اقتصاد سیاسی مهاجرت نخبگان ایران
نویسنده : سعید خاوری نژاد
ناشر: دنیای اقتصاد، چاپ اول ۱۳۹۴
۲۸۷ صفحه، ۱۵۰۰۰ تومان
تهیه کتاب از آدینه بوک
معرفی کتاب:
مهاجرت چشمگیر نخبگان علمی ایران به صورت مسألهای نگرانکننده در آمده و روشن است که روند توسعه دانش و فناوری در کشورمان از آثار مخرب این پدیده ناگوار بینصیب نمانده است. مهاجرت به معنای حرکت از مبدأ دفعکننده به مقصد جذبکننده است و بنابر این پدیده مهاجرت نخبگان هم در عوامل و زمینههای داخلی یک کشور ریشه دارد و هم در عوامل و زمینههای بیرونی خارج از کشور.
پس از جنگ دوم جهانی و زمانی که کشورها برای بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ با کمبود نیروی انسانی متخصص مواجه شدند بحث فرار مغزها به یک مسأله تبدیل شد. در ابتدا بدون هیچگونه برنامهریزی مشخص، نخبگان جهان در حال توسعه و کشورهای اروپایی، آمریکا را بهعنوان مقصد خود برمیگزیدند ولی بعدها کشورهای پیشرفته، مؤسساتی را برای جذب نخبگان کشورهای دیگر تأسیس کردند و گاهی حتی از سرویسهای اطلاعاتی نیز در این راه استفاده کردند.در ضمن امروز کشورهای پیشرفته، قوانین مهاجرتی خود را به منظور تسهیل جذب نخبگان کشورهای دیگر مورد بازنگری قرار دادهاند.
امروز این ایده مطرح است که مهاجرت بینالمللی نخبگان، چنانچه بهصورت چرخشی و در وضعیتی تعاملگونه، داد و ستدی و تعادلی باشد، سرشار از فواید است و میتواند در انتقال دانش فنی، انتقال و تبادل دستاوردهای ارزشمند علمی و فرهنگی و تجارب گرانسنگ ملتها و جوامع بشری مفید واقع شود. اما مهاجرت یکسویه، بیبازگشت و فرارگونه نخبگان (که با اصطلاح «فرار مغزها» از آن تعبیر میشود)، در واقع، یک فاجعه و ضایعه ملّی است که کشور مبدأ را از شمار زیادی از بهترین سرمایههای خود محروم میکند و این مشکلی است که بسیاری از کشورهای در حال توسعه امروز با آن دستبهگریبان هستند؛ یعنی بسیاری از نخبگانی که برای کار، ادامه تحصیل و کسب تجربه از این کشورها به کشورهای پیشرفتهتر مهاجرت میکنند در عمل، ارتباط خود را با کشور مبدأ از دست میدهند و زمانی که از مهاجرت نخبگان بهصورت یک معضل سخن بهمیان میآید، درست همین مسأله مد نظر است.
متاسفانه با وجود ظرفیتهای بالقوه فراوان کشور، مهاجرت چشمگیر نخبگان علمی از ایران بهصورت مسألهای نگرانکننده درآمده و روشن است که روند توسعه دانش و فناوری در کشورمان از آثار مخرب این پدیده ناگوار بینصیب نمانده است. مهاجرت به معنای حرکت از مبدأ دفعکننده به مقصد جذبکننده است و بنابراین پدیده مهاجرت نخبگان هم در عوامل و زمینههای داخلی یک کشور ریشه دارد و هم در عوامل و زمینههای بیرونی خارج از کشور. امروزه عموم کشورهای در حال توسعه با شدت و ضعف متفاوت با معضل فرار مغزهای خود روبرو هستند. آمارهای رسمی و غیررسمی ارائهشده در خصوص وسعت و دامنه پدیده فرار مغزها در ایران گویای این واقعیت است که امروزه جریان خروج نیروی انسانی متخصص و برخوردار از سرمایه انسانی بالا و بسیار کارآمدی همچون اساتید دانشگاهها، پزشکان، پژوهشگران، مهندسان و غیره، بهصورت یک معضل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور درآمده و بیمها و نگرانیهای زیادی را در کشور برانگیخته است.
این کتاب با عنایت به واقعیت مطرح شده در بالا، عوامل اثرگذار در حوزه اقتصادسیاسی را بر مهاجرت نخبگان در کشور بهویژه در دهه 1380 بررسی کردهاست. تمرکز حوزه بحث کتاب بر عوامل اقتصادسیاسی و تأکید اثر بر بهرهگیری از یک رویکرد نظری مناسب در تحلیل موضوع، ازویژگیهای برجسته این کتاب است.
