مجید عینیان
پژوهشگر پژوهشکده پولی و بانکی و دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
بیماری ۳۷ ساله که چند وقتی است تب بالا و پرنوسان دارد، به شما مراجعه میکند. راهحل شما چیست؟
۱. دماسنج را کنار گذاشته و تب داشتن او را انکار میکنید؟
۲. با توجه به اینکه تب او رو به کاهش بوده است به او دستور میدهید خودش را لوس نکند و تب نکند! یا به همراهانش میگویید به ادعاهای تب او توجه نکنند تا او خودش خوب شود!
۳. با گذاشتن دستمالی خیس بر پیشانی او دمای بدن بیمار را پایین میآورید.
۴. با بررسی دقیق سعی در شناسایی علت تب میکنید. عفونتی را در بدن بیمار مییابید و با درمان عفونت تب بیمار را پایین میآورید. البته سابقه بیمار نشان میدهد پزشکان دیگری نیز قبلا به همین شکل تب او را پایین آوردهاند. پس احتمالا تب بیمار دوباره بالا خواهد رفت.
۵. همزمان با مورد ۴ سعی میکنید دلیل اصلی را که عامل عفونت است بیابید و بیمار را برای همیشه درمان کنید.
این معمای پزشکی چه ارتباطی با روزنامه اقتصادی دارد؟
بیمار ما همان اقتصاد ایران است. سالهاست به تورم بالا و پرنوسان مبتلاست. در برخی سالها تورم او را انکار کردهاند. برخی از زمانها سعی کردهاند با تحکم و دستور و بخشنامه و توصیهنامه از وقوع تورم جلوگیری کنند. البته این موضوع فقط مختص اقتصاد ایران نیست. در ایالاتمتحده آمریکا در دوره ریاستجمهوری جرالد فورد، شعاری مطرح شده بود با عنوان «تورم را شلاق بزنید» و مردم تشویق میشدند که از گرانفروشان خرید نکنند! واضح است که چنین جنبشی شکست میخورد. بررسی سابقه تورم در ایران نشان میدهد در دورههایی تورم کاهش یافته و حتی به زیر ۱۰ درصد هم رسیده است. در چنین دورههایی با کنترل عوامل موثر بر تورم (عمدتا نرخ ارز) دولت و بانک مرکزی توانستهاند (به اتکای درآمدهای ارزی سرشار) باعث کاهش تورم شوند؛ اما چنین درمانی تنها رفع علائم بیماری است. همچون کاهش دمای بدن به وسیله دستمال خیس. هر چند چنین سیاستهایی میتوانند در مواقع حساس موثر باشند، ولی تنها برای دورههای کوتاهمدت باید مورد استفاده قرار گیرد.
تورم در ایران همانند دیگر کشورهای جهان با رشد متغیرهای پولی مرتبط است. با کاهش نرخ رشد متغیرهای پولی میتوان مانع تورم بالا شد. به نظر میرسد این راهکاری است که دولت یازدهم اتخاذ کرده است؛ اما لازم است به سابقه تورم در ایران نیز دقت کنیم. در برخی دورهها چنین سیاستی اتخاذ شده است و نتایج به نسبت خوبی هم به دست آورده است؛ اما این موضوع هیچگاه پایدار نبوده است. در واقع ساختارهای نهادی نظام پولی کشور بهگونهای چیده شده است که حالت تعادلی آن تورم بالاست و تورم پایین را باید استثنا به
شمار آورد. در واقع تنها زمانی موفق به کنترل دائمی تورم خواهیم شد که به راهحل پنجم بیندیشیم. یعنی به ریشهها و عواملی که باعث میشوند رشد متغیرهای پولی محدود نشوند. باید عوامل بنیادین شناسایی شوند. اگر سلطه مالی بر سیاست پولی چیره است، دلیل آن را بیابیم. اگر بدهی شبکه بانکی به بانک مرکزی افزایش مییابد دلیل آن را شناسایی کنیم. و درنهایت اگر با اندک کنترلی بر متغیرهای پولی، بخش تولیدی دچار محدودیت مالی میشود، راهکاری جدا از تزریق پول برای آن بیابیم.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۴۶۷