اخیرا دوباره در فضای اقتصادی کشور بحث ارائهارواق بدهی و ایجاد بازار بدهی «اوراق استقراضی» مطرح شدهاست. گفته میشود این بازارها میتوانند یکی از ابزارهای تامین مالی شرکتهای بدهکار باشند و با آزادسازی این بازار و به رسمیت شناختن آن، میتوان بدون افزایش تورم از شرایط رکودی خارج شد. با این توصیف به سراغ «مهدی تقوی»، اقتصاددان و کارشناس مسائل پولی و مالی رفتیم تا در ارتباط با بایدها و نبایدهای انتشار این اوراق پاسخهایی را دریافت کنیم.
آیا در شرایط فعلی انتشار اوراق بدهی و استقراضی (همانطور که در کشورهای توسعه یافته رایج است)، میتواند کمکی به اقتصاد ایران بکند؟
شما بهخوبی میدانید که از نظر اقتصادی مردم همچنان وضعیت مناسبی ندارند. اگر شرکتها اوراق قرضه منتشرکنند، مشخص نیست نتایجی پیش بیاید. در آن شرایط احتمالات گسترده و متنوعی پیش روی اقتصاد ایران است. اما با توجه به سوابق گذشته در ایران و جهان، بعضاً این اوراق بهصورت دولتی ارائه شده و کل این بازار توسط دولتها مدیریت میشوند. به این معنا دولتها منتشرکنندهاوراق و پشتوانهقانونی این اوراق قرار میگیرند. چون مردم نسبت به قبل از دوره احمدینژاد نسبت به شرایط اقتصادی بدبین شدند. لذا در این شرایط نا اطمینانی، اوراق قرضهها و اوراق بدهیهای خصوصی نمیتواند فروش قابل اعتنایی داشته باشد. اما در بحث اوراق قرضهدولتی، اگر تصمیم دولت این باشد که مازاد موجود ناشی از عملیات بدهیها به شرکتهای دولتی و خصوصی تعلق گیرد، مکانیزم کار متفاوت خواهد بود. معمولا دولت از مردم میخواهد که مانند اوراق مشارکت، این اوراق را خریداری کنند. با خرید مردم، منابع لازم برای دولت تامین میشود. اما مسالهای در فروش اوراق قرضه دولتی وجود دارد. اگر از سوی شرکتهای دولتی و شبه دولتی اوراقی منتشر شد و برخی از آنها با این وجود ورشکسته شدند، دولت و مردم چه میکنند؟ مشخصا وقتی دولت پشتوانهو تضمین اجرایی قواعد و قوانین این بازار باشد، دچار افزایش کسری بودجه خواهد شد و باید از جیب دولت زیانها پرداخت شود. اگر بحث سنتی مبادلهبدهیها مطرح باشد، مهمترین متضرر ریسک بالای این اوراق دولت است و جیب مردم و دولت هم از یکدیگر جدا نیست.لذا احتمالا ازبودجههای زیرساختی توسعهای بازهم کاسته میشود تا زیانهای احتمالی جبران شود.
اما در جهان تجربهبازارهای مالی گستردهای که در کشورهای توسعه یافته دارای این نوع از بازارها (بازار اوراق بدهی و استقراضی) بودند، توسط بسیاری از کارشناسان مثبت ارزیابی میشود...
شما در بازارهای مالی سابقهبازارهای مستغلات را دارید. بسیاری از خانههای ساخته شده فروش نرفت و بسیاری از بانکها که پشتوانهاوراق مربوطه بودند به دلیل عدم اجرای تعهدات مشتریان ورشکستگی قرار گرفتند. به این ترتیب میتوان گفت که اگر عملیاتهای پر ریسک مشابه راه بیفتد، شاید نتایج به بار آمده از تجربههای کشورهای غربی هم بدتر باشد.
آیا انتشار اوراق استقراضی در بازارهای بدهی و بازار اوراق قرضه را میتوان بهعنوان یکی از عوامل خروج از رکود بدون ایجاد تورم شناخت؟
در حقیقت باید روی این نکته تاکید کرد که انتشار هر اوراقی از سوی دولت، از جمله اوراق قرضه و اوراق بدهی، میتواند پولو نقدینگی پراکنده در دستمردم را جمع کند. مردم با خرید اوراق قرضه کمتر کالا میخرند و کاهش تقاضا از عوامل کاهش تورم است. این سیاست انقباضی برای جمع آوری نقدینگی از جامعه قطعا ً به کاهش تورم میانجامد و ضدتورمی خواهد بود. اما در ارتباط با اینکه آیا این سیاست ضد تورمی به کاهش رکود نیز خواهد انجامید، نمیتوان به این سادگی نظر داد. تصور من این است که وقتی مردم کالا نخرند و تقاضای پایین داشته باشند، نرخ رشد اقتصادی پایین خواهد آمد و بسیاری از تولیدکنندگان و فروشندگان در صورت گسترده بودن خرید این اوراق، با کاهش مشتری و تقاضا مواجه خواهند شد و این به رکود دامن خواهد زد.
منبع: آرمان