برداشت ایران از میادین مشترک نفت و گاز در دریای خزر و به ویژه خلیج فارس، همواره یکی از مهمترین موضوعات اقتصادی و راهبردی کشور بوده است، حال آن که در سالیان گذشته، کشورهای همسایه با بهره از توان سرمایهگذاران خارجی و بهرهوری از تکنولوژیهای مدرن و روز دنیا، سهم خود را از این میادین به شدت افزایش دادهاند؛ اما جایگاه کشور ما در این میان به دلایل گوناگون در خور توجه نیست.
یکی از موضوعاتی که با توجه به شرایط کشور به ویژه در دوران تحریم باید به شدت مورد توجه قرار گیرد، برداشت از میادین مشترک نفت و گاز است. ناگفته نماند که تا همین جا نیز حتی پیش از اعمال تحریم بر کشور، عقبماندگی چندین ساله ایران در برخی از این میادین، منجر به از دست رفتن سرمایههای کشور و رسیدن آنها به دست همسایگان شده است.
اما این موضوع از آن جایی اهمیت دارد که میادین مشترک ـ که در محدوده فلات قاره دو کشور هستند ـ از دید حقوق بینالملل دقیقاً و مشخص، تعیین تکلیف نشدهاند و آنچه درباره مشخص شدن وضعیت برداشت از این میادین در حقوق بینالملل وجود دارد، عمدتاً مربوط به عرف و رویه جهانی است.
همچنین در گزارشی که به تازگی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در همین زمینه منتشر کرده، با اشاره به این وضعیت حقوقی در میادین مشترک، بررسی در خصوص جایگاه و وضعیت ایران در برداشت از این میادین انجام گرفته است.
در این گزارش آمده است: از نظر برداشت کمی از میادین مشترک نفت و گاز خلیج فارس، میتوان اینگونه پنداشت که همسایگان ایران در مجموع ۹ برابر ایران از میادین مشترک نفت و گاز بهرهبرداری میکنند.
در همین بخش از گزارش اشاره شده است که کشورهای همسایه ایران در خلیج فارس با بهرهگیری از سرمایه شرکتهای بینالملل و انعطاف پذیری سیاسی به طور روز افزون و با دانش فنی روز جهان در حال بهرهبرداری از این میادین هستند.
همچنین این گزارش درباره دریای خزر و رژیم حقوقی حاکم بر آن آورده است که کشورهای آذربایجان و ترکمنستان با استناد به خط مرزی فرضی آستارا ـ حسینقلی خان، یکجانبه اقدام به برگزاری مناقصههای بینالمللی انعقاد قراردادهای مربوط به گسترش و بهرهبرداری از مخازنی کردهاند که در صورت تقسیم عادلانه دریای خزر، بعضاً به جمهوری اسلامی ایران تعلق خواهد گرفت.
در ادامه این بخش، با اشاره به توافقات انجام گرفته برای رژیم حقوقی دریای خزر، اشاره شده که مشترک بودن آب دریا برای دریانوردی به شدت به سود کشور روسیه پایان یافته است، زیرا این کشور بر خلاف دیگر کشورهای حوزه خزر، از ناوگان ماهیگیری و نظامی پیشرفتهتری برخوردار است؛ افزون بر این که میتواند از این راه، بر بخش مهمی از منابع نفت و گاز بستر دریا اعمال حاکمیت کند.
همچنین اشاره شده که با این روش آذربایجان مالک انحصاری منابع نفت و گاز بسیار غنی دریای خزر به مساحت ۲۱ درصد کل بستر آن میشود که شامل چهار میلیون تن نفت، گاز و میعانات گازی خواهد بود؛ یعنی دو برابر روسیه و چهار برابر ایران.
نکته جالب توجه این گزارش درباره ایران است که بر پایه تقسیم بستر دریا، سهم ایران ۱۳ یا ۱۴ درصد خواهد بود که در این صورت، میدان نفتی البرز کامل به آذربایجان تعلق میگیرد؛ یعنی در این صورت، سهم ایران از منابع نفت و گاز خزر، تقریباً صفر خواهد بود.
گزارش یاد شده در ادامه آورده است، این وضعیت در دریای خزر و خلیج فارس به شدت به زیان کشور در بهرهبرداری از منابعی تمام شده که حق مسلم ایران است؛ اما به دلایلی از جمله وضعیت نامشخص رژیم حقوقی این مناطق و همچنین ناتوانی ایران برای جلب سرمایهگذاری خارجی و استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا، منجر به آن شده که سهم ایران در این مناطق بسیار ناچیز باشد.
دیروز محمود احمدینژاد، رئیس جمهور کشور، در بازدید خود از پارس جنوبی گفت تا پایان دولت دهم، بهرهبرداری از پارس جنوبی به دو برابر افزایش خواهد یافت؛ اما واقعیت آن است که حتی اگر این وعده رئیسجمهور نیز عملی شود و در حد سخن باقی نماند، عقبماندگی ایران در میادین مشترک نفت و گاز شمال و جنوب فاحش و بسیار عمیق است.