بازار ارز همچنان وضعیت ملتهبی را تجربه میکند. قیمت دلار آمریکا (یکشنبه ۱۵ اردیبهشت) برای ساعاتی در معاملات نقدی بازار آزاد، حتی به بیش از ۱۵ هزار تومان رسید. روند صعودی قیمتها در بازار طلا و سکه نیز همچنان وجود دارد. در بازار ارز چه میگذرد و چه چشمانداز برای قیمتهای این بازار میتوان متصور بود؟ب قیمت دلار آمریکا در بازار آزاد، روز یکشنبه آستانه روانی ۱۵ هزار تومانی را برای ساعاتی پشت سر گذاشت و متعاقباً (تا لحظه تنظیم این گزارش) با عقبنشینی به کانال ۱۴ هزار و ۹۰۰ تومانی بازگشت.قیمتها در بازار طلا و سکه نیز همچنان افزایشی است. قیمت سکه بهار آزادی طرح جدید در معاملات روزگذشته حتی تا ۵ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان هم بالا رفت. قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز سیر صعودی داشت و حتی تا ۴۶۶ هزار تومان بالا رفت.از مهرماه سال گذشته، که بالاخره جهشهای ناگهانی نرخ ارز در ایران فروکش کرد و طی چند هفته در پاییز ۹۷، نرخ دلار بالاخره به کانال ۱۰ هزار تومانی بازگشت، این نخستین بار است، که افزایش نرخ ارز، حالت نگرانکنندهای به خود گرفته است.
در رابطه با نرخ ارز، یک احتمال این است که تثبیت نرخ دلار آمریکا در کانال ۱۵ هزار تومانی، فضا را برای جهش نرخ ارز در ماههای آینده مهیا کند. در روزهای آینده، در صورتی که بانک مرکزی نتواند با مداخله به موقع، قیمت دلار را وادار به عقبنشینی به کانال ۱۴ هزار تومانی و ۱۳ هزار تومانی کند، ممکن است بخشی از نقدینگی سرگردان به بازار ارز هجوم ببرد و یک بار دیگر باعث جهش قیمتها در این بازار شود.
برخی بر این عقیدهاند که نقدینگی به دلیل عدم شناسایی سود قابل توجه در بازار ارز، از این بازار خارج شده و به سمت بازارهایی نظیر بورس حرکت کرده است. این تحلیل تا حدی درست است و تاکنون در سال ۹۸، بازدهی بازار بورس بیشتر از بازار بوده است. با این حال، اگر به سرعت جلوی رشد قیمتها در بازار ارز گرفته نشود، این احتمال وجود دارد که بخشی از بهمنِ نقدینگی سرگردان به سمت بازار ارز هجوم ببرد.در صورتی که شرایط در بازار ارز کنترلشده باشد، میتوان انتظار داشت که در ماههای پیش رو، نرخ دلار آمریکا بین کانال ۱۳ هزار تومانی و ۱۵ هزار تومانی نوسان کند. متأسفانه به دلایل بنیادیِ اقتصادی، در حال حاضر چشماندازی برای کاهش بیشتر قیمت ارز وجود ندارد و این بدان معناست که فضای اقتصادی کشور، همچنان تورمی خواهد بود.
۷۵ درصد ارز صادراتی به نیما برنمیگردد
مهمترین عامل بنیادیای که در حال حاضر مانع از کاهش بیشتر قیمت ارز است، عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات غیرنفتی به چرخه اقتصاد کشور است. فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد، گفته است که «از ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی، فقط ۱۰ میلیارد دلار آن به چرخه اقتصاد کشور بازگشته است». در واقع، بخش قابل توجهی از صادرکنندگان حاضر نیستند ارز خود را با نرخهای سامانه نیما به چرخه اقتصادی کشور بازگردانند و این امر ثبات بازار ارز را تهدید میکند.در حالی که یکسال از راهاندازی سامانه نیما میگذرد، این سامانه عملکرد قابل قبولی در جذب ارز حاصل از صادرات نداشته و باید دید که بانک مرکزی برای این سامانه و جذب ارز حاصل از صادرات از طریق آن برنامه جدیدی دارد یا اینکه باید این سامانه را شکست خورده دانست؟با وجود تحریمهای آمریکا و اقدامات این کشور برای افزایش فشار اقتصادی به ایران، همه مسئولان و کارشناسان کشور بر این باورند که ایران در حال حاضر در شرایط جنگ تمام عیار اقتصادی قرار دارد و همه بخشهای کشور مسئولند که در این جنگ به کشور کمک کنند.در این شرایط و با اقداماتی که آمریکا در جهت کاهش صادرات و ارزآوری ایران انجام میدهد، یکی از مهمترین مواردی که بانک مرکزی از سال گذشته روی آن تاکید داشته، تأمین ارز مورد نیاز کشور است که بخشی از این ارز همواره از طریق صادرات نفتی و غیر نفتی ایران تأمین میشده است.اکنون آمریکا به دنبال این موضوع است که فروش نفت ایران را به حداقل برساند و از سوی دیگر با قطع روابط بانکی ایران با سایر کشورها و بانکهای دنیا، ارز ورود ارز خارجی به ایران جلوگیری کند تا ایران را از لحاظ اقتصادی فلج شود.در این میان، یکی از پررنگترین نقشها را صادرکنندگان در اقتصاد ایران دارند؛ به این گونه که در این شرایط باید ارز حاصل از صادرات خود را به چرخه اقتصاد کشور بازگردانند تا دولت نیز بتواند از این طریق، ارز مورد نیاز را برای واردات تأمین کند.این الزام برای صادرکنندگان از آنجایی ناشی میشود که دولت انواع یارانهها را از جمله انرژی ارزان، معافیتهای مالیاتی، ایجاد بستر برای تولید و … در اختیار تولید قرار میدهد و در ازای آن انتظار دارد که صادرکننده ارز خود را به چرخه اقتصاد برگردانده و آن را برای تأمین ارز واردات بفروشد.
