نقد استاد دانشگاه هاروارد بر مخارج دولتی
اگر شما همسایه خود را استخدام کنید تا در ازای صد دلار در حیاط شما چاله بکند و سپس آنرا پر کند و او هم شما را استخدام کند تا همین عمل را در حیاط خانه اش انجام دهید آنگاه آمار و ارقام دولتی بهبود اوضاع را نشان خواهند داد.
به گزارش اقتصاد ایرانی، گرگوری منکیو علاوه بر اینکه مدیر گروه اقتصاد دانشگاه هاروارد است، یکی از مشهورترین نویسنده های کتاب های اقتصادی جهان نیز محسوب میشود و کتاب های او به زبان فارسی نیز ترجمه شده اند. او یادداشت زیر را در نقد افزایش هزینه های دولتی نوشته است:
بسیاری از دولت ها برای بهبود وضعیت اقتصادی افزایش چشمگیر هزینه های دولتی را مدنظر قرار میدهند اما به دلایل زیادی میتوان شک کرد که آیا این همان چیزی است که اقتصاد نیاز دارد یا خیر؟
مسلما ریشه طرح افزایش هزینه های دولتی را باید در کتاب "علم اقتصاد" اثر پل ساموئلسون جستجو کرد که اولین بار در سال 1948 منتشر شد و به همراه چند کتاب مشابه برای حدود نیم قرن بر دروس مقدماتی و سال اول رشته اقتصاد تسلط داشت. میتوان با اطمینان شرط بست که بیشتر اعضای تیم آقای اوباما نحوه کارکرد اقتصاد را از دید آقای ساموئلسون آموخته اند. به ویژه اینکه لارنس سامرز، رییس شورای ملی اقتصاد، خواهرزاده ساموئلسون است. کتاب ساموئلسون که تحت تاثیر بحران بزرگ و جنگ جهانی دوم نوشته شده بود نظریه جان مینارد کینز را وارد مباحثات روزمره کرد. تمرکز اصلی کتاب بر چگونگی اجتناب از تکرار یک رکود دیگر در اقتصاد و یا حداقل کاهش اثرات آن بود. کینز و ساموئلسون به ما یاد میدهند که رکود اقتصادی هنگامی اتفاق میافتد که تقاضای کل برای کالاها و خدمات کافی نباشد. آنها راه حل را ایجاد تقاضا از سوی دولت به جای بخش خصوصی میدانند. صحبت های اخیر در مورد هزینه کردن در زیرساخت ها کاملا منطبق با نظریه کتاب است.اما اقتصاد به مراتب فراتر از آن چیزی است که در سال اول درس میدهند و این نسخه کینزی برای خروج از بحران تا حدی ساده لوحانه به نظر میرسد. هنگام بحث در مورد افزایش هزینه های دولت برای به حرکت در آوردن اقتصاد باید به سوالات اساسی زیر پاسخ داد.
هر دلار افزایش هزینه چقدر تاثیر دارد؟ در کتب اقتصادی از جمله کتاب ساموئلسون و کتاب خود من یاد داده میشود که هر دلاری که توسط دولت خرج میشود میتواند تولید ناخالص داخلی ( GDP) کشور را بیش از یک دلار افزایش دهد. چرا که افزایش هزینه دولت خود باعث افزایش تولید ناخالص داخلی میشود، سپس افزایش درآمد مصرف کنندگان باعث میشود آنها هم بخشی از درآمد خود را هزینه کنند، افزایش مخارج مصرف کنندگان دوباره تولید ناخالص داخلی را افزایش میدهد و این روند ادامه پیدا میکند. این چرخه را اثر تکاثری مینامند. اما در عمل اثر تکاثری هزینه های دولتی چندان زیاد نیست. بهترین مدرک برای این ادعا مطالعات اخیر والری رمی، اقتصاددان دانشگاه کالیفرنیا، است که نشان میدهد در آمریکا هر دلار افزایش هزینه های دولتی تنها 1.4 دلار به تولید ناخالص داخلی میافزاید. در واقع یعنی هنگامی که تولید ناخالص داخلی افزایش مییاید، کمتر از یک سوم آن به خاطر مصرف و سرمایه گذاری بخش خصوصی بوده است.
