بررسی وضعیت بانکها با رفع تحریم در گفتوگو با مدیرعامل اسبق بانک صادرات
در روزگاری نهچندان دور، بانکهای ابرقدرت دنیا برای فعالیت با بانکهای ایرانی علاقهمند بودند، اما در هشت سال پیش حتی جرئت نکردند برای بانکهای ایرانی دست تکان بدهند. «تحریم»، بهمثابه یک جنگ ١٨ عیار بدون باروت، توانست پای آنها را از بازار پول ایران قطع کند. در هشت سال گذشته بشکههای نفت ایران با نرخ ١٥٠ دلاری به فروش رفتند، اما هیچکس نمیداند چطور ٨٠٠ میلیارد دلار پول حاصله از آن سوخت شد و به هوا رفت! بیتدبیریها به تورم ٤٠درصدی، رشد ١٠ برابری نقدینگی و کسریهای وحشتناک هم منجر شد و اقتصادی فلج گریبان ملت را گرفت. حالا دیگر توافق، تحریم را از میان برداشته است و روزنههای امید از حضور بانکهای خارجی به ایران خبر میدهد. اگرچه برخی عنوان میکنند آثار تخریبی تحریمها ازجمله «اعتماد ازدسترفته»، به این راحتیها از بین نمیرود و نباید به اینزودیها انتظار حضور بانکهای خارجی را داشت، اما برخی همچون سیدبهاءالدین حسینیهاشمی، مدیرعامل اسبق بانک صادرات، میگوید بانکهای خارجی بیصبرانه در انتظار همکاری با ایران هستند. او که در کارنامه کاری خود ریاست بانکهای خصوصی چون تات و سرمایه را نیز دارد، در گفتوگوی مشروحی با روزنامه «شرق» به حضور و فعالیت بسیار بانکهای خارجی ازجمله بانک کردیت سوئیس، استاندار چارتر، HSBC، کردیت اگریکل، دوچ، بیانپیوایبیان با بانکهای ایرانی در دولت اصلاحات اشاره دارد. به گفته حسینیهاشمی، در آن زمان حتی نیازی به تضمین و تأییدیه بانک مرکزی هم نبود و اعتبار خود بانکها برای فعالیت با خارجیها کفایت میکرد.
آقای دکتر حسینیهاشمی، با توافق هستهای و رفع تحریمها، فعالیتهای بینالمللی در حوزه بانک برقرار و تعامل بانکهای خارجی و ایرانی از سر گرفته میشود. چه شاخصها و استانداردهایی در بانکداری بینالملل موردتوجه برای آغاز یک همکاری است؟
استانداردهای لازم برای یک بانکِ فعال در عرصه بینالملل در کمیته بال آمده است. بانکها باید خودشان را با استانداردهای کمیته بال تطبیق دهند. یکی از آن استانداردها، نسبت کفایت سرمایه است که به این معناست که باید سرمایه کافی برای مدیریت بانک وجود داشته باشد و نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییهای موزونشده به ریسک حداقل هشت درصد باشد. بنابراین دارایی و توان اعتبار یک بانک از اهمیت بسزایی برخوردار است ضمن آنکه طبیعی است باید از عواملی که خطراتی برای دارایی افراد دارد، مطلع باشید یا مدیریت کنید. دوم اینکه همه بانکها با ریسکهای مختلفی از جمله ریسک اعتباری، نقدینگی، نرخ ارز، نرخ بهره و ... مواجهند که بانکها باید این مخاطرات را که داراییهای بانک را تهدید میکند، مدیریت کنند و برای کنترل ریسکها برنامه داشته باشند، چون مهمترین دارایی بانک، مطالبات از مشتریان یا همان اعتبارات و وامهاست. وجود چنین ساختاری موردتوجه بانکهای خارجی است. در کنار کفایت سرمایه و کیفیت داراییهای بانک، نیروی انسانی یک بانک هم اهمیت بسیاری دارد، چراکه بانک یک بنگاه حرفهای و نیازمند کارشناسانی با مهارت کافی است. حسابرسی و نظام کنترلهای داخلی نیز از دیگر مسائل مهم است. درواقع عملیات بانکی باید بهصورت مستمر چک شود تا تقلب یا مخاطراتی همچون اتفاقات اخیر که برای نظام بانکی رخ داد، انجام نگیرد. فعالیت واحدهای بینالمللی و وجود شعب خارج از کشور نیز مدنظر بانکهای خارجی است.