در همین راستا، از سال گذشته بانک مرکزی سامانه نیما را راهاندازی کرد تا صادرکنندگان بتوانند ارز صادراتی خود را در این سامانه بفروشند و واردکنندگان نیز ارز مورد نیاز خود را از این طریق تأمین کنند.در واقع سامانه نیما قرار بود رابطی بین صادرکننده و واردکننده باشد، تا هر دو بتوانند بدون واسطه ارز خود را خرید و فروش کرده و تجارت کشور را نیز تضمین کنند.این در حالی است که با گذشت یک سال، هنوز این سامانه فاصله بسیار زیادی تا آنچه که مورد پیشبینی بود، دارد. به طوریکه بخش مهمی از ارز صادراتی کشور، به این سامانه وارد نشده است.بانک مرکزی در طول سال گذشته بارها بر بازگرداندن ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد و فروش آن در سامانه نیما تاکید کرد و در این راستا، قوانین زیادی نیز به تصویب رسید و حتی بانک مرکزی برای تسهیل وضعیت صادرکنندگان، این قوانین را تغییر داد و تشویقهایی را برای صادرکنندگان در نظر گرفت و در مقابل صادرکنندگان را تهدید به برخورد جدی و جلوگیری از روند تأمین ارز آنها در صورت عدم بازگرداندن ارز به چرخه اقتصاد کرد.در هفتههای آینده باید دید که دولت چه تمهیدی برای مدیریت این تهدید میاندیشد. اگر دولت باز هم بهمنظور «ایجاد انگیزه» برای صادرکنندگان غیرنفتی به سراغ افزایش قیمت ارز در سامانه نیما برود، میتوان انتظار داشت که این سیاست باز هم نتیجه معکوس داده و باعث شود تا نرخها در بازار آزاد هرچه بیشتر افزایشی شوند. در واقع، تجربه سامانه نیما نشان داده که افزایش نرخهای ارزِ تعیینشده توسط دولت، به محرکی برای افزایش بیشتر نرخ ارز در بازار آزاد تبدیل میشود و این افزایش نرخها در بازار آزاد، مجدداً دولت و بانک مرکزی را در ماههای بعد با چالشِ قیمتگذاریِ جدیدِ نرخ ارز روبرو میکند؛ دولت با این سیاست، گویی چارهای ندارد که هرچند ماه یکبار نرخ ارز دولتی یا نیمایی را افزایش دهد تا فاصله با نرخهای بازار آزاد، کاهش یابد.
دولت ترامپ فشارها به ایران را افزایش داده و معافیتهای تحریمیِ واردات نفت ایران را تمدید نکرده است. این سیاست تهاجمی و بیرحمانه دولت آمریکا، فشار بر درآمدهای ارزی کشور را افزایش خواهد داد و بدین ترتیب معضلات تازهای برای مدیریت بازار ارز ایجاد خواهد کرد.
در این شرایط، شاید با سیاستهای ارزیِ سابق نتوان تلاطمات بازار ارز را مدیریت کرد. شاید نیاز باشد که دولت در برخورد با صادرکنندگان غیرنفتی، قاطعتر از قبل عمل کند و با اتخاذ روشهای سختگیرانه اطمینان حاصل کند که در این شرایط دشوار، ارز حاصل از صادرات منابع کشور به چرخه اقتصادی کشور بازمیگردد.
مردم سالاری