شنبه, 20 اسفند 1390 17:26

تا 2 سال آينده،ارتباطات بانكي از طریق «شابك» انجام می ‌گیرد



در طول يك دهه گذشته، بانكداري الكترونيكي و نظام‌هاي‌پرداخت در سطح نظام بانكي‌كشور به امري راهبردي بدل شده است كه بخش اعظم خدمات بانكي و نيز برنامه‌هاي اقتصادي دولت را در بستر مبتني بر فناوري اطلاعات و ارتباطات راهبري مي‌كند. نظام بانكي كشور در موضوع فناوري اطلاعات و‌ توسعة سامانه‌هاي پردازشي و ارايه ابزارها، تجهيزات‌ و مسيرهاي پرداخت گام‌هاي بلندي برداشته، اما بال دوم سيمرغ توسعه بانكداري الكترونيكي و نظام‌هاي پرداخت- كه مربوط به ارتباطات است- همچنان از زيرساخت‌هاي عمومي مخابراتي بهره‌برداري مي‌كند. به ديگر سخن، موضوع انسجام در سامانه‌هاي اطلاعاتي و پردازشي منجر به پيشرفت‌هاي شگرف در بانكداري الكترونيكي شده و اينك بايد انسجام و يكپارچه سازي در زيرساخت‌هاي ارتباطي مد نظر قرار گیرد .
در اين راستا، با مشاركت شركت ملي انفورماتيك و شركت مخابرات ايران،"شركت خدمات مديريت و توسعة ارتباطات" «شابك» پس از دو سال فعاليت مطالعاتي و انجام بررسي‌ها و مذاكرات كارشناسي با هدايت بانك مركزي جمهوري‌ اسلامي‌ ايران در تاريخ 15/12/90 آغاز به كار كرد. براي روشن‌شدن ابعاد‌ موضوع و تحولاتي كه از اين نهاد تازه تاسيس انتظار مي‌رود،‌ گفتگويي با جناب آقاي سيد محمود احمدي، دبيركل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران انجام داده‌ایم.

§همراه با نام طولاني "‌شركت خدمات مديريت و توسعة ارتباطات‌"‌واژه «شابك» به چشم ميخورد. اصولاً «شابك» چيست و چه وظايفي بر عهده دارد؟
واژه‌ «شابك» برگرفته از سركلمه‌هاي «شبكه اختصاصي بانكي كشور» است. طبق مطالعات‌كارشناسان بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و شركت مخابرات ايران ، حدود و ثغور كار به حوزه پولي و مالي كشور محدود شد و در نهايت، با مذاكراتي كه صورت گرفت، وظايف اين شركت بر طبق اساسنامه آن ، ارائه خدمات طراحي، پياده‌سازي، راهبري، توسعه، پايش، مديريت، پشتيباني و ديگر موارد مرتبط با موضوع است و به ياري پروردگار براي مؤسسات اقتصادي اعم از بانكها و مؤسسات مالي و اعتباري یک شبكه ارتباطي اختصاصي امن فراهم خواهد آورد.

§ در حال حاضر، خدمات متنوعي از طريق بانك‌ها به مردم ارائه مي‌شود كه طبعاً براي ارائه اين خدمات از بسترهاي مخابراتي استفاده مي‌شود. چه نيازي به ايجاد اين مجموعه بوده است؟
هم اينك بانك‌ها از زيرساخت‌هاي عمومي و مشترك با ديگر كاربردها و سازمانها بهره مي‌برند. منظورم اين است كه در مركز مخابراتي، سوئيچ خاصي براي ارتباطات حساس و‌ مهمي چون ارتباطات بانكي، اختصاص داده نشده و يا خط فيزيكي ويژه‌اي هم براي اين دسته از مشتركين فراهم نشده است. بنابراين ، همان اهميتي كه براي ارتباط يك مشترك معمولي در نظر گرفته شده براي يك شعبه پراهميت و يا يك دستگاه خودپرداز نيز لحاظ كرده‌اند. نه اينكه نتوانسته‌اند بلکه ضرورت و هزينه‌هاي مترتبه اين امكان را به‌وجود نياورده است.
در يك شعبه از بانك در ساعات پر كار، صدها مشتري در طول روز به آن مراجعه مي‌كنند. فرض كنيد اين شعبه به دليل اختلال در شبكه ارتباطي، نتواند خدمات مورد نياز مشتريانش را فراهم نمايد. چه ميزان نارضايتي به‌وجود مي‌آيد؟ بانك به چه مقدار متضرر مي‌شود؟ اين مجموعه جديد پايه‌گذاري شده است تا شبكه‌اي ويژه‌ي خدمات بانكي ايجاد كرده و امكان ارائه SLA متناسب با درجه شعبه و نياز بانكها را تأمين نمايد. ضمن آن‌ كه از نظر بانك مركزي براي تقويت نظارت بر عمليات بانكي، ‌خواستار ايجاد راهكارهايي براي اعمال سياست‌هاي كلان خود در حوزه بانكداري الكترونيك هم هستيم كه اين زيرساخت، كمك شاياني در اين راستا خواهد كرد.