قبل از تحریمها، روابط ما با بانکهای خارجی در چه سطحی بود؟
خوشبختانه قبل از اعمال تحریمها، عملیات بانکداری خیلی خوبی در سطح بینالمللی داشتیم و به همین دلیل باید گفت بانکهای ما بهویژه بانکهای بزرگ که دارای شعب خارجیاند، شناختهشده هستند. من فکر میکنم بعد از رفع تحریم، بانکهای خارجی برای مشارکت با بانکهای ایرانی علاقه داشته باشند. دراینمیان، مهمترین رابطهای که میتواند برقرار شود، رابطه کارگزاری است که این بانکها کارگزار ما در کشور خودشان شوند و تعهدات را به نیابت از ما، نزد فروشندگان خارجی به انجام برسانند. ممکن است بخشی را بهصورت نقدی و بخشی را بهصورت اعتبار یا «ری فاینانس» انجام دهند. در چنین صورتی، دیگر نیاز به تقاضای ریال نیست که نرخش هم بالا برود و کمبودش، مشتریان را آزار دهد. اعتبارات فاینانس برای اجرای پروژههای بزرگ است که با سرمایهگذاریهای انجامشده، اعتبارات خوبی وارد کشور میشود و نقلوانتقالات پول نیز بهسهولت قابل انجام است. از طریق پیام سوئیفتی که زبان نقلوانتقال بانکهاست هم میتوان نسبت به نقلوانتقال پول و انجام تعهدات مشتریان، دریافت پول و پرداخت بدهی اقدام کرد. بنابراین بانکهای ما از هماینک باید خودشان را آماده کنند و ساختار مالی و سرمایهای و نسبت کفایت سرمایه خود را هم بهبود بخشند، چون بانکهای خارجی قطعا کفایت سرمایه، اعتبار و ساختار مالی بانکهای ما را بررسی میکنند.
حالا بهنظر شما وضعیت بانکهای ایرانی برای بانکهای طراز اول دنیا قابلقبول است؟
نسبت کفایت سرمایه و قدرت مالی بانکهای خصوصی ما خوب است؛ بانکهای بزرگ دولتی هم که بهصورت نانوشته تضمین دولت را پشتسر خود دارند، بعضا هم بانکمرکزی ضمانت بانکها را میکند. آندسته از بانکهای بزرگی که خصوصی شدند یا بهصورت نیمهخصوصی درآمدند نیز دارای قابلیتهای خوبی هستند. البته ما هم قبلا با بانکهای درجه اول دنیا کار میکردیم.
منظورتان قبل از تحریمهاست؟
بله، قبل از سال ٨٤؛ آن زمان بانکهای بزرگی مثل کردیت سوئیس، الیوبیاس، دوچ آلمان با ما کار میکردند. بانکهای ما هم هیچگونه معوقی و اعتبار بدی نزد این بانکها نداشتند و خوشنام بودند. با وجود اینکه بانکهای ما در آن زمان از نظر ساختار سرمایه موردانتظار آنها نبودند، ولی بهدلیل عملکرد خوب نزد بانکهای خارجی دارای احترام و اعتبار بودند.
پس برای بانکهای طراز اول دنیا و حتی بانکهای درجه دوم و سوم، رتبه بانکهای ایرانی از اهمیت برخوردار است و نسبت به ساختار مالی و سرمایهای بانکهایی که میخواهند با آنها وارد کار شوند، بیتفاوت نیستند.
