نقطه ايست هزينه احياي درياچه اروميه
يكي از برنامههايي كه حسن روحاني رييسجمهور ايران زمان انتخابات رياستجمهوري مطرح كرد، بحث «احياي درياچه اروميه» بود. نجات يك درياچه حركت قشنگي است اما آيا هر حركت زيبايي لزوما اقتصادي نيز است؟ اكنون 2سال از رياستجمهوري روحاني ميگذرد و همانطور كه قول داده بود نجات جان اين درياچه را در دستور كار دولت خود قرار داده است. اما يك بحث مهم هنوز در جريان است: آيا احياي درياچه اروميه مقرون بهصرفه است؟ حامد قدوسي استاد دانشگاه اقتصاد مالي در نيويورك، چهارشنبه گذشته كه آخرين روز از گرمترين ماه سال بود، در دانشكده فني مهندسي دانشگاه تهران بحث احياي درياچه اروميه را از نگاه اقتصادي به چالش كشيد. يكي از مهمترين مواردي كه قدوسي به آن پرداخت اين بود كه اندازه بهينه درياچه چقدر بايد باشد؟ وي همچنين تحولات كشاورزي را مورد بررسي قرار داد و تاكيد كرد كه براي جمع كردن كشاورزي بايد دلايل قوي و عقلاني داشته باشيم و اينكه اگر بخواهيم در كشاورزي به سراغ محصولات جديد برويم بايد بدانيم آن محصول يا محصولات چيست؟ اين استاد دانشگاه در مورد ارزشهاي درياچه آب شور نيز صحبت كرد و تصريح كرد كه بايد تعيين كنيم كه از منظر چه كساني ارزشگذاري صورت گرفته است.
درياچه اروميه در حال حاضر يكي از مهمترين بحرانهاي محيطزيستي كشور به شمار ميآيد. قدوسي نيز بحث خود را از همين نقطه آغاز كرد و گفت: «اگر ما بتوانيم اين بحران زيستمحيطي را حل كنيم، ميتواند سمبل و پروتوتايپي براي حل ساير بحرانهاي زيستمحيطي كشورمان باشد؛ يعني براي حل ساير بحرانها نيز از همين زاويه نگاه كنيم و پيش برويم چرا كه ابعاد آن به گونهيي است كه ميتواند به الگويي براي بقيه كارها تبديل شود.» وي در ادامه درباره ويژگيهاي اين درياچه گفت: «اين درياچه يكي از بزرگترين درياچههاي آب شور دنياست و در خاورميانه بزرگترين درياچه آب شور به شمار ميرود. سطح اين درياچه حدود 5200 كيلومترمربع بوده است، در مقايسه با درياچه وان در تركيه سطح كمتري دارد.» وي ادامه داد: «سطح درياچه وان 3600كيلومترمربع است. اما عمق آن بسيار بيشتر از درياچه اروميه است. عمق درياچه اروميه در عميقترين حالت 5متر بوده در حالي كه درياچه وان به 470متر نيز ميرسد و همين امر باعث ميشود احياي اين درياچه امري متفاوت باشد چرا كه سطح وان قريب به 70درصد سطح درياچه اروميه است و عمق آن حدودا 40برابر آن است.» البته جستوجوي «تعادل» از منابع ديگر نشان ميدهد عمق درياچه اروميه بين 6 تا 21متر نيز عنوان شده است هر چند باز هم با عمق 470متري درياچه وان فاصله بسياري دارد. اين استاد اقتصاد در ادامه تاكيد كرد: «به درياچه اروميه كه سطح وسيعي دارد اما عمق كمي دارد اصطلاحا shallow lake (درياچه كمعمق) ميگويند و نكته مهم در رابطه با اين درياچهها اين است كه ديناميك تبخير آنها رفتاري بهشدت غيرخطي دارد. به اين ترتيب بحران درياچه كمعمق متفاوت است.»
چرا بايد درياچه اروميه را احيا كنيم؟
يكي از مهمترين پرسشهايي كه قدوسي به آن پرداخت اين بود كه اهميت اين درياچه در چيست و چرا بايد اين درياچه را احيا كنيم؟ وي در پاسخ به اين پرسش گفت: «آنچه ميدانيم اين است كه درياچه اروميه كمك بسياري به تنوع زيستي ميكرد. گونههاي مختلفي از جانوران در آنجا زندگي ميكردند. همچنين توقفگاه بسياري از حيوانات و پرندگان مهاجر بوده كه اكنون با خشك شدن درياچه اين امر با مشكل مواجه شده است. شرايط توريسمي كه شكل گرفته بود نيز اكنون از بين رفته است. نگرانيهايي نيز در مورد توفان نمك وجود دارد كه هنوز بهطور جدي اتفاق نيفتاده اما احتمال دارد كه رخ بدهد.» وي ادامه داد: «بحران تقريبا از سال 2004 آغاز شده و در عرض 10سال اندازه اين درياچه كوچك و كوچكتر شده و تقريبا از بين رفته است.» يكي از نكات جالبي كه معمولا از نظرها دور مانده و قدوسي به آن اشاره كرد، اين بود كه كشاورزي در سمت چپ درياچه انجام ميشود و جهت بادها معمولا از غرب به شرق است؛ اين بدان معناست كه طرف شرق بيشتر آسيب ميبيند و طرف غرب بيشتر منفعتبرنده است. وي استدلال كرد: «بنابراين وقتي در مورد اين درياچه صحبت ميكنيم بايد اين كشمكش منافع ميان بخشهاي غربي و شرقي درياچه را نيز لحاظ كنيم.»
