راز غم ایرانی!
چاد، نیجر، سیرالئون، عراق؛ تنها این چهار کشور در فهرست نتایج پژوهش سال 2018 موسسه گالوپ در میان 140 کشور جهان، از ایرانیها غمگینتر و خشمگینتر هستند! اما واقعا ایرانیها همین قدر غمگین و خشمگیناند؟
شاید نتوان جواب این سوال را به شکلی علمی داد. به هر حال این نتیجه حاصل پژوهشی با سوالهای مشخص است. به طور کلی نتایج تحقیقات موسسه آمریکایی گالوپ نشان داده که مردم در سراسر جهان در سال ۲۰۱۸ میلادی، برای دومین سال پیاپی غمگینتر و خشمگینتر و ترسناکتر از هر زمانی شدهاند. یورونیوز در گزارشی دراینباره نوشته است که بر اساس این تحقیقات، جهان در سال گذشته میلادی به اندازه سال ۲۰۱۷ بدبخت باقی مانده است که نتیجه جنگها، بحرانهای سیاسی و شرایط اضطراری انسانی است. موسسه گالوپ برای انجام این تحقیق بیش از ۱۵۱ هزار مصاحبه را در سال ۲۰۱۸ در ۱۴۰ کشور جهان انجام داده است تا احساسات ساکنان این کشورها را درباره وضعیت زندگیشان دریابد. در این تحقیق پرسشهایی با هدف درک عواطف و نگاه مردم به زندگی طرح شده و معیارهای سنتی تحقیقات از جمله تولید ناخالص داخلی کشورها، مدنظر قرار نگرفته است. برخی از پرسشهای مطرح شده عبارتند از: آیا دیروز احساس خوبی داشتید؟ آیا دیروز با احترام با شما رفتار شده است؟ آیا دیروز خندیدهاید یا دستکم لبخند زدهاید؟ آیا دیروز چیز جالبی آموختهاید یا کار جالبی انجام دادهاید؟ آیا شما بیشترین ساعات روز را با غم و اندوه، استرس، دردهای فیزیکی، نگرانی و خشم سپری میکنید؟
نتایج این تحقیق نشان داد که در سال گذشته میلادی به طور متوسط از هر ۱۰ نفر ۴ نفر اعلام کردهاند که زندگی روزمرهشان توام با نگرانیهای زیادی است و از هر ۱۰ نفر ۳ نفر نیز گفتهاند همواره دچار استرس هستند و دردهای فیزیکی بسیاری را تحمل میکنند. یک چهارم مصاحبهشوندگان دچار غم و اندوه بودند و ۲۲ درصد از آنها نیز همواره خشمگین هستند. بر اساس نتایج این تحقیق، ۱۰ کشوری که به طور میانگین بین 10 شاخص، مردمشان بدترین وضعیت را در سال گذشته میلادی تجربه کردهاند به ترتیب عبارتند از: چاد، نیجر، سیرالئون، عراق، ایران، بنین، لیبریا، گینه، سرزمینهای فلسطین و کنگو.
به این ترتیب مردم چاد غمگینترین مردم جهان هستند و نسبت به مردم دیگر کشورها احساس بدبختی بیشتری میکنند. چاد از سال ۲۰۱۴ میلادی در یک رکود اقتصادی عمیق به سر میبرد و استانداردهای زندگی در این کشور به پایینترین سطح در میان کشورهای آفریقای مرکزی رسیده است. نزدیک به ۶ میلیون نفر از جمعیت ۱۵ میلیونی این کشور در فقر شدید زندگی میکنند.
نکته جالب توجه این جا است که اگر چه کشورهای اسکاندیناوی (فنلاند، دانمارک، نروژ و ایسلند) معمولا خوشبختترین کشورهای جهان هستند و امسال نیز در فهرست شادترین کشورهای سازمان ملل قرار داشتند اما مصاحبههایی که توسط موسسه گالوپ انجام شد نشان داد که احساس خوشبختی در میان مردم آمریکای لاتین بیش از مردم اسکاندیناوی است. بیش از ۷ نفر از هر ۱۰ پاسخ دهنده به پرسشهای نظرسنجی گالوپ در آمریکای لاتین، اعلام کردهاند که دستکم در روز قبل از مصاحبه، لذت و آرامش و لبخند را تجربه کردهاند و ۸۷ درصد نیز گفتهاند که با آنها با احترام برخورد شده است. پاراگوئه در میان کشورهای آمریکای لاتین بهترین وضعیت را دارد و نگاه مردم آن به زندگی مثبتتر است. پس از این کشور پاناما، گواتمالا، مکزیک، السالوادور و هندوراس قرار دارند. مردم این کشورها درحالی شادتر از دیگرانند که گاه با نرخ بالایی از فقر و خشونت دست به گریبانند. جان کلیفتون از مدیران موسسه گالوپ میگوید: «مردم آمریکای لاتین بهترین زندگی را ندارند اما بیش از هرکسی در جهان لبخند میزنند و از زندگی لذت میبرند. یک علت داشتن چنین روحیهای، ویژگیهای فرهنگی این منطقه است که مردم را وادار میکند تا بر بعد مثبت زندگی تمرکز کنند». در خارج از قاره آمریکا، این مردم اندونزی هستند که نگاه مثبتتری به زندگی دارند.
