جای خوشبختی است که سیاستگذار ارزی میداند با عوامل پایهای بازار نباید بجنگد. سیاستگذاری که بیشترین نقش خود را در کاهش و در نهایت حذف شکاف نرخ رسمی و آزاد و همچنین افت نوسانات ارز میداند. با این رویکرد میتوان از پس مشکلات کنونی این حوزه برآمد. اما چگونه؟
1- فرض سیاستگذار آن بود که پس از نهایی شدن برجام، نرخ ارز همچنان در سطوح پیشین باقی میماند و با افزایش تدریجی در نرخ رسمی ارز، سرانجام نظام تکنرخی ارز احیا میشود. البته این امکان هنوز باقی است که با اجرایی شدن برجام بار دیگر نرخ ارز به سطوح یک ماه گذشته برسد، اما عدم افزایش نرخ رسمی ارز به خاطر نزدیک شدن به سطح 3 هزار تومان، عملا این پیام را به بازار میدهد که سیاستگذار در تداوم راه خود دچار تردید و سردرگمی شده است.
همین نشانه کافی است تا چشمهای بیشتری به بازار ارز بنگرند و بهدنبال فرصت سفتهبازی در آن باشند. قیمت 2999 تومان تفاوتی با 3 هزار تومان ندارد. سطوح روانی هیچ گاه باعث شوکهای معنیدار در بازار نمیشوند، لیکن شک و سرگردانی سیاستگذار میتواند آغاز این تحول برای بازار باشد. پس باید با قوت راه گذشته را ادامه داد و نشان داد هیچ دودلی در کار نیست.
2- گریزی از افزایش نرخ رسمی ارز برای رسیدن به نرخ بازار نیست. این تصور که در فلان تاریخ فاصله دو نرخ به میزان مثلا 10 تومان خواهد رسید و روز بعد آن با افزایش نرخ رسمی میتوان احیای نظام تکنرخی را جشن گرفت، تصوری است که میتواند به سیاستهای اشتباه دامن زند. مثلا آن که بخواهیم با مداخله در بازار در مدت چند روز بیش از 10 درصد از نرخ ارز کم کنیم و شکاف دو نرخ را کاهش دهیم.
اگر بپذیریم که در نهایت مجبور هستیم در یک روز حتی تا 20 درصد بر نرخ رسمی بیفزاییم و چنان اعتباری داریم که با کنترل انتظارات به تقاضای سفتهبازی دامن نزنیم آن گاه امروز بهتر بازی خواهیم کرد.
3- یکی از مختصات این بازی بهتر آن است که باید بر سرعت افزایش نرخ رسمی ارز بیفزاییم. این سرعت باید حداقل به میزان میانگین چند روزه بازار باشد تا شکاف بین دو نرخ بیشتر نشود. اگر معتقد به بازار هستیم پس چرا باید در زمانی که بازار افزایش نرخ ارز را طلب میکند ما نرخ رسمی ارز را ثابت نگهداریم؟
با دنبال کردن نرخ آزاد ارز و مدیریت فاصله بین دو نرخ میتوان در اولین فرصت که بازار باثبات شد، اقدام به نظام تکنرخی کرد. با داشتن اعتبار کافی و با وجود ثبات در بازارهای مختلف دارایی و البته نرخ سود بانکی مناسب، از بین بردن شکاف حتی تا سطح 20 درصد بهنظر محرکی برای تقاضای سفتهبازی نخواهد بود. بهخصوص آن که در نظر داشته باشیم پیشتر از این برای احیای نظام تکنرخی جهشهایی بس بزرگتر را تجربه کرده ایم.
4- پس از احیای نظام تکنرخی، باید همین راهی را که در چند ماه گذشته برای نرخ رسمی ارز دنبال کردیم برای نرخ آزاد آن هم بر مبنای قاعده برابری قدرت خرید و البته چند درصدی بیشتر برای رقابتیتر کردن تولید داخلی برگزینیم. پس از احیای نظام تکنرخی، رقابتی کردن تولید داخل باید هدف اصلی سیاستگذار ارزی قرار باشد.