اختلاف بین مجلس و دولت در مورد پرداخت یارانهبه تولید این روزها بالا گرفته است. از سویی سخنگوی دولت مدعی پرداخت 300میلیارد تومان یارانه به تولید طی دو ماه اخیر شد و در مقابل سخنگوی کمیسیون صنایع مجلس تلویحا این پرداخت را تکذیب کرده و از دولت خواسته تا مستندات این پرداخت را ارائه دهد. در این میان برخی کارشناسان معتقدند که دولت اساساً از نظر فکری و استراتژیک تصمیمی در ارتباط با حمایت مالی از صنایع ندارد و شرکتهایی که در این شرایط نمیتوانند بدون کمک دولت سرپا بایستند، از دید دولت ناکارآمد هستند. در میان این دسته از کارشناسان با «ابراهیم رزاقی» اقتصاددان و استاد بازنشستهاقتصاد دانشگاه تهران در این رابطه به گفتوگو نشستیم.
با توجه به بحثهای اخیر در ارتباط با پرداخت یارانهبخش تولید تکذیب آن از سوی مجلس و تایید آن از سوی دولت، و با توجه به علائم موجود در بازار، آيا به نظر میرسد که این کمک مالی در دستور کار دولت قرار دارد؟
تصور بنده این است که با توجه به روند چرخشهای اقتصاد ایران در ربع قرن اخیر و با توجه به علائمی که از تولیدکنندگان و اظهارات ایشان دریافت میشود، دولت فعلی مانند دولتهای قبل، نه تنها کمک قابل توجهی به تولیدکنندگان کرده، بلکه حتی با برخی از تصمیمات خود به آنها فشار نیز وارد ساخته است. تثبیت نرخ دلار و ارز با نرخ پایین (یعنی پایینتر از نرخی که در حقیقت باید باشد) یکی از این اقدامات است. نرخ واقعی دلار باید اکنون بیش از 7 هزار تومان باشد. در شرایطی که قدرت خرید دلار در اثر تورم و رکود مدام کاهش یافته است، دلار از نظر قدرت خرید تغییر خاصی نداشته است و در این شرایط تولید داخلی به شدت ضرر خواهد کرد. هر دلاری که در این شرایط قیمتی به واردات اختصاص یابد، زیانی به منافع تولیدکنندگان داخلی است. در شرایطی که دولت از خارج با دلار ارزان (حدود 5میلیون تن) گندم وارد میکند، تولید گندم داخل با این میزان قیمت خرید تضمینی آسیب میبیند. لذا در این شرایط باید نرخ ارز افزایش یافته و واقعی شود. در این شرایط هر تولیدکنندهای صرفه را در این میبیند که تولید نکند. البته در شرایطی که همچنان محور برنامههای توسعه همچنان صرفا «دفاع از مصرف و مصرفکننده» است، نباید انتظار داشت که دولت در این راستا اقدامی کند. با این روند بوده که ما طی 20سال 130هزار میلیارد تومان واردات داشتیم و این درحالی است که با این رقم میتوانستیم با کمک به تولید، 100میلیون شغل ایجاد کنیم.
اما با توجه به اینکه دولت نرخ بنزین را افزایش داده و با افزایش قیمت گاز و گازوئیل و حذف یارانهی برخی ثروتمندان، درآمد زیادی را (حدود 3هزار میلیارد تومان) داشته است. با این توصیف چرا باز نمیتوان به تولید، یارانه داد؟
بنده عرض کردم در عمل چیزی رخ نمیدهد. یکی از دلایل آن را در پاسخ سوال قبلی دادم. دلیل دوم آن این است که دولت فکر میکند که فروش نفت و معادن و گاز کشور اگر به شرایط عادی برگردد، واردات ناشی از درآمد ارزی این منابع خام، میتواند جای تولید را که در دورههای قبل افت کرده بود را بگیرد. لذا در این بازی بخش تجاری و واردات و گردش کالا تنها برنده هستند و تولیدکنندگان و کارگران بازندهنهایی هستند. دولت به این مساله توجه کند که اگر کانادا و آمریکا (به بخش کشاورزی و غذایی خود) و هند و برزیل (به بخش صنعت) یارانه نمیدادند، هرگز به این نقطه نمیرسیدند و توان رقابت با سایر رقبا را به این صورت نداشتند. تجربهکره و ژاپن نشان داد که غیر از آنکه نرخ دلار در این کشورها بالا نگاه داشته شد و دولت چین و ژاپن در آن سالها توسط آمریکا بهدلیل این تصمیم تحت فشار قرار داشتند، حمایت مالی از تولیدکنندگان هم جایگاه ویژهای در رشد اقتصادی داشته است. در شرایطی که بسیاری از مسئولین هماکنون نگران آثار تورمی یارانهها هستند، باید بدانند که یارانه به تولید اتفاقا یکی از عوامل کاهش تورم خواهد بود. چراکه یارانه به تولید از افزایش قیمتها جلوگیری میکند و حتی باعث کاهش قیمت برخی اقلام خواهد شد و این در کل موجب کاهش سطح قیمتها خواهد شد. لذا به نظر میرسد ما نقطهعزیمت اقتصادی را در جایی درست قرار ندادیم و باید اساساً دید خود را اصلاح کنیم.
منبع: آرمان