پدیده مهاجرت متخصصين و نخبگان به ديگر کشورها از زوایای مختلف مورد توجه بوده است. بهطور کلی پدیدههای اجتماعی همچون مهاجرت نخبگان، از طیف مختلفی از عوامل تأثیر میپذیرند. برخی علل ممکن است در رفتارهاي تبعيضآميز و نبود شایستهسالاری ریشه داشته باشد و برخی دیگر در نظام حقوقي، قضائي و نظام آموزشي کشور. از سوي ديگر، عواملیهمچون بيتوجهي به رشد و توسعه بخش خصوصي فعال و بالنده میتواند به این پدیده دامن بزند.همچنین پژوهشهاي مختلف نشان داده است که ارتباط نيرومندي بين مهاجرت افراد تحصيلکرده و سطح توسعه و درآمد سرانه یک کشور وجود دارد. در واقع شکاف بين سطح زندگي و درآمد سرانه کشورهاي ثروتمند و کمتر توسعهیافته، يکي از عوامل مهاجرت افراد تحصيلکرده به کشورهاي پيشرفته است. افزون بر درآمد سرانه و تفاوتهاي درآمد انتظاري بين کشورهای مبدأ و مقصد، ساير عوامل اقتصادي مانند نرخ بيکاري در کشور مبدأ و تفاوت آن با نرخ بيکاري کشور مقصد نيز در مهاجرت متخصصين مؤثر است.در اکثر کشورهاي در حال توسعه همچون ایران، تقاضا براي آموزش عالي بسيار بالاست که علل آن را میتوان در سهم آموزش عالی در ارتقاء منزلت اجتماعی افراد، چشمانداز دستیابی به زندگی بهتر و رفاه و تحصیل بهطور نسبی کمهزینه در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی جستجو کرد.با این همه، نظام اقتصادی بهطور کلی قابلیت جذب خیل عظیم دانشآموختگان دانشگاهی را در این کشورها ندارد و در نتیجه، نیروی مازاد تحصیلکرده گرایش جدی به خروج از کشور پیدا میکند.
علاوه بر متغيرهاي اقتصادي، عوامل غيرپولي و غيرمادي نيز در مهاجرت افراد تحصيلکرده تأثير بسزايي دارد. اگرچه اين عوامل مي تواند از فردي به فردی ديگر متفاوت باشد ولي به هرحال ميتوان بهطور کلي آنها را بهصورت موارد زير طبقهبندي کرد: انعطاف ناپذير بودن ساختارهاي نظام آموزشي و پژوهشي به دليل نبود نظام انگيزشي مؤثر،پائين بودن فرصت پيشرفت علمي بهدليل وجود ديوانسالاري سنتي و دست و پاگير، ضعيف بودن امکان ارتباط متخصصين داخلي با متخصصين خارج از کشور در جهت پيشرفتهاي علمي، پيچيده و زمان بر بودن نظام گزينش و استخدام، کمبود امکانات پژوهشي و عدم ارتباط پژوهشها با نيازهاي ملموس جامعه، نبود يا ضعيف بودن نظام شايستهسالاري در استخدام و سرانجام تأثیر عوامل غیرحرفهای در ارتقاء و پيشرفت نیروهای تحصیلکرده. البته میان عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی مؤثر در مهاجرت نخبگان نمی توان مرز روشنی در نظر گرفت.
اثر حاضر که در قالب یک کتاب منتشر میشود با عنایت به واقعیت مطرح شده در بالا تلاش کرده است عوامل اثرگذار در حوزه اقتصاد سیاسی را بر مهاجرت نخبگان در کشور بهویژه در دهه 1380 بررسی کند. تمرکز حوزه بحث کتاب بر عوامل اقتصاد سیاسی و تأکید اثر بر بهرهگیری از یک رویکرد نظری مناسب در تحلیل موضوع، از ویژگیهای برجسته این کتاب است. در ضمن کتاب، عمده آثار مهم منتشر شده در زبان فارسی و بخش قابلتوجهی از ادبیات مرتبط با مهاجرت نخبگان در زبان انگلیسی را مرور کرده و از این حیث، مجموعهای غنی را گردآوری کرده است. بحث درباره پدیده مهاجرت نخبگان، متأسفانه گاه دچار برخوردهای سیاسی و افراط و تفریطهایی در کشور شده است که میتواند بهصورت مانعی در برابر شناخت درست این معضل و جستجوی راهکارهای مناسب برای آن عمل کند. از این حیث، اثر حاضر ویژگی ممتازی دارد چرا که نویسنده، تحلیل پدیده مهاجرت مغزها را از منظری آسیبشناسانه، وجهه همت خود قرار داده است و تلاش کرده بهشکلی موشکافانه دادههای مرتبط را دستهبندی و تجزیه و تحلیل کند و وزن و سهم عوامل مختلف مورد بحث را در بروز مهاجرت نخبگان مورد سنجش قرار دهد. با عنایت به این موضوع، مطالعه کتاب برای دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان به مسائل توسعه کشور بهطور قطع مفید خواهد بود.