افزایش هزینه ها در چه بخش هایی صورت گیرد؟ اگر شما همسایه خود را استخدام کنید تا در ازای 100 دلار در حیاط شما چاله بکند و سپس آنرا پر کند و او هم شما را استخدام کند تا همین عمل را در حیاط خانه اش انجام دهید آنگاه آمار و ارقام دولتی بهبود اوضاع را نشان خواهد داد. دو شغل جدید ایجاد شده است و تولید داخلی هم 200 دلار افزایش یافته است. البته بعید است که شما حاضر شوید وقت خود را برای پر و خالی کردن چاله صرف کنید. مردم معمولا پولشان را خرج چیزهایی که نمیخواهند یا لازم ندارند نمیکنند، پس برای معاملات بخش خصوصی نگرانی بابت چنین هزینه های بی موردی وجود ندارد اما برای بخش دولتی نمیتوان چندان مطمئن بود. اگر دولت به ناکجا آباد پل احداث کند، نتیجه میتواند بهبود اقتصاد طبق آمار رسمی باشد. برای اجتناب از این مشکل باید بررسی های دقیقی در مورد هزینه-فایده هر طرح دولتی انجام شود. چنین بررسی هایی زمان بر است به ویژه هنگامی که مبالغ زیادی در میان باشد و اگر این بررسی ها به موقع انجام نشود ممکن است قبل از آغاز طرح های دولت، بحران پایان یافته باشد.
افزایش هزینه ها، تا کی ادامه خواهد یافت؟ در یک قرن گذشته بیشترین افزایش در اندازه دولت طی بحران بزرگ و جنگ جهانی دوم رخ داده است. حتی بعد از اینکه این بحران ها پایان یافتند، میراث آنها یعنی هزینه های بیشتر دولت و مالیات بیشتر پا بر جا ماند و تا امروز هم دولت ها در حال سر و کله زدن با چگونگی پرداخت تعهدات خود بوده اند. رهم امانوئول، رییس کارکنان کاخ سفید، گفته است:" شما نباید اجازه دهید که بحران هدر رود، بحران بهترین فرصت است برای اینکه کارهای مهمی را که در شرایط دیگر از آنها اجتناب میکنید، انجام دهید." آنچه در ذهن او است چندان مشخص نیست. یک احتمال اینست که او قصد دارد از بحران موقتی برای افزایش دایمی اندازه و حوزه نفوذ دولت استفاده کند پس طرفداران محدود کردن دولت باید هشیار باشند.
کاهش مالیات ها اثربخش تر نیست؟ کتاب های کینزی میگویند که تاثیر کاهش مالیات ها برای به حرکت درآوردن اقتصاد کمتر از افزایش هزینه های دولت است. هنگامی که دولت یک دلار خرج میکند، آن یک دلار دیگر خرج شده است در حالی که اگر دولت یک دلار از مالیات خانوارها را به آنها برگرداند ممکن است آن یک دلار پس انداز شود و به تقاضای کل افزوده نشود. اما این عبارت چندان با واقعیت منطبق نیست. تحقیقات کریستینا رومر از دانشگاه کالیفرنیا نشان میدهد که در آمریکا یک دلار کاهش مالیات منجر به 3 دلار افزایش در تولید ناخالص داخلی خواهد شد. در واقع اثر تکاثری کاهش مالیات در آمریکا بیش از دو برابر اثر تکاثری افزایش هزینه های دولتی است. شاید به همین دلیل باشد که کاهش مالیات ها نقش زیادی در برنامه محرک اقتصادی آقای اوباما دارد.
البته انتظار نداشته باشید که این تردید ها باعث متوقف شدن روند ارائه برنامه هایی با محور افزایش هزینه های دولتی شود چرا که بیشتر نخبگان کشور معتقدند افزایش هزینه های دولتی، راه حل مناسبی برای پایان دادن به نابسامانی اقتصادی است. آقای ساموئلسون جایی گفته است:" من توجهی نخواهم کرد چه کسی و چگونه قوانین یک کشور را مینویسد، اگر کتاب های اقتصادی آن کشور را من نوشته باشم." برنامه محرک اقتصادی جدید به روشنی نشان خواهد داد که در ذهن او چه میگذشته است.