از جادهها كه گذر میكنی روستاهای خالی از سكنهای را میبینی كه ویرانه گشتهاند، ویرانههایی كه روزی مامن ساكنین اصلی خود كه حالا در شهر بهسر میبرند بودند. مهاجرینی كه شاید به لحاظ نداشتن كسب و كار مناسب موطن اصلی خود را رها كرده و در جستوجوی كار به شهر آمدند و در پی یافتن رفاه نسبی، دیگر هوای دیار را نكردند ؛دیاری كه میتوانست با توجه دولت و همیاری مسئولین شاهد رونق كشاورزی و تولید و به همراه آن كسب و كار مناسب باشد. براساس بررسی پژوهشکده آمار ایران، طی یک مطالعه در سال 1385، حدود 36درصد (بیش از یک سوم) از جمعیت 48میلیونی شهرنشین کشور دارای شناسنامه صادره از مناطق غیربومی هستند. حال که این نسبت در سال 65تنها 29درصد بوده است و این به معنای عدم توقف شتاب افزایشی مهاجرت از روستا به شهر است. هرچند آمارها حاکی از افزایش مهاجرت از شهرستانهای کوچک و بخشها به شهرهاست، اما با توجه به تداوم جریان روابط تولیدی و اجتماعی سنتی و روستایی حاکم بر بسیاری از شهرستانهای کوچک و بخشها، نمیتوان رقم مهاجرت آنها را از جنس رقمهای مهاجرت روستایی ندانست. در گفتوگویی با مهندس سیدابوالفضل رضوی، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم معاون اول رئیسجمهور به راهكارهای مهاجرت معكوس درجهت بازگشت مهاجرین از شهر به روستا پرداختیم.وی از طرح مشاركت دولت با روستائیان خبر داد و گفت: دولت به روستائیان 4 برابر سرمایه اولیهشان وام بدون وثیقه میدهد. ادامه این گفتوگو را با هم میخوانیم.
برای بهبود سطح زندگی و شاخصهای معیشت روستایی تاکنون چه اقداماتی انجام شده است؟
حقیقت این است که توسعه روستایی یک مقوله بسیار دشوار و پیچیده است. یکی از پیچیدگیهای آن این است که افراد تصور میکنند که این مساله ساده است و میتوان در حوزه توسعه روستایی بهراحتی سیاستگذاری کرد. اگر ما تاریخ سیاستگذاری روستایی را بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که هزینههایی که برای روستاهای ایران پس از انقلاب (به نسبت بازدهی و نتایج)صورت گرفته بسیار بالا بوده است. در ابتدای انقلاب ما در حوزه توسعه روستایی جهش فزایندهای داشتیم. بخشی از این توسعه مدیون جهادگران جوان جهادسازندگی بود که موجب ایجاد زیربناهای لازم برای توسعه در روستاها شد. البته ناگفته نماند که همان همت انقلابی جهادگران جهادسازندگی، در نتیجه آن شور و امیدی بود که در ابتدای انقلاب درجریان بود. طی یک دهه (تا پایان جنگ) شاید به واسطه فشارها وضع اقتصادی در شرایط مناسبی نبود. اما روحیه و نشاط مردم بالا بود و درعین حال از شکاف طبقاتی و اجتماعی کاسته شده بود. روستاییان ما پیش از انقلاب هرگز دارای حداقل زیرساختهای رفاهی در زمینه آب و برق و گاز نبودند. از طرف دیگر مشکلات دیگری برای روستاها ایجاد شده بود. در شرایطی که درسالهای پیش از انقلاب در تهران استخرهای عمومی ساخته میشد، در همان سال به اسم افزایش بهداشت حمامهای خزینهای را تعطیل کردند و بدون دادن جایگزین برای آنها، شرایط رشد بیماریهای خطرناک را با این سیاستهای غلط در روستاها فراهم آوردند. پس از جنگ ما باید سیاستهای جهادسازندگی ابتدای انقلاب را «تکمیل» میکردیم. تکمیل به معنای این است که نباید تغییر رویه میدادیم بلکه باید خدماتی که از بدو انقلاب (مانند خدمات زیرساختی جاده و آبرسانی و برقرسانی و...) تکمیل میشد. امام(ره) تاکید