قطعا مهم است، منتها چون در گذشته بانکهای ایرانی سابقه درخشانی از حیث فعالیتهای بینالمللی داشتند، در عرصه بانکداری بینالملل خوشناماند، فقط نیازمند بازسازی و اصلاحات در ساختار خود هستند. درهرحال در گذشته بانکهای ما روابط خوبی با بانکهای خارجی داشتند و در فاز اول با توجه به تعداد بانکها و سوابق و شهرت آنها، همین قضیه ملاک است. باوجود سنگ شن و تحریمی که بوده، ارتباطات کاری هم داشتند و آنها منتظرند که تحریمها برداشته و دوباره روابط برقرار شود. بههرحال پای یک تِرناول ٢٠٠ میلیارد دلاری با کشور ما و برای آنها درمیان است و این مسئله، همه کشورها را وسوسه میکند که بدون اغماض وارد معامله با کشور ما شوند ضمن اینکه خوشبختانه بانکهای ما در عرصه بینالمللی بسیار خوشنام هستند. این درحالی است که کشور یونان بدهی بانکهای خود را نمیتواند پرداخت کند یا کشور پرتغال با مشکلات زیادی در این عرصه مواجه است، اما هیچ کشوری حتی یک دلار از بانک ایرانی طلب ندارد. با برنامهریزی باید بتوانیم سرمایههای خارجی را برای تأمین مالی پروژهها و تجارت وارد کشور کنیم. در این صورت است که عرضه پول افزایش پیدا میکند و تقاضا برای ریال کم میشود و پس از این بهراحتی میتوان نرخ سود را هم کاهش داد چون هماکنون شرایط برای کاهش نرخ سود فراهم نیست. قطعا در پی تعامل با بانکهای خارجی به تعادل خوبی در بازار پول خواهیم رسید، بهطوریکه هزینه مالی بانکها کاهش و سودآوری بانکها بهشدت افزایش پیدا میکند، تجارت مقرونبهصرفهتر میشود و مهمتر از همه ریسک کشور از بین میرود. هماکنون هر کسی که به ایران کالا میفروشد، ١٠ الی ١٥ درصد به سبب ریسک کشور به نرخها اضافه میکند. در شرایط رفع تحریم این نوع هزینهها هم از بین میرود.
آقای دکتر شما از سوابق خوب نظام بانکی کشور در دهههای قبل صحبت میکنید اما در هشت سال گذشته آنچنان شخمی به بدنه نظام بانکی کشور به سبب سیاستهای دستوری زده شده که برخی از زیاندهی مطلق بانکهای ایرانی و رسیدن به مرز ورشکستگی آنها صحبت میکنند.
تا حدودی درست است. در این هشت سال درگیریهای ما سیاسی بوده و اقتصاد کشور ما تحت شرایط سیاسی نزول کرد. نظام بانکی هم لطمه دیده است اما همین که محدودیتها و تحریمها برداشته شود و رونق به کشور بازگردد، قابلیتهای نظام بانکی ما هم بیشتر میشود. از طرفی اقتصاد ایران بازاری بسیار بزرگ و جمعیتی ٨٠ میلیونی دارد که همه مصرفکننده هستند. به یک کشور ثروتمند بهسختی میتوانید جنسی را بفروشید اما کشور درحالرشد همه چیز را میخواهد بخرد؛ پس بهترین جا برای تولید یا صادرات است. ایران کشور ثروتمندی است که نفت و گاز دارد و جزء ١٠ کشور برتر دنیا از حیث وجود معادن است. درعینحال از نیروی جوان، تحصیلکرده و متقاضی کار برخوردار است. پس در چنین کشوری میتوان اقتصاد پویایی را ایجاد کرد. ایران کشوری است که با وجود ثروتهای بسیار در آن، ٤٠ سال است که هیچ سرمایهگذاریای در آن نشده؛ ایران مثل افغانستان نیست که امنیت کافی نداشته باشد. ایران در مرکز ناآرامیهای منطقه قرار دارد اما امنترین کشور است. امنیت، سرمایه اصلی تجارت است. حتی کشورهای متخاصم ما هم بر این باور هستند که ایران کشور امنی است. بنابراین ما پیششرطهای توسعه یعنی آرامش، امنیت، ثروت، منابع طبیعی، بازار مصرف، دانش و نیروی انسانی را در اختیار داریم. در این میان تنها تحریمها مانع کار ما بوده است. حتی ابرقدرتهای دنیا هم با تحریم زمینگیر شدند. با تمام اینها در این مدت اقتصاد ما بهدلیل داشتن همسایههای متعدد و آبهای آزاد آنقدرها هم به حالت راکد درنیامد. من فکر میکنم اگر به شرایط ١٠ سال قبل بازگردیم، پویایی قابلتوجهی را پیدا خواهیم کرد. در دنیا انباشتی از سرمایهها وجود دارد، الان تورم منفی دارند، رشد اقتصادی خفیفی دارند اما قیمتهای آنها منفی میشود. اینجا اما سرمایهگذاری بازدهی و ارزشافزوده قابلتوجه دارد و سرمایهگذار ترجیح میدهد در چنین بازاری فعالیت کند. قاعدتا همه با بانک باید وارد مراوده شوند؛ چون طرف حساب یک صندوق سرمایهگذاری در یک کشور یک بانک است. پس بانکها پیشقراول و پیشاهنگ توسعه در فعالیتهای بینالمللی هستند. البته همه اینها در شرایطی است که تدبیر و کارایی ما نیز مضاعف شود چون با بیتفاوتی و عدم پیوستگی و هماهنگی دولت و مردم، اصلاحات اقتصادی به سرانجام نمیرسد، بنابراین برداشتن تحریمها بهتنهایی معجزه نمیکند.