واژه SLA در خدمات مخابراتي زياد به چشم مي‌خورد. اين واژه دقيقاً مربوط به چه خدمات يا ويژگي‌هايي است؟§
واژه SLAيا Service Level Agreement صرفاً مربوط به خدمات مخابراتي نيست. اين اصطلاح در قراردادهاي ارائه خدمات (شامل هر نوع خدمات) مقياسي است براي تعيين كيفيت سطح خدمات. يعني ارائه دهنده خدمت با مشخص‌كردن اين سطح، ميزان پاسخگويي خود و انتظار خدمت‌گيرنده را تبيين مي‌كند. عملي‌تر بگويم، با SLA معادل 98 درصد، خدمت دهنده ضمانت مي‌كند تا حداكثر اختلال در آن خدمت در طول دوره معين، تنها 2 درصد باشد. بنابراين،خدمت‌گيرنده نيز مي‌داند كه ضعف در خدمت رساني تا 2 درصد را بايد مديريت كند و بدون هيچ اعتراضي بپذيرد. اين مفهوم در خدمات مخابراتي بسيار محسوس است، چرا كه اختلال در خط ارتباطي قابل لمس و گاهاً آزار دهنده است. اگر در زمان اوج مراجعه مشتريان به بانك – فرض كنيد ابتداي ماه – خط ارتباطي شعبه به مركز قطع شود، يعني همان ميزان عدم تضمين كيفيت در آن زمان واقع شود، اعتراض لفظي مشتريان حداقل دستاوردي است كه نصيب كاركنان شعبه مي‌شود.

يعني تاكنون بانك‌ها SLA مخابراتي نداشته‌اند؟§
البته وجود داشته ولی اين تضمين كيفيت به دو علت مورد نظر بانك‌ها نبوده است:
-
نخست ميزان SLA ارائه شده به بانك‌هاست. شركت مخابرات قالب قراردادي‌ يكسانی براي تمامي مشتريانش دارد كه اين قالب داراي ميزان ثابتي از SLA است. اين مقدار براي خدمات حساس و مهم بانكي و مالي مناسب و مكفي نيست. بانك‌ها توقع دارند تا براي بسياري از شعب خود ميزان كيفيت را با هر هزينه‌اي تا سطح صد در صد بالا ببرند. اما مخابرات امكان ارائه اين سطح را فراهم نياورده است.
-
دليل دوم عدم تضمين سطح تعيين شده در قراردادهاي آن شركت با بانك‌ها است. البته علت آن ‌را شركت مخابرات بايد توضیح دهد ولي تا آنجا كه بانك‌ها نقل كرده‌اند اين ضعف ناشي از گستردگي خدمات آن شركت و تقسيم وظايف به شركت‌هاي متعدد زيرمجموعه از يك طرف و فراهم‌آوردن بخشي از اين خط ارتباطي از طريق شركت ارتباطات زيرساخت از سوي ديگر است.