میکردند که اقتصاد ایران باید از وابستگی به نفت رها شود. مقام معظم رهبری هم امروز همین تاکیدات را میکنند. ما باید نگاهمان به روستا تغییر کند تا بتوانیم به سطحی از توسعه برسیم تا اقتصاد را بدون تکیه بر نفت مدیریت کنیم. متاسفانه ما هنوز همان نگاهمان به روستا، بهعنوان مکانی سکونتگاهی است. یعنی نگرش ما به روستا هنوز مانند یک واحد تولیدی نیست و نگرشمان هنوز کلاسیک است. روستا این امکان را دارد که هم در درون خود تولید خام انجام دهد و هم ایجاد ارزش افزوده کند و هم به صنعت کمک کند. ما بهراحتی با توسعه روستایی و رشد اقتصادی آن بخشهایی که ظرفیتهایشان استفاده نشده است میتوانیم رشد اقتصادی کشور را با جهشی مثبت همراه کنیم. درنتیجه اشتغال مناسب در روستا و مانع از مهاجرت روستاییان و جوانان از روستا به شهر شویم. شما میدانید که قبل از انقلاب سطح سواد خواندن و نوشتن در روستاهای کشور در یک سطح حداقلی بود. پس از پیروزی انقلاب با فراگیرشدن سوادآموزی، این روند موجب شد که روستاییان و مردم ساکن شهرستانهای دور از شهرهای بزرگ، فرزندان خود را به دانشگاه و دبیرستان فرستادند. زمانی ما دانشگاههای متعدد دولتی و خصوصی ایجاد کردیم، سطح دانش افراد حتی در روستاها و شهرستانها بالا رفت. اما این افزایش سطح دانش و مهارت در شرایطی بود که علم دانشآموختگان روستایی در زادگاه آنان کاربرد نداشت. همین امر موجب شده است که پدیده مهاجرت به شهر بیش از پیش افزایش یابد. در اثر مهاجرت بخشی از این روستاییان (بهخصوص آن افرادی که در شهر موفق به کسب جایگاهی میشدند) والدین و خانواده آنان نیز به شهر مهاجرت میکردند. نتیجه این مهاجرت، کاهش تولید روستایی به سطح حداقل ممکن بود. متاسفانه وقتی روستاییان ما از نظر درآمدی فقیر شدند و به حاشیهنشین شهرها تبدیل شدند، هم مشکلاتی برای خودشان پیش آمد و هم مسائل جدیدی را برای شهر و دولت ایجاد کرد. ما امروز حداقل 9میلیون نفر جمعیت حاشیهنشین شهری داریم که اغلب آنان از روستاها به دلیل فقر و بیکاری مهاجرت کردهاند.
برای ایجاد شرایط مهاجرت معکوس به روستاها،چه شرایطی باید حاکم باشد؟ همان تحصیلکردههای روستاها چگونه میتوانند در زادگاه خود کار کنند و مفید واقع شوند؟
آقای روحانی در زمان انتخابات روی مساله توسعه روستایی نیز متمرکز شدند. ایشان برخلاف دولتهای قبل، در سفرهای استانی خود با روستاییان و عشایر هم دیدار اختصاصی دارند و این یک گام مثبت است. در 15 مهر سال 93 اولین همایش گرامیداشت روز روستا با حضور رئیسجمهور برگزار شد. اهتمام شخص معاون اول رئیسجمهور بر بحث توانمندسازی روستاها داشتهاند. بنده 12 سال نماینده مجلس بودم و با مسائل بدنه مردم در بخشهای مختلف آشنایی کافی دارم و میدانم زمانی که حق را میبینیم، باید بگوییم. سیاست دولت اول این است که جلوی مهاجرت از روستاها را بهطور کامل بگیرد. عنایت دارید که فضای رفاهی در روستاها اندکی بهبود یافته است. دولت آقای احمدی نژاد تصور میکرد که مهاجرت از روستاها بیشتر بهواسطه عدم وجود رفاه عمومی است. در صورتی که به نظر دولت یازدهم، علت اصلی مهاجرت روستاییان، فقدان شرایط مناسب کسبوکار و فقدان شغل است. متاسفانه فضای کسب و کار در روستا جذاب نیست. ما با توجه به تاکیدات رئیسجمهور و معاون اول ایشان (دکتر جهانگیری) برنامههایی در همین راستا ریختهایم که انشاا... در اجرای آن بتوانیم موفق شویم. ما میگوییم در پیروی از فرمایشات رهبری که در حوزه اقتصاد مقاومتی فرمودند: «سه قوه باید با زمانبندی مناسب، شرایط حضور اقتصادی مردم را در تمامی سطوح فراهم آورند»، عمل خواهیم کرد.