آیا بانکهای خارجی بهویژه بانکهای طراز اول دنیا با وضعیت فعلی بانکهای ایرانی حاضر به مراوده میشوند؟
بانکهای ما در سطح پایینی قرار ندارند. سطح بانکهای ما در حد کشور در حال توسعه است. سیستم بانکداری ما هماینک کاملا الکترونیکی و یکپارچه است و عقبمانده نیست، تجهیزات الکترونیکی ما خوب است. بر اثر تحریمها ممکن است برخی از بخشها آسیب دیده باشند و یا زیان انباشتهای وجود داشته باشد که بانکها باید افزایش سرمایه بدهند و ساختار سرمایهای خود را اصلاح کنند. در کل کار خیلی سختی نیست و تنها به مدیریت نیاز دارد. البته به مصوبه مجلس نیاز داریم که بانکهای خارجی هم بتوانند در ایران شعبه تأسیس کنند و متقابلا آنها هم به ما اجازه فعالیت بانکداری بینالمللی میدهند؛ اگرچه بانکهای ما در اکثر کشورها دارای شعب و بانک مستقل هستند.
مسئولان عنوان میکنند کفگیر خزانه بدجور به ته دیگ خورده پس قاعدتا ساختار سرمایهای بانکها بهویژه بانکهای بزرگ و دولتی به این راحتیها اصلاح نمیشود.
درست است که منابع ما محدود شده است؛ اگر منابع ما آزاد شود، اتفاقا دیگ ما خیلی هم پربار و کسریهای ما جبران میشود. کسری بانکهای ایرانی همان منابع پرقدرت است. وقتی تجارت رونق پیدا کند، مطالبات بانکها بهسرعت وصول میشود. وقتی ٤٠ درصد تورم داشته باشید، به این معناست که ٤٠ درصد هزینه عملیات شما بیشتر شده است. پس هنوز وام قبلی را پرداخت نکردید، به وام جدید هم نیاز دارید و این قضیه به داستان عدم وصول مطالبات معوق تبدیل میشود. هماکنون ظرفیت تولید کشور زیر نقطه سربهسر است و همه در منطقه زیان در حال کار هستند؛ اقتصاد ما دو سال وارد سیکل رکود شده بود و کاهش تولید ملی داشتیم، الان هم تمام بخشها از رکود خارج نشدهاند. بسیاری از بخشهای اقتصادی هنوز در رکود بهسر میبرند.
پس به اعتقاد شما بانکهای خارجی رضایت به همکاری با بانکهای ایرانی دارند؟
آنها بیصبرانه منتظرند؛ چون رقابت زیاد است، برخی از مشکلهای ما را نادیده میگیرند. آنها فقط به دنبال این اطمینان هستند که طلبشان وصول میشود. البته روشهای دیگری هم هست که اگر بانکی دارای استانداردهای لازم از حیث ساختار سرمایه، کیفیت دارایی، طرازنامه و نیروی انسانی نبود، بانکمرکزی آن بانک را تأیید کند.
بانکهای خارجی در مراوده با بانکهای ایرانی به این دلیل که به قول شما درحالتوسعه هستند، امتیاز خواهند گرفت؟
امتیازی از ما نمیگیرند، فقط میخواهند با آنها کار کنیم. منافع آنها در این است که معاملات و دادوستدهای بیشتری با آنها داشته باشیم. دو نفع هم میبرند؛ اینکه تاجران کشورشان راحتتر میتوانند به ایران جنس بفروشند؛ چون آنها میخواهند کالا به ایران صادر کنند یا سرمایهگذاری کنند و سود ببرند.
خب حالا در جریان کسب سود، بانکهای اروپایی پیشقدم میشوند یا بانکهای آسیایی؟
اروپاییها. ما با بانکهای آسیایی آنقدرها ارتباط نداریم؛ چون آسیا بانکهای آنچنان حرفهای ندارد. ما با کُره هم که کار میکردیم، کارگزار ما بانکهای اروپایی بودند. در قدیم ما بیشترین ارتباط را با بانکهای اروپایی داشتیم، بهویژه بانکهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اتریشی و ایتالیایی. قبل از انقلاب هم با بانکهای آمریکایی ارتباطات خیلی خوبی داشتیم. فقط یک وقفه هفت، هشت ساله افتاده، دیگر هیچ اتفاق دیگری نیفتاده است. حتی بعضا بانکهای خارجی؛ بانکها و مدیران را به نامِ شخصی آنها میشناسند.