چه زمان‌بندي براي تحقق اهداف اين شركت مد نظر است؟§
بر اساس طرح تجاري تدوين شده، انتظار مي‌رود تا 2 سال آينده،ارتباطات بانكي در سطح استان تهران و كليه مراكز استان‌ها به اين زيرساخت منتقل گردد. البته تلاش دوستان بر اين خواهد بود تا با سرعت دادن به امور، زمان ياد شده را تا حد ممكن كاهش دهند. تمامي نقاط كشور نيز پيش بيني مي‌شود تا حداكثر 5 سال آينده از خدمات اين شبكه بهره‌مند گردند.

يعني در اسفند ماه سال 1392 نظام بانكي كشور مي‌تواند از كيفيت خدمات مخابراتي و ارتباطي خود مطمئن باشد؟§
با توجه به طراحي انجام شده، پياده‌سازي طرح به‌صورت تدريجي برنامه‌ريزي شده و ممكن است از نيمه دوم سال آينده هسته اصلي اين شبكه آماده سرويس‌دهي باشد. اما به ياري پروردگار، اميد آن داريم كه در نيمه دوم سال 1392 شاهد راه‌اندازي ارتباطات اصلي و شعب مهم بانك‌ها در مراكز استانها بوده و بانك‌ها و به ويژه مشتريان آنها از كيفيت خدمات اين شبكه منتفع و بهره‌مند شوند.

دليل اصلي ايجاد اين مشاركت كه بين شركت ملي§ انفورماتيك به عنوان زيرمجموعة بانك مركزي و شركت مخابرات صورت پذيرفت، چيست؟ آيا نظام بانكي نمي‌توانست به طور مستقل چنين نهادي را تاسيس كند؟
وظيفة اصلي نظام بانكي، ارايه خدمات بانكي است و براي ارايه اين خدمات؛ سامانهها، ابزارها و تجهيزاتي كه لازم دارد را توسعه مي‌دهد. موضوع ارتباطات، يك بحث گسترده در حوزة مخابرات و زيرساختهاي مخابراتي است و از زيرساختهاي عمده و حياتي كشور محسوب مي‌شود. اعتقاد داريم كه بانك بايد بانكداري كند و مخابرات هم به فراهم كردن زيرساخت‌هاي ارتباطي بپردازد. بنابراين اين موضوع كه نظام بانكي خودش براي ايجاد زيرساخت ارتباطي سرمايه‌گذاري كند و خودش هم آن را راهبري كند هم از نظر موضوع و هم از نظر هزينه و حجم سرمايه‌گذاريها فاقد توجيه است. سوي ديگر قضيه، زيرساخت وسيع مخابراتي است كه توسط شركت مخابرات ايران و شركت‌هاي زيرمجموعه يا مرتبط با آن - نظير شركت ارتباطات زيرساخت - فراهم شده و ميلياردها دلار سرمايه‌گذاري براي آن صرف شده است و صدها هزار نيروي متخصص و تكنيسين را در اختيار دارد. تصميم عقلاني اين بود تا نظامي را ايجاد كنيم كه با فراهم آوردن يك ارتباط سازنده و موقعيت برد – برد براي طرفين، ارزش افزوده مناسب را با حداقل هزينه و سرمايه‌گذاري فراهم كنيم. بديهي است  نظام بانكي در موقعيتي نيست كه براي امور مخابراتي، ميلياردها دلار سرمايه‌گذاري كند، در حالي كه زيرساخت مناسب در شركت مخابرات وجود دارد. بنابراين، پاسخ من به پرسش شما با توجه به شرايط كشور منفي است. با اين حال، نظر بانك اين است كه با توجه به اهميت و حساسيت مبادلات بانكي، زيرساخت مخابراتي بايد مطمئن و امن باشد و مثلاً ترافيك بانكي با ترافيك عادي يكسان پنداشته نشود و از مسيرهاي مشابهي عبور نكنند كه همان بحث SLAاي است كه عرض كردم. نهادي كه تحت عنوان «شابك» به وجود آمد در واقع، يك تفاهم‌نامه مهم بين زيرساخت بانكي و مخابراتي كشور است كه از سرمايه‌گذاريها و توان فني و اجرايي كشور به بهترين وجه براي ارايه باكيفيت‌ترين خدمات استفاده مي‌كند.