ما براساس این رهنمود، طرح مشارکت اقتصادی در روستا را به همه مناطق ابلاغ کردیم. چون تمام روستاها دارای سرمایههای عظیم انسانی و طبیعی هستند، باید پتانسیلها شناسایی شوند و بهکار بیفتند. پژوهشگران باید استعداد هر روستا را شناسایی کنند.مثلا گفته شود در فلان روستا امکان ایجاد گردشگری وجود دارد یا در روستایی دیگر، امکان توسعه صنایع کوچک چوبی و یا حتی پرورش آبزیان وجود دارد. ما قرار است از بنگاههای کوچک و متوسط شروع کنیم. مردم باید پولهای کوچک خود را جمع کنند و در یک کار جمعی و تعاونی سرمایهگذاری کنند. اگر معدل هر دو روستا بتواند با 1000خانوار خود، نفری 2میلیون تومان سرمایهگذاری تعاونی کند، میتوان یک سرمایهگذاری 2میلیارد تومانی به صورت تعاونی انجام داد و تعداد زیادی را شاغل کرد و درآمد زیادی را برای مردم آن روستا فراهم آورد. دولت به این مشارکت میتواند 4 برابر وام بدون وثیقه و ضامن به آنان بدهد که نرخ کارمزد آن سالانه 3درصد است و یك سرمایهگذاری 10 میلیاردی صورت میگیرد. یارانه نقدی هر خانوار در نزد دولت خود به خود وثیقه محسوب میشود. زمان بازپرداخت این طرح نیز 5 سال است. البته برای روستاهای مرزی به واسطه توصیه رئیسجمهور ما 9برابر مقداری که به اشتراک گذاشته شده است وام خواهیم داد. یعنی اگر همان 2 میلیارد تومان را بدهند، 18میلیارد تومان وام پرداخت میشود. دولت هیچ درصد کارمزدی به واسطه این وام دریافت نمیکند. چون روستاهای مرزی ایران، پاسداران مرزهای کشورند و اتفاقا از درجه محرومیت بیشتری برخوردار هستند. آنان میتوانند بازارچه مرزی را نیز برای تولیدات خودشان داشته باشند. برای خانوادههای معظم ایثارگران، شهدا، بهزیستی و کمیته امداد، این آورده 20درصد است و در تمام نقاط کشور با کارمزد 3درصد برقرار است. ما این طرح را در تمام سفرهای استانی دولت به روستاییان ابلاغ و توضیح و شرح دادیم. هماکنون نیز در برخی روستاها این طرحهای سرمایهگذاری مشارکتی شروع شده است و تاکنون خللی در کارهایشان بهوجود نیامده است.
بحثی که درباب وثیقه این وامها فرمودید و در باب کارت یارانه روستاییان (بهعنوان وثیقه) اهمیت ویژهای دارد، چراكه مجلس در بودجه 94 از میزان بودجه یارانه كاست. با این وجود این سوال پیش میآید که اگر شیوه پرداخت یارانهها از سالهای آتی بهطور کامل تغییر کند، در آن صورت دولت چه وثیقهای را تعیین خواهد کرد؟
اولین پاسخ بنده این است که تمام روستاییان اکنون مستحق دریافت یارانه هستند. تا زمانی که سیستم یارانه دادن وجود دارد، از روستاییان یارانهای قطع نخواهد شد. چراکه براساس آمارهای مرکز آمار ایران، درآمد متوسط روستاییان تنها 60درصد درآمد ساکنان شهرهاست و این شکاف بین شهر و روستا را به لحاظ استحقاق برای اخذ یارانه نقدی نشان میدهد. دومین پاسخ این است که امروز طبق آمار مرکز آمار کشور، از هر 32 استان کشورمان هزینه خانوارهای روستایی بهطور متوسط از درآمدشان بیشتر است. پس تا زمانی که سیستم پرداخت یارانه نقدی وجود دارد، این سیستم ادامه دارد. اما اگر سیستم پرداخت نقدی قطع شود، اول دولت ضرر خواهد کرد و پرداخت کننده وثیقه ضرری نخواهد کرد.
