تحلیل موسسه مک کینزی از آینده اشتغال در جهان
چین و هند؛ قلب های نوآوری در آینده جهان
مهارت های نابرابر، دنیا را نابرابرتر می کند
در تحقیق موسسه مک کینزی آمده است: کشورهای ثروتمند و چین به 40 میلیون نیروی کار فارغ التحصیل دانشگاهی نیاز خواهند داشت که بیشتر از تعدادی خواهد بود که توان عرضه آن را دارند. همچنین، کارفرمایان در سراسر دنیا با 90 میلیون کارگر با مهارت پایین بیشتر از نیازشان روبرو خواهند بود. این امر دستمزدها را کاهش خواهد داد و وضع نابرابری را بدتر می کند.
به نقل از اکونومیست، دنیای کار در سال 1980 بسیار محل راحت تری بود. یک نسل قبل فقط 1.7 میلیارد نفر با افزایش حقوق روبرو بودند که تقریباً نیمی از آنها در مزرعه ها کار میکردند. از آن زمان جهانیسازی، بازارهای کار را دچار نوسان کرد. در سال 2010 در حدود 2.9 میلیارد نفر کارگر در دنیا وجود داشت که بیش از هر چیز، منشأ این افزایش در تعداد شاغلان، کشورهای نوظهور هستند که 900 میلیون کارگر غیر کشاورزی به این جمعیت اضافه کردند؛ 400 میلیون نفر آنها در چین و هند زندگی میکنند. مفهوم این افزایش ناگهانی در تعداد کارگران، موضوع یک مطالعه جدید توسط موسسه جهانی مک کنزی[1]، یکی از معتبرترین موسسه های تحقیقاتی در دنیا، است.
اجتماع انبوه کارگران هندی و چینی در بازار نیروی کار جهانی باعث شد تا کارگران با مهارت بالاتراز خط فقر فاصله بگیرند. انتقال از بخش کشاورزی[2] منجر به رشد سریع شد، در چین بهره وری نیروی کار غیر بخش کشاورزی، هفت برابر بیشتر از روستاییها است. عملکرد هند با تأخیر بعد از چین قرار گرفت زیرا هند درگیر خارج کردن کارگران از بخش کشاورزی بود. اشتغال بخش غیر کشاورزی در هند تقریباً همراه با رشد نیروی کار افزایش مییافت.
در کشورهای ثروتمند، رقابت بین میلیونها کارگر جدید با مهارت پایین به عنوان یک نیروی کاهش دهنده بر روی دستمزدهای کارگران با مهارت کمتر در اقتصادهای پیشرفته عمل کرد. همزمان، بنگاههای کشورهای ثروتمند، سرمایهگذاری قابل توجهی بر روی تکنولوژی جدید انجام دادند که منجر به افزایش تقاضا برای نیروی کار ماهر، بیشتر از افزایش عرضه آن توسط دانشگاهها شد. در کل، این دو روند به صورت نابرابری در کشورهای توسعه یافته افزایش یافت و توان سرمایه را نسبت به نیروی کار افزایش داد. سهم نیروی کار از درآمد کل بین سالهای 1980 تا 2010 تا هفت درصد کاهش یافت.
اگرچه این پویاییها در روندها ادامه خواهد داشت و تغییر میکنند اما مورد توجه پژوهشگران این تحقیق قرار گرفت. علیرغم تلاشهای زیاد برای پیشرفت آموزشگاهها و دانشگاهها، کارگران در دنیاهای نوظهور، تحصیلات کمتری نسبت به سایرین در مکانهای دیگر دارند. حدود 35 و 70 درصد از کارگران به ترتیب در چین و هند تحصیلات ابتدایی دارند. با این حال موسسه مک کینزی پیشبینی میکند که در دو دهه آتی، منبع مهم دنیا برای کارگران ماهر، کشورهای چین و هند هستند. این دو کشور به تنهایی 184 میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی به بازار جهانی نیروی کار عرضه خواهند کرد. در نیتجه، به نظر میرسد مرکز ثقل سرمایه انسانی و نوآوری به سمت آسیا تغییر مکان خواهد داد.
به نقل از اکونومیست، مشکل اصلی در اقتصادهای پیشرفته، رشد سریع روند مسن شدن نیروی کار خواهد بود. تا سال 2030، 12 میلیون نیروی کار فارغ التحصیل دانشگاهی به دلیل بازنشستگی از بازار نیروی کار خارج خواهند شد. در اکثر کشورها نیروی کار حتی کوچکتر هم خواهد شد.
برای حفظ رشد درآمد، پیشرفت سریع بهرهوری الزامی است علی الخصوص در بخشهای جنوبی اروپا که کمترین تولید و زاد و ولد را دارند. با وجود نرخهای فعلی مشارکت نیروی کار، برای حفظ نرخهای رشد اخیر در تولید سرانه؛ کشورهای اسپانیا، ایتالیا، یونان و پرتغال نیاز به رشد بهرهوری در سطح 1.4 درصد در سال خواهند داشت که معادل دو برابر نرخ رشدی است که این کشورها در سالهای بین 1990 تا 2010 موفق به کسب آن شدند.
با توجه به این موارد، این پیشرفتها منجر به عدم تعادلهای بزرگ در مهارت ها خواهند شد. موسسه مک کینزی تخمین زدهاست که کشورهای ثروتمند و چین به 40 میلیون نیروی کار فارغ التحصیل دانشگاهی نیاز خواهند داشت که بیشتر از تعدادی خواهد بود که توان عرضه آن را دارند. همچنین، کارفرمایان در سراسر دنیا با 90 میلیون کارگر با مهارت پایین بیشتر از نیازشان روبرو خواهند بود. این افزایش عرضه بیش از تقاضا، دستمزدها را کاهش خواهد داد و منجر به بدتر شدن وضع نابرابری خواهد شد.
موسسه مک کنزی معتقد است که دولتها میتوانند این اثرات بد را کاهش بدهند. ابداعات در زمینه تحصیلات بالاتر، مانند تدریس آنلاین، به افزایش عرضه نیروی کار ماهر کمک میکند. اصلاحات بازار نیروی کار، تقاضا را برای کارگران یقه آبی به ویژه در صنایع خدماتی مانند مراقبتهای بهداشتی افزایش میدهد. تشویقهای مالیاتی، خانوادهها را تشویق به استخدام کارگران دستمزدی برای کارهای روزمره خانه میکند. با این حال، بازار نیروی کار که تا سال 2030 با 3.5 میلیارد نفر روبرو خواهد بود، رقابت برای کارگران و دولتها به صورت یکسان، شدید و البته عذاب آور خواهد بود.
منبع: اقتصاد آنلاین