نكته بعدي كه مطرح ميشود، اين است كه چرا اين درياچه خشك شده است؟ آيا عوامل طبيعي باعث خشكي درياچه شده يا مداخله بشر باعث بروز اين بحران شده است؟ قدوسي بر اساس اطلاعاتي كه جمعآوري كرده بود، گفت: «مداخله بشري در خشك شدن درياچه اروميه عامل اصلي بوده هر چند عوامل طبيعي نيز تاثيرگذار بوده است. يعني بارش كم شده و دما افزايش داشته اما تفاوتها خيلي محسوس و معنادار نبوده است.» وي ادامه داد: «اما سطح زير كشت گسترش قابل توجهي داشته و همين امر بيشترين تاثير را داشته؛ يعني سطح زيركشت از 318 هزار هكتار به 481هزار هكتار رسيده است.» اين استاد اقتصاد در مورد اين تغييرات در حيطه كشاورزي به 2مورد اشاره كرد. نخست اينكه سطح زيركشت افزايش يافته و دوم اينكه نوع محصولات نيز تغيير كرده است. وي در ادامه به 88 هزار چاهي كه در اطراف درياچه حفر شده اشاره كرد و گفت: «اين چاهها برداشت آبهاي زيرزميني را تسريع كردهاند. علاوه بر آن تعداد زيادي سد در سالهاي اخير ساخته شده كه خود منجر به بروز مشكلاتي شده است.»
احياي درياچه با عينك اقتصاددانان
نجات درياچه اروميه يك مساله احياي اكوسيستم است و بايد براي اين كار ابتدا تحليل كنيم و ببينيم چقدر هزينه و چقدر منفعت دارد. اين نكتهيي بود كه قدوسي در زمينه احياي درياچه اروميه مورد نقد قرار داد و گفت: «گفتمان هزينه و منفعت در زمينه احياي درياچه اروميه امري است كه من كم ديدم اين امري مهم است كه بايد روي آن صحبت كنيم. در هر مداخله اكوسيستمي بايد ببينيم چقدر هزينه دارد و در مقابل چه منفعتهايي خواهد داشت. همچنين بايد تحليل بازندهها و برندهها را داشته باشيم يعني ببينيم چه كسي ميبرد و چه كسي ميبازد و به صورت كلي آيا ميارزد كه آن را احيا كنيم يا خير؟» از نظر قدوسي مساله احياي اين درياچه يك مساله «كنترل بهينه» با نقطه پاياني شناور است. وي منظور خود را اينگونه تشريح كرد: «اين يعني ما نميدانيم نقطه بهينه آينده كجا و چقدر خواهد بود. همه وقتي در مورد احياي اين درياچه صحبت ميكنند ميگويند بايد اين درياچه را به نقطه قبلي آن بازگردانيم اما سوال ما به عنوان اقتصاددان اين است كه چقدر آن را بازگردانيم؟ آيا بايد آن را به 100درصد قبلي بازگردانيم يا شايد احياي تنها 70درصد از آن كافي باشد.» وي ادامه داد: «طول زمان احيا نيز كمتر مورد توجه قرار گرفته است يعني اينكه آيا احياي فوري درياچه بهينه است يا احياي درازمدت آن؟ آيا بايد آن را در 5سال بازگردانيم يا 10سال يا بيشتر؟» فايده احياي يك درياچه آب شور چيست؟ اين پرسش بعدي بود كه قدوسي مطرح كرد. وي براي پاسخ به اين پرسش نوعي سيستم ارزشگذاري را مطرح كرد. وي گفت: «اگر اين درياچه آب شور نبود مساله احياي آن خيلي راحتتر بود. اما ارزشهاي درياچه شور را ميتوان در 4مورد ديد. مورد نخست ارزش زيباييشناختي آن است و اينكه درياچه يك عنصر ميراث فرهنگي است. نكتهاي كه در مورد اين ارزش وجود دارد اين است كه مردم چقدر حاضرند براي حفظ اين ميراث فرهنگي هزينه بپردازند؟» اين اقتصاددان در ادامه گفت: «ارزش ديگري كه اين درياچه دارد ارزش اقتصادي است كه شامل توليد نمك و كشت آرتميا و همچنين بهرهبرداري از لجنها است. سومين ارزش درياچه آب شور، ارزش اكوسيستمي است كه هم به تنوع زيستي كمك ميكند و هم از توفان نمكي جلوگيري ميكند.» آخرين ارزشي كه قدوسي به آن اشاره كرد ارزش تفريحي آن است كه به توريسم كمك ميكند. آنچه در مورد اين ارزشهاي درياچه اهميت دارد اين است كه كدام يك تابع اندازه درياچه هستند و كداميك ربطي به اندازه درياچه ندارند. مثلا در رابطه با ارزش توريسم و گردشگري آن شايد احياي تنها 50درصد از درياچه هم كافي باشد اما خطر توفان نمكي با اين 50درصد همچنان پابرجاست.
