یکی از اصطلاحات کلیدی در کتاب «چرا کشورها شکست میخورند؟» عجم اوغلو و رابینسون، بزنگاه تاریخی است. بزنگاه تاریخی موقعیت زمانی است که در یک کشور تحولی صورت میگیرد که هنگام رخ دادن آن شاید برای کسی این تغییر و اثر آتی آن در طول زمان مشخص نباشد و تنها با گذار چندین دهه از آن بزنگاه تاریخی است که اثر تحول انجام شده رخ مینماید. نمونهای از بزنگاههای تاریخی، زندانی شدن همسر مائو و گروهش در چین، جنگ داخلی آمریکا، شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم است؛ نمونههایی تاریخی که گاهی مردمی که زندگیشان از این وقایع متاثر بود، نمیتوانستند در مورد مثبت و منفی بودن آن قضاوت کنند.
اما تنها زمان نیاز بود تا مشخص شود آن تحول یک بزنگاه تاریخی بوده و روند تکاملی کشور را به سوی کامیابی برده است. بزنگاه تاریخی میتواند تنها یک تغییر مسیر کوچک با زاویهای ناچیز باشد، اما با گذر زمان، دو مسیری که از این تغییر زاویه کوچک ایجاد شده، به دو نقطه کاملا متفاوت میرسد که با هم فرسنگها فاصله دارند.
توافق هستهای، مسیری تازه از توسعه را پیش چشم ایرانیان گذارده است. توافق هستهای، چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، تغییر در تفکر و عمل ما و بازیگران جهانی است. تغییری که هر چند در زندگی روزمره حال ما نمود نیابد، اما با گذشت چند ماه و سال آثار این تحول مشخص میشود. توافق هستهای بزنگاه تاریخی است که نه تنها میتواند بازگشت ایران به جامعه جهانی قلمداد شود، بل به معنای تغییر در معیارها، ابزارها و کنشهاست. ما منشا قدرت را در برتری اقتصادی دیدیم و تلاش خود را برای برداشته شدن تحریمهای اقتصادی و مالی به حداکثر رساندیم. این تفکری تازه در سپهر تصمیمسازی ایران بود و به نتیجه رسیدن آن و تداوم منافع آن میتواند گامهای تصمیمسازان را در راهی که انتخاب کردهاند، استوارتر کند. اگر تصمیمسازان دریابند که با تعامل با جهان، نه تنها منافع اقتصادی بیشتری کسب میشود و با این منفعت قدرت کشور در برابر بازیگران و رقبای منطقهای و جهانی بیشتر میشود، بدون تردید این راه ادامه خواهد یافت. نتیجه آنکه پس از گذر چند سال از توافق هستهای، ای بسا جایگاه اقتصادی – سیاسی ایران بسیار متفاوت از امروز خواهد بود و آن روز حتی اندک مخالفان توافق کنونی درمییابند که بهراستی در وین بزنگاه تاریخی رقم خورده است.
خصلت بزنگاه تاریخی آن است که هر چه از وقوعش دورتر شویم، چهره بیشتر نمایان میکند. امروز اما مردم ایران زمین هوشیارتر از آن هستند تا زمان بگذرد و دریابند یک بزنگاه تاریخی را رد کردهاند. آنان این تغییر را در مییابند و در انتظار هستند تا آرام آرام تغییر در زندگیشان رخ نماید. هر چند دولت روحانی توانست به وعده خویش در زمینه هستهای عمل کند؛ اما وظیفه بخشهای اقتصادی دولت اکنون به مراتب سختتر است. وقتی بهانه تحریم نباشد، باید شاخصهای اقتصادی موفقیت را فریاد کنند. اگر این بخشها نتوانند مزایا و منافع بزنگاه را به خوبی نمایان کنند،ای بسا عقربهها به عقب بازگردد و مسیر پیشین دنبال شود. عزم دولت خود عاملی مهم برای آن است که نشان دهد توافق، یک بزنگاه تاریخی است. حرکت در مسیر تازه و نمود منافع اقتصادی هرچقدر نیز برای دولت سخت باشد به سختی توافق نیست. پس انتظار آن است این بار، مردان اقتصادی دولت خود را نشان دهند و از آنچه حاصل شده است، محافظت کنند.