جالب توجه اینکه 43 درصد ایرانیها گفتهاند که یک روز قبل از سوال این موسسه، تنش عصبی را تجربه کردهاند. به طور تفکیکی، ایران در احساس عصبانیت رتبه 3، در احساس غم رتبه 5، در احساس استرس رتبه 5 و در احساس نگرانی رتبه 4 را در میان 140 کشور جهان داشته است.
ایرانیهای زیادی به این گزارش در فضای مجازی واکنش نشان دادهاند. کاربری در توئیتر نوشته است: «یعنی اگه گالوپ نمیگفت، خودمون نمیفهمیدیم؟» دیگری میگوید: «خبر تکراری بود و عادی، موسسه گالوپ ایران را پنجمین کشور غمگین جهان اعلام کرد». بعدی هم نوشته: «هفتهای یک بار نتایج تحقیقات نشون میده ایران غمگینترین و عصبیترین کشور دنیاست». کاربری دیگر به کنایه گفته است: «به نظرم این گزارش اشتباهه. شما الان برید تو خیابون میبینید بیشتر مردم شاد و خندان تو صفهای گوشت و مرغ و شکر و... ایستادن. تازه بعضیها هم شادمانه دارن تو سطلهای زباله جستجو میکنن». برخی نیز واقعا معتقدند که این گزارش اشتباه است و اوضاع اینقدرها هم بد نیست. عدهای وضعیت ایران را نسبت به کشورهایی درگیر مصایب بیشتر از ایران میسنجد و دیگرانی هم میگویند که حتی با وجود صحت این گزارش، باید تغییر را شروع کرد و به مردم توصیه میکنند این کار را با تلاش برای شاد بودن و شاد کردن دیگران، مهربانی به دیگران و... شروع کنند.
یک دانشآموخته جامعهشناسی دراینباره میگوید: «مرور این گزارش، شیوه پژوهش و نتیجه معیارهای موسسه گالوپ برای این نتیجهگیری را روشن میکند. طبیعتا اگر به موسسه گالوپ اعتماد نداشته باشیم، تنها راه رد کردن علمی آن، انجام پژوهشی مشابه در سراسر جهان است و یا میتوان حداقل این پژوهش را در ایران انجام داد و با نتایج مطرح شده درباره ایران مقایسه کرد». مهرانه عظیمی با اشاره به اینکه برخی معتقدند که موسساتی مثل گالوپ این نتایج را برای تاثیرگذاری بر مردم و ایجاد نارضایتی در ایرانیها منتشر میکنند، افزود: «شخصا معتقد به این موضوع نیستم. موسسهای مثل گالوپ اعتبار خود را بر سر چنین مسائلی نمیگذارد و از سوی دیگر اگر هدف صرفا ایران بود، لازم نبود این ردهبندی درباره 140 کشور انجام شود. فکر میکنم این تصور حاصل تفکری دایی جان ناپلئونی است». وی در ادامه درباره نمودهای نتایج این پژوهش در ایران تصریح کرد: «ما آمارهایی داریم که میتواند میزان بالای افسردگی و خشم را در ایرانیها تایید کند. مثلا آمار نزاع در ایرانیها در سالهای اخیر بیشتر شده و یا بنا بر آمارهای رسمی حدود 14 درصد و بر اساس تخمینهای غیررسمی 30 درصد و حتی بیشتر مردم ایران دچار افسردگی هستند. این موارد میتواند نشان دهد که مولفههایی مثل خشم و ناراحتی در ایرانیها زیاد است، با این حال همچنان برای سنجیدن وضعیت ایرانیها نسبت به جوامع دیگر نیاز به پژوهش گسترده داریم». این دانشآموخته جامعهشناسی یادآور شد: «نمیتوان به این موضوع مصداقی نگاه کرد. هرکس در شرایط خاص خود زندگی میکند و بسیاری جامعه را بر اساس تجربه زیسته خود و محیط اطرافشان میسنجند. با این حال به نظر میرسد که اگر در میان جامعه حضور داشته باشیم، میزان غم، استرس و خشم را درک کنیم». وی در عین حال خاطرنشان کرد: «البته شرایط فرهنگی ما به گونهای است که به اصطلاح غر زدن و به طور کلی ابراز نارضایتی از وضع موجود در آن زیاد شده و بسیاری در مواجهه با سوالات این چنین، مسابقه «من وضعم بدتر است» برگزار میکنند. با این حال حتی در این شرایط هم نتیجه پژوهش بر اساس این پرسشنامهها علمی محسوب شده و قابل استناد است». این دانشآموخته جامعهشناسی در پایان گفت: «قطعا وضعیت اقتصادی در این نتایج بیتاثیر نیست. با این حال چنانکه در مقایسه با نتایج کشورهای آمریکای جنوبی مشاهده میشود، ویژگیهای فرهنگی در مقابله با ناملایمات هم در این زمینه نقش ویژه دارد. مسلما مسئولان امر باید در کنار حل مشکلات اقتصادی، به نشاط جامعه هم توجه ویژه داشته باشند و البته فراموش نکنیم که گاهی تعریف نشاط نزد مسئولان و مردم با هم فرق میکند و الزاما راهکارها و اقدامات مسئولان در این زمینه نتیجهبخش نیست. در نتیجه باید به دنبال راههایی بود که عنصر نتیجهبخش بودن در آنها قابل مشاهده باشد».
ابتکار