در خبرها شنیده میشود از هم اینک بانکهای خارجی برای همکاری با بانکهای ایرانی، وارد مذاکره و رایزنی شدند، فکر میکنید ایندست خبرها چقدر صحت داشته باشند؟
مهمترین رابطه کارگزاری است. اگر رابطه کارگزاری با بانکها شکل بگیرد؛ یعنی ارتباط و همکاری برقرار شده است. مرحله دوم تأسیس شعب و بانک مستقل است. همین که رابطه کارگزاری برقرار شود، یعنی اینکه مبادلات اقتصادی کشورها بهراحتی از طریق سیستم بانکی و بدون هزینه اضافه انجام میشود. منابع بانکی ما بلوکه نمیشود، پول نفتی که فروخته میشود، بهراحتی به کشور بازمیگردد، پرداختها مستقیم انجام میشود. الان پسانداز ملی ما کفایت سرمایهگذاریها را نمیدهد، پس با ورود صنعت بانکداری جهان به ایران پسانداز مردم دیگر صرف توسعه و تجارت ما میشود. اگر قرار بود کشور امارات تنها با پول خودش کشور را بسازد، صد سال دیگر به اینجا نمیرسید اما با پسانداز تمام دنیا اقتصاد این کشور رشد کرد.
فکر میکنید دقیقا چه زمانی امکان نقلوانتقال پول فراهم شود؟
اگر تا تیرماه نتایج قطعی و قراردادها و تفاهمنامهها نهایی شود، طولی نمیکشد که ارتباطها برقرار شود. تحریم محدودیت نرمافزاری است، کافی است نرمافزار تحریم که on هست off شود.
این نقلوانتقالات پولی از طریق بانکهای طراز اول انجام خواهد شد یا بانکهای درجه دو و سوم؟
فرقی نمیکند. هر بانکی با بانکهای دیگر میتواند پول مبادله کند.
اختلاسهای اخیر مثل سه هزار میلیاردی و ١٢ هزار میلیاردی که در چندسال گذشته در نظام بانکی ایران به وقوع پیوست، آیا تأثیر نامطلوبی در نگرش بانکهای خارجی نسبت به بانکهای ایرانی ایجاد میکند؟
خیلی زیاد نه، اما به نظام کنترلهای داخلی بانکها شک میکنند که سیستم بانکها آسیبپذیر است و امکان اختلاس وجود دارد ولی چون بانکها صدمهای ندیدند و مطالبات را از محل داراییها و وثایق وصول کردند، خیلی تأثیر ندارد؛ البته از این اتفاقات در کشورهای دیگر هم میافتد.
وضعیت حساب مسدودشده برخی از ایرانیان چه میشود؟
با رفع تحریمها حساب اشخاص و تاجران و شخصیتها باز میشود.
امکان رصد حسابهای برخی ایرانیان مثل بابک زنجانی که هشت هزار میلیارد تومان بدهکار است، فراهم میشود تا به نوعی بدهی وی به وزارت نفت پرداخت شود؟
این مسائل به امضای پروتکل همکاری کشورها با یکدیگر بستگی دارد. اما بههرحال سیستم بانکی با پلیس بینالملل و جزایی قرارداد همکاری دارد. وقتی شرایط دوستانه باشد، قطعا همکاریها وجود دارد و حتی امکان بازداشت هم فراهم است اما وقتی شرایط مخاصمه است، حتی اگر درخواست مسدودشدن حساب فرد جنایتکار را هم کنیم، این کار انجام نمیشود.
یعنی امکان ضبط اموال بابک زنجانی وجود دارد؟
روابط خوب در سطح بینالملل به این مقوله کمک میکند تا مطالبات ما از طریق مراجع قضائی و بینالمللی به کشور بازگردد. در واقع اگر مشکلی بر سر حسابهای برخی ایرانیها وجود داشته باشد، شرایط برای بازگشت مطالبات فراهمتر میشود.
در مورد بازگشت خاوری چطور؟ آیا شرایط سیاسی بهگونهای تغییر میکند که بتوان ایشان را هم به کشور بازگرداند؟
اگر تعامل وجود داشته باشد، برای ایفای حقوق و مطالبات با همکاری بهتری مواجه خواهیم شد.
منبع: شرق