چه كسي احياي درياچه را ارزشگذاري ميكند؟
اين برنامه در فضايي باز و دوستانه برگزار شد و بسياري از اعضاي حاضر در جلسه اين فرصت را داشتند كه چالشهاي موجود در زمينه احياي درياچه را از ديد خود بيان كنند كه قدوسي نيز با حوصله هميشگي خود آنها را گوش داد و مورد تحليل و بررسي قرار داد. يكي از اعضا به اين مشكل اشاره كرد كه فرض كنيم سدهايي كه تاكنون ساختيم را باز كنيم در مقابل سودهايي را كه از طريق اين سدها به دست ميآوريم از دست ميدهيم. جالب است كه عدهيي حتي از ارزشهاي خشكي درياچه نيز صحبت كردند. مثلا ارزش حملونقل راحتتر از طريق عبور از ميان درياچه به جاي دور زدن آن يكي از اين ارزشهاي مورد بحث بود. در اين بين قدوسي پرسش مهمي را مطرح كرد: «اين ارزشگذاريها از منظر چه كساني انجام ميشود؟ آيا اين ارزشگذاري از منظر شهروندان اروميه و نواحي اطراف آن صورت ميگيرد؟ آيا از منظر كشاورزاني كه از اين آب بهرهبرداري كردهاند اين ارزشگذاريها صورت ميگيرد يا از منظر سياستمداران و نمايندگان مجلس؟ اينكه چه كسي چه هدفي دارد خيلي مهم است.»
يكي از بررسيهاي جالبي كه قدوسي انجام داده بود و به آن اشاره كرد بحث تغيير الگوي كشت بود. در ناحيه درياچه اروميه سيستم از كشاورزي به باغداري تغيير كرده است. محصولات نمونهيي كه قدوسي آنها را در نظر گرفته بود و مقايسه كرده بود گندم و سيب بود. قبلا كشاورزان گندم ميكاشتند اما اكنون سيب ميكارند. براساس بررسيهاي قدوسي ميزان آب مصرفي گندم نسبت به سيب بسيار بيشتر است در حالي كه بازدهي كمتري نسبت به آن دارد و در پايان قيمت هر دو محصول در يك محدوده مشترك و نزديك به هم است. در نتيجه به نظر ميرسد كشاورزان كار عقلاني انجام دادهاند. البته در مورد اين موضوع بحثهاي زيادي مطرح شد؛ مثلا اينكه در سيستم كشاورزي ميتوان حتي براي يك سال كه با كمبود آب مواجه هستيم كار را تعطيل كرد اما در مورد نظام باغداري آبياري بايد به صورت مستمر انجام گيرد تا درختان زنده بمانند. يا نكته ديگر اين بود كه وزارت جهاد و كشاورزي به صورت تضميني گندم را از كشاورزان ميخرد اما در مورد محصولي مثل سيب اين طور نيست.
حامد قدوسي در ادامه گزينههايي كه براي اصلاح بخش كشاورزي وجود دارد را مورد بررسي قرار داد و گفت: «نخستين گزينهيي كه وجود دارد افزايش بهرهوري آب است. گزينه دوم به پروژه نكاشت معروف است كه اين پروژه شكست خورده است.» سومين گزينه مديريت منابع آب است. در اين مورد بايد كل آب برداشتي را محدود كنيم و براي آب قيمت بگذاريم و اين مستلزم اين است كه تكنولوژيهايي داشته باشيم كه بدانيم هر كسي چقدر آب مصرف ميكند. گزينه پاياني نيز تغيير محصول است. قدوسي در اين باره يك پرسش جدي را مطرح كرد: آن محصول جديد چيست؟ چه محصولي را ميتوانيم جايگزين كنيم كه هم مورد استقبال كشاورزان قرار گيرد و هم ميزان كمتري آب مصرف كند؟ در ضمن كشاورزان بايد مطمئن باشند كه اين امر ادامه پيدا خواهد كرد.
منبع: روزنامه تعادل - نسيم بنايي