با اجرای این طرح چگونه میتوان شاهد بازگشت نیروهای تحصیلکرده و جوان روستایی به روستاهای خودشان باشیم؟
ما بهطور قطعی با ایجاد این فضای خوب کسب و کار شرایطی را مهیا خواهیم کرد که موجب ایجاد اشتغال بیشتر شود. وقتی درآمد روستاییان افزایش یابد، سایر نیازهای آنان بیشتر خواهد شد. دانشآموختگان حوزههای کشاورزی، پزشکی، پرستاری، دبیری، مهندسان عمران، معماران و حتی مدیر و حسابدار به کار روستا خواهد آمد. روستاییان نیز به دنبال مزیتهای نسبی خود در کسبوکار هستند. وقتی یک روستایی ببیند همان مزیتها در مکان زادگاه خود وجود دارد، دیگر انگیزهای برای مهاجرت به شهرها را نخواهد داشت و در روستای خود مستقر خواهد شد. وقتی آلودگی تنفسی در شهرها وجود دارد، بعید به نظر میرسد با هزینه بالای زندگی و مسکن در شهرها کسی شهر را به روستا ترجیح دهد. به همین دلیل فضای مهاجرت معکوس شروع خواهد شد. چرا که هم کار به روستا بازمیگردد و هم رفاه و این موجب افزایش درآمد و رضایت میشود. شما میدانید که کار روستایی از کار صنعتی شهری سختتر است. چون روستاییان در زیر آفتاب کار میکنند و کارگر صنعتی زیر سایه کار میکند. از زمان طلوع آفتاب تا غروب کارگر کشاورزی 16ساعت کار میکند ولی یک کارگر صنعتی 8ساعت کار میکند. اگر کارگر صنعتی بماند اضافهکار میگیرد ولی روستایی نمیگیرد. به همین دلایل توجه دولت باید به کار روستایی بیشتر باشد.
برای بیمه روستاییان چه برنامهای دارید؟
ما در ابتدا بحث بیمههای اجتماعی روستایی را مطرح کردیم. در سال 94 اعتبار بیشتری در این حوزه در نظر گرفتیم و همچنین بیمه حوادث و محصولات را نیز دنبال خواهیم کرد که آثار مثتبی خواهد داشت.
در حوزه حملونقل روستایی چطور؟
همچنین با همکاری برادران وزارت راه و شهرسازی قصد داریم با ارائه تسهیلات، به روستاییان ون ترابری یا وانت دو کابین بدهیم تا وضعیت ترابری روستایی بهبود یابد.
سال جاری اعلام شد كه 6500 روستا در سطح كشور از آب آشامیدنی بیبهره هستند و با تانكر به آنها آبرسانی میشود. در حوزه آبرسانی به روستاها چه اقداماتی صورت گرفته است؟
امکانات آبرسانی روستایی را 200میلیاردتومان افزایش اعتبار دادیم تا وضعیت بهتری داشته باشند. در مجلس هم 500میلیاردتومان برای این امر از محل صندوق ملی توسعه اعتبار اضافی داده شد.
در حوزه عشایری چه اقداماتی انجام شده است؟
سازمان خدمترسانی به عشایر درحال حاضر جدا از ماست. به این دلیل کسانی دیگر باید پاسخگو باشند. ولی ما بنابر وظایف خود، روستاییان را از عشایر جدا نمیدانیم و اگر بتوانیم، خدماتی ارائه میدهیم که عشایر نیز درکنار روستاییان در آن ذینفع باشند. ما برای واحدهای تولیدی شرایطی را در نظر گرفتیم که مشکل داد و ستد آنان کاسته شود. یکی از مشکلات ما در روستاها، کمبود داد و ستد است. روستاییان بیشتر تولیدکنندهاند.
