عبادي جعفر، متوسلي، محمود، نيکونسبتي، علي، سياست هاي اقتصادي (نامه مفيد)زمستان 1390; 7 (17)(2 (87)):87-110.
چکیده
اين مساله که آيا توسعه تاثيري بر دموکراسي دارد يکي از مباحث بحث برانگيز سال هاي اخير بوده است. ما در اين مقاله با استفاده از روش تحليل مقايسه اي به بررسي و نقد نظر موافقان و مخالفان تاثير توسعه بر دموکراسي مي پردازيم و تمرکز خود را بر مباحث اخير آسم اوغلو و همکارانش و انگلهارات و ولزل متمرکز مي نماييم که دو نظر متضاد در اين باره ارائه نموده اند. در اين مقاله ما بر مفهوم دموکراسي کارآمد که در آن به حق انتخاب مستقل واقعي و پيروي عملي نخبگان از هنجارهاي قانوني يا همان درستکاري نخبگان توجه مي شود در برابر دموکراسي انتخاباتي که تنها معيار آن برگزاري انتخابات است، تاکيد مي کنيم.
بررسي ما نشان مي دهد که مفهوم دموکراسي کارآمد مي تواند به بسياري از اختلاف نظرها در اين زمينه پايان دهد و دستيابي به آن نيازمند دستيابي به يک سطح حداقلي از توسعه است. بنابراين يافته هاي ما اين نظريه آسم اوغلو و همکارانش و همچنين ساير نظريه پردازاني که معتقد هستند توسعه بر پديد آمدن دموکراسي تاثير ندارد را رد مي کند اما در عين حال بايد گفت برخلاف نظريه انگلهارات و ولزل رابطه ميان توسعه و دموکراسي خطي نيست و همچنان مسائل حل نشده فراواني در اين زمينه وجود دارد.
كليد واژه: توسعه، دموکراسي، دموکراسي انتخاباتي، دموکراسي کارآمد، مدرنيزاسيون
منبع: sid.ir