شرایط خاص، اظهار کرد: دو تکانه تحریمها و کاهش شدید قیمت نفت باعث کاهش میزان صادرات نفت، فشار روی منابع مالی و نیز محدودیتهای بانکی و بیمهای شد. طیب نیا افزود: پس از توافقات هستهای با وجود بهبود نسبی شرایط، پنج چالش وابستگی به نفت، بیماری هلندی، اقتصاد دولتی، سطح پایین بهرهوری و تولید مشکلات ساختاری که از گذشته با آن مواجه بودیم، همچنان ادامه دارد.
این پنج چالش اقتصاد ایران چگونه ایجاد شد؟ چه راه حلی برای این پنج چالش وجود دارد؟
دکتر مهدی پازوکی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «اگر بخواهیم علل بروز مشکلات اقتصاد ایران را به درصد بیان کنیم کمتر از بیست درصد مربوط به تحریم ها است و بیش از هشتاد درصد مشکلات اقتصادی ایران به نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری کلان کشور برمی گردد.»
وی ادامه داد: «به عبارت ساده تر نظام تصمیم سازی یعنی نظام کارشناسی کشور و نظام تصمیم گیری یعنی نظام مدیریت کلان اقتصاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور مسئول اصلی مشکلات اقتصاد ایران است.»
پازوکی در پاسخ به این سوال که چرا این پنج چالش اقتصاد ایران سال ها استمرار داشته است؟، گفت: «علت اصلی تداوم این مشکلات این است که ما با مشکلات اقتصاد برخورد علمی و کارشناسی نداریم؛ بلکه برخورد هیاتی و روزمرگی داشته ایم که این نوع نگاه مشکلات را از بین نمی برد.»
وی با بیان اینکه یکی از موانع عدم توسعه در ایران سیستم اداری مریض آن است گفت: «تمام دولت ها در ایران شعار کوچک کردن دولت داده اند اما ما شاهدیم که دولت ها روز به روز فربه تر و بزرگ تر شده اند چراکه هیچ برنامه ای نداشته اند.»
وی با اشاره به دولت های پس از انقلاب گفت: «من نسبت به دولت هاشمی و خاتمی هم انتقاد دارم اما احمدی نژاد ناکارآمدی و بی برنامگی را به اوج خود رساند.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «اکنون یکی از نهادهایی که در آن نیروی مازاد وجود دارد نهاد ریاست جمهوری است که بودجه آن در سی سال گذشته رشد چشمگیری داشته در حالی که مثلا بودجه آموزش و پرورش به اندازه آن افزایش نداشته است.»
وی افزود: «علت این موضوع این است که هر دولتی که روی کار آمده یکسری افراد را وارد نهاد ریاست جمهوری کرده و با آنکه عمر آن دولت تمام شده اما آن افراد آنجا مانده اند و مانع توسعه و پیشرفت آن بخش می شوند.»
پازوکی در پاسخ به این سوال که آیا این پنج چالش را می توان همزمان حل و فصل کرد یا باید یکی را در اولویت قرار داد؟، گفت: «اقتصاد، علم انتخاب است و به نظر من در شرایط فعلی بزرگ ترین راه حل استراتژیکی که دولت باید در پیش بگیرد برگرداندن انضباط پولی و مالی به اقتصاد کشور است که مانند نان شب برای اقتصاد ایران واجب است.»
وی با بیان اینکه بی انضباطی در سال های اخیر پدر این اقتصاد را درآورده است گفت: «اکنون بدهی دولت و شرکت های دولت به سیستم بانکی بالغ بر 376 هزار میلیارد تومان و با احتساب بدهی شرکت نفت بالغ بر 500 هزار میلیارد تومان است که این بدهی در اثر بی انضباطی ایجاد شده است.»
وی ادامه داد: «لذا اولویت اصلی اقتصاد ایران این است که وضعیت موجود را سامان داده و انضباط مالی را از طریق بودجه و انضباط پولی را از طریق بانک مرکزی و سیستم بانکی به اقتصاد کشور برگرداند.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه با شعار چیزی درست نمی شود تصریح کرد: «باید از دستاوردهای جهان توسعه یافته در خصوص سازماندهی وصول مالیات استفاده کنیم. بنده به عنوان یک کارشناس اقتصاد از وزیر اقتصاد درخواست می کنم این کار را با استفاده از تجربه بشری و جهان توسعه یافته انجام دهد؛ چراکه سیستم وصول مالیات ما ایراد دارد و مربوط به قرن گذشته است.»
پازوکی در پاسخ به این سوال که وضعیت این پنج چالش اقتصادی در سال 95 چگونه خواهد شد؟، گفت: «دولت آقای روحانی باید بداند که این مشکلات ساختاری نیاز به انسان های عاقل، دانشمند و فرهیخته دارد و خوش بختانه ایران مدیران کارآمد و اندیشمند کم ندارد. لذا به نظر من در تیم اقتصادی دولت باید تحولات مثبتی رخ دهد.»
وی ادامه داد: «اگر این تحولات مثبت که منظور استفاده از نیروهای نخبه و صاحب نظر ایرانی در رده مدیران میانی است در اقتصاد کشور رخ ندهد، با این مدیران موجود بعید است که بتوان حتی یکی از این پنج چالش را در سال 95 حل و فصل کرد.»
وی افزود: «به طور مثال دیدگاه حاکم بر سازمان بهره وری سنتی است و این سازمان از عقب مانده ترین سازمان ها در آسیای جنوب شرقی است و خود نیازمند تحول است.»
پازوکی اظهار کرد: «با اینکه احمدی نژاد رفته است اما تفکر وی در سطح مدیران میانی که فاقد دانش و ترسو هستند همچنان وجود دارد. مردم در انتخابات هفتم اسفند بار دیگر اعلام کردند که خواهان تغییر هستند و لذا دولت باید مدیران میانی و بخشی از مدیریت کلان اقتصادی خود را ترمیم کند.»
وی تاکید کرد: «اگر دولت چنین اقدامی نکند در بهترین شرایط می تواند صرفا وضعیت موجود را حفظ کند«.