با اين اوصاف ، جايگاه «شابك» را به لحاظ ماهوي حاكميتي مي بينيد يا تجاري؟§
اگر چيزي تجاري بوده، روندي است كه تا كنون دنبال مي‌شده. هر كدام از بانك‌ها قراردادهايي باشركت‌هاي مخابرات‌ استاني مي‌بستند و طبعاً شركت‌هاي مخابراتي هم‌ از ديدگاه صرف تجاري به اين موضوع مي‌نگريستند. بحث اصلي «شابك» بحث حاكميتي است كه در عين حال اين حاكميتي بودنش منجر به فدا شدن كسب و كار نشود. «شابك» يك زيرساخت واحد و ملي است كه شبكة ارتباطي واحد، اما مطمئن و امني را براي تمام بانكها ايجاد مي‌كند و ديدگاه بانك مركزي و ساير مراجع كشور به آن كاملاً حاكميتي است. از سوي ديگر ، شركت مخابرات ايران يك شركت خصوصي‌شده تلقي مي‌شود كه قاعدتاً بايد مصالح سهام‌داري و تجاري خودش را هم در نظر داشته باشد. زيبايي «شابك» و توافقاتي كه در حوزة آن شده است، همين است كه بحث حاكميتي بانكي را با بحث تجاري مخابرات به گونه‌اي ثمربخش پيوند داده است. در اين رهگذر، نظام بانكي كشور از خدمات مخابراتي باكيفيت و امن بهره‌مند مي‌شود و از سوي ديگر، شركت مخابرات هم از رهگذر ترافيك مخابراتي منتفع مي‌گردد؛ ضمن اين كه در‌ نهايت، با استفاده بهينه از زيرساخت‌هاي موجود، در سرمايه‌گذاريها و هزينه‌ها صرفه جويي قابل ملاحظه‌اي رخ مي‌دهد.

تا كنون صحبت اصلي در خصوص ارتباطات زميني و§ فضايي بانك‌ها بوده است. با توجه به اين كه در دنياي امروز پيشرفت اصلي ارتباطات در حوزة ارتباطات سيار و تلفن همراه صورت مي‌پذيرد، آيا براي ايجاد بستر يكپارچه ارتباطات بانك‌ها در زيرساخت‌هاي ارتباطات سيار نيز در «شابك» تمهيدي انديشيده شده است؟
شركت مخابرات ايران سهام‌دار‌عمده و تاثيرگذار شركت ارتباطات سيار يا همراه اول است. تلقي ما از «شابك» گرچه در مرحلة اول موضوع ارتباطات زميني و «سيمي» بانك‌ها بوده است ولی قطعاً موضوع ارتباطات سيار و مجموعه‌اي از خدمات نويني كه بر بستر تلفن همراه قابل ارايه است را نیز مد نظر داريم. بستر تلفن همراه در دنيا به عنوان يكي از مسيرهاي مهم و با رشد فوق‌العادة ارايه خدمات بانكي محسوب مي‌شود و بديهي است كه بايد براي اين تحول مهم فناوري در سطح بين‌الملليكه دير يا زود به كشورمان هم خواهد رسيد‌– آمادگي داشته باشيم. برخي خدمات كاملاً جديد بانكي، نظير پرداخت‌هاي ريز و پرداخت‌هاي برون‌خطي (از نظر بانكي) از طريق تلفن همراه قابل ارايه است. ضمن اين كه خدمات بانكداري خرد را مي‌توان از طريق اين مسير واجد دسترس‌پذيري و نفوذ بي‌نظيري نمود. اميدوار هستيم با بررسي‌ها و مذاكراتي كه انجام داده‌ايم، همان خدمات ويژه‌اي كه براي ارتباطات سيمي و فضايي در «شابك» مد نظر داريم، براي ارتباطات و امكانات ارتباطات سيار نيز براي نظام بانكي كشور فراهم كنيم. مي‌توانم در اين خصوص اطمينان بدهم‌ ديدگاه بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران در خصوص ارتباطات سيار يك ديدگاه راهبردي است و برنامه‌هاي درازمدتي براي استفاده كامل و موثر از اين ارتباطات را براي ارايه خدمات بانكي در دست تدوين داريم.

منبع: بانک مرکزی

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: