مکتب نهادگرایی : راجر کامونز علاقه زیادی به ترکیب علوم اجتماعی (جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و تاریخ) با علم اقتصاد داشته است. او نیز همچون وبلن، وجود تضاد منافع، به جای هماهنگی منافع، میان گروهها را یک واقعیت بنیادی تلقی میکند و لذا برای دخالت دولت در جریان تعدیل منافع متضاد گروههای مختلف نقش مؤثری قایل است.
بنا به تعریف کامونز، نهاد عبارت است از یک کنش جمعی که بر عمل فردی نظارت دارد و یا آن را بسط میدهد. کنش جمعی میتواند از آداب و مرسوم و عادات یک جامعه ناشی شود. به نظر کامونز، تنها راه حصول به آزادی، تحمیل قوانین معین بر افرادی است که میتوانند در فعالیت افراد آزاد دیگر دخالت کنند . وی در کتاب «اقتصاد کنش جمعی»، تحلیل اقتصادی خود را بر مبنای تضاد منافع قرار میدهد و معتقد است هر مکتب اقتصادی مولود تضاد منافع اقتصادی است؛ تضاد اقتصادی که منجر به تضادهای سیاسی و نظامی میگردد بر مبنای کمیابی شکل میگیرد زیرا طبقات اقتصادی از رفتار موجود میان افراد برای بدست آوردن و نگهداری سهمی از مالکیت کوشش میکنند. طبقات اقتصادی برای انجام کنش جمعی بر اساس علایق اقتصادی مشترک سازمان مییابند و این خود منجر به عمل جمعی در داخل گروه و ایجاد تضاد میان گروهها میگردد. علاوه بر تضاد گروهها وابستگی متقابل نیز بین آنها وجود دارد (Common , 1950, pp. 34-53)
به نظر کامونز، اقتصاددانان کلاسیک، نظریات خود را بر مبنای رابطه انسانی و طبیعت طرح کردهاند و کوچکترین واحد مورد توجه آنها، کالاست که توسط نیروی کار تولید میشود. امّا اقتصاددانان نهادی، رابطه بین انسان با انسان را مطالعه میکنند و لذا کوچکترین واحد مورد مطالعه را تصمیم یا فعالیت فردی انسانی تشکیل میدهد.
اعمال افراد از نظر رفتار فردی یا تصمیم برای خرید کالا تصمیماتی است که نسبت به شرایط زمانی و مکانی اتخاذ میگردد و به دلیل همین ماهیت تغییرات اعمال فردی است که اقتصاددانان به مطالعه نهادها میپردازند. مسأله اصلی علم اقتصاد، معاملات انجام شده میان افراد است. هر معاملهای را قوانینی محدود میسازد که حق، وظیفه آزادی، مالکیت خصوصی، دولت و سازمانها را معلوم میسازد. هر معاملهای متضمن تأمین خواستهها بوده و منجربه انتقال کالاها و تعیین قیمت میشود.
سه نوع معامله یا تصمیم از نظر کامونز وجود دارد؛
تصمیمات مربوط به خرید و فروش (چانهزنی) که مالکیت را انتقال میدهد.
تصمیمات مربوط به جیرهبندی که مالکیت را انتقال میدهد.
تصمیمات مربوط به مدیریت که مالکیت را اداره میکند.
هر سه معامله در هر جامعهای انجام میشود هر چند ترکیب این معاملات در زمانها و مکان های مختلف متفاوت است.
به نظر کامونز، دولت باید قدرت خود را برای پیشگیری از سوءاستفاده از قدرت اقتصادی حاصل از تراکم و تمرکز ثروت خصوصی به کار گیرد؛ دولت به مثابه نیرویی برای اصلاح عدم توازن قدرت در جامعه عمل میکند (تفضلی؛ 1381 : 9-346).
بنا به تعبیر داگلاس نورث (489 : 1995)، کامونز برخلاف وبلن، تضاد ناشی از پیشرفت فنآوری و ارزشهای فردی و اجتماعی را در چارچوب دموکراسی و قانون قابل توضیح میداند. او با تأکید بر نقش دولت و ساختارهای حقوقی در اقتصاد، از پیشگامان اقتصاد نهادگرای جدید میباشد
منبع : http://www.monitoreconomy.ir - معرفی اندیشمند و نوبلیست های اقتصاد - راجرکامونز