در دولتهای قبل مسئولین بیشتر از تهران و مراكز استان برای روستاها تصمیم میگرفتند و این درحالی است كه در دولت یازدهم نقش دفاتر روستایی پررنگتر شده است . نحوه نظارت بر این دفاتر و انتخاب آنان چگونه است؟
ما در این دولت بیش از سایر دولتها واقعا به کوچکسازی دولت اعتقاد داریم. ما حتی نیروی سازمانی 50نفره خود را به 35 نفر کاهش دادیم و پروسه فعالیتها را در عوض فشردهتر کردیم. یعنی اینکار را برای کاهش هزینههای دولت در عمل انجام دادیم. از طرف دیگر به بزرگ شدن بخش تعاونی و خصوصی اعتقاد داریم. ما معتقد به مشارکت مردم در طرحهای مشارکتی یادشده هستیم. بی نیاز شدن مردم سبب عزت یافتن مردم است و افزایش عزت مردم به نفع کل کشور است. عزیزان ما در دفاتر روستایی کشور از دلسوزان مناطق روستایی کشور هستند. دفاتر روستایی ما زیرمجموعه استانداریها هستند و انصافا تاکنون خوب عمل کردهاند و نسبت به مسائل پیگیر هستند. ما نیز با باور و اعتمادی که به آنها داریم، دست آنان را برای کار بازگذاشتیم. اما در عین حال برای نظارت به عملکرد و فعالیت آنان هرچند وقت یکبار بهصورت سرزده به استانها سر میزنیم و از آنان گزارش عملکرد میخواهیم و فعالیتهایشان را از نزدیک مشاهده و بررسی میکنیم. در نتیجه گزارشات بهدست آمده را تجمیع میکنیم و به استحضار شخص معاون اول رئیسجمهور (آقای جهانگیری) میرسانیم. ما از این جهت ابزار نظارتی خوبی داریم چراکه در طرحهای مشارکتی وثیقه لازم را داریم. با این روند شخص معاون اول تصمیمات پیشنهادی خود را به وزیران محترم در ارتباط با مسائل هر منطقه عرض خواهند کرد.
در صحبتهای خود به مساله گردشگری اشاره کردید. شما میدانید که بخشی از روستاها استعدادهای طبیعی و تاریخی گردشگری دارند. برای توسعه گردشگری در روستاها چه برنامهای دارید؟
یکی از عیبهای مسئولان گردشگری کشور تاکنون این بوده است که برای اسکان گردشگران باید در شهرها هتلسازی کرد. چراکه معتقد بودند آبروداری و رسیدگی حداکثری به گردشگر حرف اول را میزند. درصورتی که برای گردشگر نزدیک بودن به منطقه گردشگری گاهی اهمیت بیشتری دارد. در گذشته جدا از بحث گردشگری تاریخی، مسئولان به گردشگری فرهنگی، گردشگری طبیعی و مزرعهگردی توجه نمیکردند. این نوع گردشگری امکان عرضه مستقیم محصولات آن هم بهصورت خردهفروشی را به روستاییان میدهد (که برای روستاییان پرسودتر خواهد بود). همچنین از نظر گردشگری تاریخی بسیاری از روستاهای ما ناشناخته و بکر هستند. از باب نمونه در روستای بیازه در بخش خور و بیابانک استان اصفهان ما یک قلعه 10هزارساله هفت طبقه داریم که یک ظرفیت عظیم گردشگری را ایجاد خواهد کرد. متاسفانه این قلعه بازسازی نشده است. یا در روستای نیستانک شهرستان نائین قلعههایی داریم که در صورت بازسازی میتوانند گردشگاههای کویری خوبی باشند. ما باید به بحث سکونتگاهسازی توجه ویژهای کنیم. نمونه موفق این پروژه، روستای امامزاده بزم شهرستان بوانات استان فارس است که یک سرمایهگذار در آنجا یک سکونتگاه و روستای گردشگری ایجاد کرده است. ما باید زمینههای لازم را برای گردشگری از جهت اسکان و رسیدگی به گردشگران داشته باشیم. اما باید توجه داشته باشیم که گردشگری روستایی باید با حفظ تولید انجام پذیرد. نظر شخصی بنده این است که نباید گردشگری روستایی موجب شود که روستا از حالت منطقه تولیدی خارج شده و صرفا به یک منطقه توریستی تبدیل شود. چرا که میزان اشتغال ناشی از گردشگری محدود است و همچنین باید از ظرفیتهای تولید نیز در هر روستا استفاده کرد. توریستی شدن یک روستا بازهم به خالی از سکنه شدن آن خواهد انجامید و موجب خواهد شد که بخشی از جمعیت آن باز هم خالی از سکنه شود. مساله گردشگری و توریسم برای افزایش توان درآمدی روستاییان در مقابل شهرها میباشد.
آیا در راستای این بحث کمیتهای هم تشکیل شده است؟
بله این مساله در کمیتههای تخصصی ما مطرح و پیگیری میشود.
منبع: آرمان