دکتر علی سرزعیم در سایت الف، این کتاب را چنین معرفی میکند:
یکی از مسائلی که در جامعه ما به عنوان یک مشکل تلقی میشود، موضوع مهاجرت نخبگان یا فرار مغزهاست. بسیاری از مردم با حسرت و اندوه از این واقعیت سخن میگویند و برخی بر جنبههای مثبت آن در کنار ابعاد منفی شناختهشده تاکید میکنند. لذا این موضوع، دغدغهای فراگیر در میان مردم و همچنین مسئولین است. همین امر مجالی فراهم میکند تا دانشگاهیان و محققین به طور منسجم و همهجانبه به این موضوع بپردازند. سعید خاورینژاد در پایاننامه خود تلاش کرده تا این نیاز و این خلاء را جبران کند و یک بررسی همه جانبه از موضوع داشته باشد. کتاب اقتصاد سیاسی مهاجرت نخبگان ایران در واقع همان پایان نامه ایشان است که منتشر شده است. به همین دلیل فصول کتاب با رویههایی که یک رساله دانشگاهی تنظیم میشود منطبق است. در ابتدا طرح مسئله صورت گرفته و فرضیه پژوهش مشخص میشود. سپس مروری بر کارهای صورت گرفته انجام شده است. به دنبال آن مروری بر نظریههای مربوط به مهاجرت نخبگان صورت گرفته و از میان آنها رویکرد اقتصاد سیاسی و نظریه کشش مقصد دافعه مبدا به عنوان چارچوب تحلیلی انتخاب شده است. مقصود از این تعبیر این است که کلیه متغیرهای ایجاد کننده جاذبه در کشور مقصد مهاجرت و کلیه متغیرهای ایجادکنده دافعه در کشور مبدا مهاجرت شناسایی شود و این عوامل به عنوان زمینهساز مهاجرت نخبگان معرفی شوند. در بخش سوم کتاب تلاش شده تا آمارهای موجود پیرامون مهاجرت نخبگان جمع آوری شود و گزارشی آماری از این روند ارائه گردد. نهایتا در بخش چهارم با رویکرد اقتصاد سیاسی تلاش شده مقایسهای میان آمارهای اقتصاد کلان ایران از حیث رشد، بیکاری، دستمزد و بودجه پژوهش بین ایران و کشورهای مقصد ارائه گردد تا روشن شود که چرا برای نخبگان ایرانی مهاجرت کرده کشورهای مقصد دارای کشش و ایران (متاسفانه) دافعه داشته است.
حسن کتاب این است که در خلاء دانشی موجود، تلاش کرده تا این نیاز را برآورده سازد و به همین دلیل باید به عنوان یک تلاش ارزشمند مورد قدردانی قرار گیرد. در عین حال اگر بخواهیم انتقادی نیز به کتاب نگاه کنیم باید به چند نکته اشاره کرد. نکته اول این است که چارچوب کتاب با چارچوب رسالههای دانشگاهی متفاوت است. کتاب برای خوانندگانی است که از روی کنجکاوی برای درک یک موضوع قصد دارند تا وقت فراغت خود را صرف مطالعه کنند. این دغدغه متفاوت از دغدغه افراد دانشگاهی است و تفاوت این دغدغهها الزام میکند تا محصول متناسب با هر مخاطب متفاوت باشد. نکته دوم این است انتظار میرفت نویسنده نظریههای موجود را با پختگی بیشتری روایت میکرد. به باور اینجانب هر نظریه به یک نکتهای از واقعیت اشاره میکند که در گفتگوهای روزمره مردم حول این موضوع وجود دارد. لذا جا دارد جدی گرفته شده و بهتر شرح داده شود. در بخش گزارشهای آماری نیز نهایتا نویسنده نتوانسته یک سری زمانی قابل قبول از روند مهاجرت نخبگان ارائه کند. بخشی از این امر ناشی از محدودیتهای آماری موجود است و در این تردیدی نیست ولی انتظار میرود تا نویسنده بتواند از اعداد و ارقام مختلف و منابع گوناگونی که در هر پاراگراف نقل و قول کرده یک سری زمانی تا حدودی درست استخراج کند تا روند مهاجرت نخبگان از روی آن مشخص گردد. استناد به روزنامهها و رسانهها پیرامون ارقام مهاجرت از نقطه ضعفهای این تحقیق است. نهایتا هم به نظر میرسد بهتر میتوان ارقام دادههای کلان اقتصادی را به حرف واداشت. ارقام دادههای اقتصاد کلان حاوی اطلاعات مهمی هستند که استفاده مناسب از آنها گویای بسیاری از نکات است. احتمالا با توجه به اینکه این پژوهش در رشته علوم سیاسی صورت گرفته شاید نتوان انتظار داشت که همان استفاده ای از اطلاعات اقتصادی صورت گیرد که در دانشکدههای اقتصادی انجام میشود.
در نهایت، به رغم نکات گفته شده، خواندن این کتاب به عنوان گامی آسان، ساده و سریع برای مداقه بیشتر در موضوع مهاجرت نخبگان به همه کسانی که دغدغه این موضوع را دارند توصیه میشود.