تافلر نظریه پردازی است که با طرح مسائل آینده تاثیر ونقش بسزایی در آینده نگری و آینده پردازی داشته است . مطالبی که ایشان در زیر از آنها بحث می نماید می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی مسائل اشتغال و تولید ناخالص داخلی و نگاه جدید ما به این مسائل باشد. قطعا اگر ما بطور سنتی به مسائل نگاه کنیم تا اینکه موشکافانه مطالب جدید را دنبال نماییم. این نوع نگرش می تواند بر روی آینده کشور ما تاثیر بگذارد بطور مثال اگر ما کار را به ماشین ها بسپاریم در وضعیت اشتغال ما چه تاثیری خواهد داشت. یا اگر اشتغال را ناپایدار در نظر بگیریم بر روی جذب نیروی دائم ما چه تاثیری خواهد گذاشت و.... واما نگاه تافلر:
منظورتان از اقتصاد غيرپولي چيست؟ و چرا معتقديد به شدت گسترش خواهد يافت؟
- وقتي شغلي داريم و كار مي كنيم، وقتي مي خريم و مي فروشيم، وقتي سرمايه گذاري مي كنيم، وقتي از كارت اعتباري استفاده مي كنيم، در چارچوب اقتصاد پولي كار مي كنيم. اما اين پايان فهرست كارهايي كه انجام مي دهيم، نيست، بچه بزرگ مي كنيم، از سالمندان نگهداري مي كنيم، شير آب خراب را تعمير مي كنيم، در رنگ آمیزی اتاق به دوستمان كمك مي كنيم، آشپزي مي كنيم، خانه مان را پاکیزه مي كنيم، گل كاري مي كنيم و گاه به افرادي پول مي دهيم تا كاري برايمان انجام دهند. در اين حالت در اقتصادي پولي هستيم و فعاليت هايي از اين دست به اعتقاد اقتصاددانان در توليد ناخالص داخلي ايجاد ارزش مي كند. اما اگر بخواهيم خودمان اين كارها را انجام دهيم، يا اگر بي پولي ناچارمان كند اين كارها را بكنيم، كوشش ما به توليد ناخالص داخلي نخواهد افزود و ارزشي به اقتصاد پولي اضافه نخواهد كرد.اقتصاد غيرپولي به همان اندازه اقتصاد پولي ارزش ايجاد مي كند. به نرم افزار منبع باز لينوكس و تأثير عظيم آن در سراسر جهان فكر كنيد. لانيس توروالدز اولين شخصي بود كه بدون دريافت پولي در اوقات فراغت اين محصول را توليد كرد و پس از آن تعداد زيادي از برنامه نويسان جذب آن شدند و به گسترش و اصلاح آن پرداختند، بدون آنكه پولي دريافت كنند. اين كار سبب شد بقيه تشويق شوند وقت خود را صرف توليد نرم افزارهاي ديگر كنند. اين فعاليت توليدي - مصرفي در اقتصاد غيرپولي روش توليد محصولات نرم افزاري را در اقتصاد پولي متحول كرده است.
* فعاليت توليدي _ مصرفي چيز جديدي نيست. حالا وجه تازگي آن چيست؟
- نكته جديد آن است كه فناوري هاي جديد فعاليت ها را از اقتصاد پولي به اقتصاد غيرپولي انتقال مي دهند. تعداد زيادي از شركت ها كارهايي را كه سابق براي كارمندانشان انجام مي دادند، از مشتريان خود مي خواهند. استفاده از دستگاه هاي خودپرداز بانكي با تمام قابليت هاي آن باعث مي شود تا تعدادي از كارمندان بانك بيكار شوند. اين فعاليت توليدي - مصرفي است. قبلاً نگاتيو عكس ها را به عكاسي ها مي داديم تا ظاهر كنند. امروزه اين كار را به راحتي در خانه انجام مي دهيم. خودمان ميزان قند بدنمان را اندازه مي گيريم. خودمان فيلم و موسيقي ديجيتال توليد مي كنيم.
