نویسندگان: مجتبي باقري تودشكي
عنوان نشریه: پژوهشهاي اقتصادي : بهار 1392, دوره 13 , شماره 1 ; از صفحه 111 تا صفحه 132.
چکیده:
کار اجباري براي کودکان و به کار گيري آنها در زماني که جسم آنها بايد رشد کند و يا در جهت تحصيل به کسب مهارت هايي براي آينده مشغول باشد، آسيب هاي جدي به آنها وارد مي کند که پيامدهاي آن تا پايان عمر گريبان آنها را مي گيرد. يکي از علتهاي مهم کار کودک، فقر خانواده اوست که اگر فقر خانواده برطرف شود، کار کودک نيز کنار گذاشته مي شود.
در عمل، کشورهايي که رفع فقر را وظيفه خود مي دانند، براي تعيين فقر و رفع آن، خط فقري در جامعه تعيين کرده که زندگي کودک و خانواده او را با آن مي سنجند که اگر اين خط فقر بالاتر گرفته شود، بر اساس يک رابطه علت و معلولي، کار کودکان کمتر و اگر پايين تر گرفته شود، کار آنها بيشتر مي گردد.
راه هاي مختلفي براي تعيين خط فقر در اين کشورها دنبال مي شود و نظر واحدي نيز پيرامون ماهيت و اندازه آن در ميان دانشمندان وجود ندارد و طبيعتا در عمل برخي آن را بالاتر و برخي نيز آن را پايين تر لحاظ مي کنند و بنابراين، از اين جهت نيز هزينه پرداختي از جانب دولتها به خانوادهاي کم درآمد، کار کودکان را تحت تاثير قرار مي دهد.
فقيهان اسلامي نيز براي رفع فقر از طريق زکات،خط فقري در نظر گرفته و آنرا مبناي فقر قرار مي دهند ولي بين آنها نيز نظر واحدي در مورد آن وجود ندارد و بنابر اين، برخي آن را بالاتر و برخي آن را پايين تر لحاظ مي کنند و بنابراين کار کودکان در کشورهاي اسلامي که نظر فقها مبناي عمل است نيز، از اين جهت تحت تاثير قرار مي گيرد.
اين مقاله در صدد است که از جهت تئوريک به بررسي تطبيقي نظر فقهاي اسلام در مورد خط فقر و تاثيري که هر کدام از آنها در امحاء کار کودکان دارند، بپردازد و همچنين بر اين مطلب تاکيد دارد که تعيين مرز فقر به عنوان حد کفايت از جانب حاکمان اسلامي به دليل توجه به شئونات، بيشترين تاثير را نسبت به خطوط فقر ديگر، در جلوگيري از کار کودکان داراست و براي اثبات اين موضوع، ابتدا به برخي مسائل مقدماتي مي پردازد، و در اين رابطه، ابتدا آسيب پذيري کودکان از ناحيه کار که فقر يکي از علل مهم آن است، اندازه تعيين خط فقر از ناحيه حاکمان در رفع آن اثرگذار است را مطرح مي کند و در ادامه، به تبيين انواع خطوط فقر از نگاه شريعت، رابطه آنها با يکديگر و با خطوط فقر متعارف ديگر مي پردازد و در نهايت، اثبات اين مطلب را دنبال مي کند که نظر کفايت به عنوان حد فقر شريعت، در مقابل نظرات ديگر تاثير بيشتري بر کاهش کار کودکان خواهد داشت.