تمام اينها تازه آغاز ماجراست. در آينده شاهد انفجار كارهاي بي مزد خواهيم بود. به زودي بيش از يك ميليارد نفر بالاي ۶۰ سال خواهند داشت. آنان كارهايي را كه پزشكان برايشان انجام مي دادند، خودشان انجام خواهند داد، مانند آزمايش ادرار و تشخيص بيماري ها. به اين ترتيب ما در اقتصاد پولي فناوري مي خريم و در اقتصاد غيرپولي به كار مي بريم. اين كار باعث ايجاد ارزش جديد در اقتصاد پولي مي شود. به زودي توليد كامپيوتري يك كارخانه در هر خانه تاسيس خواهد كرد.
سپردن كار به نيروي كار بيروني و شغل دوم
* آيا انتقال كار از توليدكننده به مصرف كننده، هزينه هاي جديدي را بر مصرف كننده تحميل خواهد كرد؟
- اين بيروني شدن كار را «شغل سوم» مي خوانيم. شغل اول آني است كه براي انجام آن از خانه بيرون مي رويد و هر ماه حقوق مي گيريد. شغل دوم مراقبت از خودتان، بچه ها، والدين يا خانه است. شغل سوم كاري است كه توليدكننده به مصرف كننده واگذار مي كند.چند سال پيش اگر مي خواستم ببينم محموله اي كه به DHL يا FedEx داده بودم، در چه مرحله اي است، به كارمندي در فرانكفورت يا توكيو يا ممفيس زنگ مي زدم. امروز من كارمند خودم هستم پاي ميز كامپيوترم مي نشينم، شماره رديابي را وارد مي كنم و خودم بسته را رديابي مي كنم. كاري را مي كنم كه كارمند انجام مي داد و در قبال آن حقوق مي گرفت. وقتي از دستگاه خودپرداز استفاده مي كنيم، همين اتفاق مي افتد. اين كاري است كه كارمند بانك انجام مي داد. بنابراين در اين اقتصاد، شغل سوم، كاري است كه براي اين شركت ها مي كنيم، اما در قبال آن حقوق نمي گيريم. روشن است كه اين امر به فشار روحي روزانه ما مي افزايد و يك دليل آن است كه چرا هميشه به نظر مي رسد اوقات فراغت ما دائماً كمتر مي شود.
* و با انجام عمليات مالي در اينترنت، اطلاعات شخصي ارزشمندي را مي دهيم كه قبلا شركت هاي بازاريابي با تحقيقات به دست مي آوردند و بابت آن پول مي دادند. هر بار كه در گوگل جستجو مي كنيم، اين كار رديابي مي شود و تبليغ دهندگان محصولات خود را از اين طريق با علايق شما وفق مي دهند.- همين طور است. اين جنبه ديگري از شغل سوم است. در نظام مبتني بر اطلاعات، همه چيز در معرض ديد است. برخي طرفداران حقوق مصرف كنندگان خواهان دريافت پول در قبال خريد و استفاده از اطلاعات شخصي شان شده اند، اطلاعاتي كه پس از خريد در فروشگاه يا در اينترنت به جا مي ماند.
* آيا اشتغال متحول خواهد شد؟
- البته و نه فقط از طريق فعاليت توليدي- مصرفي. شايد از اين نظر شاهد پايان اشتغال باشيم. شغل هميشه وجود نداشته است. رابطه منظم بين كارگر و كارفرما كه معمولاً براساس شمار ساعات كار انجام شده در قبال حقوق معيني است، يك اختراع تاريخي جديد است. بيشتر نياكان ما شغل به اين مفهوم نداشتند. برده يا خدمتكار وجود داشت كه عمدتاً به طور فصلي كار مي كردند نه ساعتي.آنچه اكنون شاهد هستيم، تحول روابط رسمي كار به انواع ترتيبات شخصي است. كار به صورت طرح است كه به شخص يا به گروه داده مي شود. شخصي يا گروه نيز در ازاي مقدار معيني پول اين كار را مي كند. گروهي براي انجام كاري دور هم مي آيند، بعد پراكنده مي شوند و بعد در چارچوب گروه هاي ديگر براي طرح هاي ديگر گرد هم مي آيند. مي توان در قالب خانواده در خانه كار كرد، درست مثل دوران پيش از صنعت. مانند خانواده، تجربه و كار بسيار متنوع خواهد بود؛ هم از نظر ماهيت كار و هم محل انجام آن.
منبع: تابناک