عضو هیات علمی دانشگاه علامهطباطبایی
با انتشار بیانیه لوزان بحثهای بسیاری پیرامون این بیانیه و آثار ناشی از آن صورت گرفته است. اما وقتی ما این موضوع را بررسی می کنیم، به وضعیت سیاسی آن کاری نداریم؛ به تحولات اقتصادی ناشی از رفع تحریم توجه می کنیم. ما نمی توانیم بگوییم که تحریمها هیچ اثری ندارد. ما در اینجا باید اذعان کنیم که تحریمهایی که در چند سال اخیر به بهانهبحث پرونده هستهای علیه ایران وضع شد آثار منفیای در زمینهمبادلات تجاری روی ایران داشته است. البته از دید بنده اتفاقا از نظر فنی و سیاسی تحریمها اثری نداشت. ایران تا سال گذشته تمام برنامههای توسعه هستهای خود را در کنار تمام برنامههای تحقیقاتی حفظ کرد. ایران تا حدود 20هزار سو ظرفیت هستهای خود را ارتقا داد و این میتوانست در صورت مقاومت اقتصاد ایران در برابر تحریمها تداوم یابد. اما به هر جهت ما پای میز مذاکرات رفتیم. چیزی که اینجا باید مطرح شود این است که آیا قبل از تحریمها ایران اقتصاد شکوفایی داشت که حالا صرفا با وضع تحریمها به موقعیتی فاجعه بار رسید؟ پاسخ ما به این پرسش قطعا منفی است. اگر روند اقتصادی ایران را در چند دهه اخیر بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که بهجز چند دورهکوتاه که مجموع آن به اندازه عمر یک دولت (چهار سال) نیز نیست، ما نتوانستیم تورم را به زیر 15درصد بیاوریم. تورم 15 و 20درصدی که متاسفانه دیگر در ایران تورم نرمال شناخته شدهاست در سطح اقتصاد جهانی و در میان سایر کشورها تورم بسیار بالایی شناخته میشود. این میزان تورم صد البته ربطی به این تحریم و اوضاع سیاسی ندارد. طی دهههای متوالی بهدلیل سیاستهای دولتها و مسائلی که در روند انباشت سرمایه و شکل آن رخ داده است، ما دچار تورم ساختاری شدیم که به این راحتی از بین نمیرود. لذا باید اعتراف کرد که بسیاری از مشکلات اقتصاد ایران بهصورت کلی ناشی از مشکلات ساختاری است که دهههای متمادی ادامه داشتند. به نظر میرسد در تعیین سهم تحریمها در مشکلات اقتصادی کشور برخی بزرگنمایی کردند. ضمن اینکه باید توجه داشت که بیانیهقرائتشده یک توافق جامع نیست و کار توافق سه ماه دیگر طول میکشد و تصور من از وضعیت سیاسی پیشرو و شیطنتهای طرف آمریکایی نشان میدهد که تازه در زمان نگارش توافقنامه بازیهای سیاسی آمریکا برای امتیازگیری بیشتر شروع میشود. کما اینکه آمریکا در دورههای قبل هم بازیهای غیراخلاقی دیگر را نیز در مذاکرات پیگیری کرده بود. ضمن اینکه پس از توافق باید پرونده به شورای امنیت برگردد و شورای امنیت برای لغو تحریمها به گزارش راستی آزمایی آژانس انرژی اتمی مراجعه کند. لذا راه دشوار و طولانیای در بحث رفع تحریمها وجود دارد. در یک سناریوی خوشبینانه باز هم مشکلات اقتصادی کشور رفع نمیشود و به مدیریت و تدبیر اقتصادی داخلی بستگی دارد. بهرهوری عوامل تولید ما همواره پایین بوده است. وابستگی به نفت در بودجه بهرغم اینکه قرار بوده است که طبق مصوبات و تصمیمات مجلس، رابطه تحقق درآمدهای دولت در بودجه با نفت قطع شود، با این حال هر سال سهم نفت در بودجه جدیتر و گاه از 50درصد هم رد میشود. بنده بیم دارم که دولت با خوشبینی به رفع تحریمها الزاماتی که برای توسعه اقتصادی و عدم اتکا به درآمدهای نفتی دارد را رها کند و این به روند مقابله با خام فروشی و توسعهاقتصاد بدون نفت ضربه بزند و اقتصاد کشور را بیش از پیش به واردات وابسته کند. ما در عرض دو سال 100درصد کاهش ارزش پول و افزایش نرخ ارز داشتیم. بهرغم اینکه برخی این اتفاق را با افزایش 50درصدی نرخ ارز هم برای کشور مثبت میدیدند، این اتفاق با رشد دوبرابری نرخ ارز نیز محقق نشد. باوجود ادعای برخی اقتصاددانان ما، این اتفاق میزان واردات کشور را کاهش نداد و باعث جهش در صادرات کشور نیز نشد و بهرغم پیشبینیها، همچنان تراز تجاری کشور ما منفی است و واردات بر صادرات پیشی گرفتهاست. گروهی از مردم پس از انجام توافق هستهای در لوزان سوئیس در شادیهای خود اسکناسهای یک دلاری را کنار اسکناسهای هزارتومانی و دو هزارتومانی میگرفتند و این نشاندهندهاین بود که برخی مردم انتظار دارند که نرخ ارز که در زمان وضع تحریمها افزایش یافت، با رفع تحریم پایین بیاید. درصورتی که این فکر چندان درست نیست. درست است که بخشی از دلایل افزایش نرخ ارز ناشی از عدم امکان مبادلهارزی ایران با بانکهای دوبی بود. اما بخشی از دلایل افزایش قیمت دلار در آن سالها ناشی از کاهش ارزش پول ملی بود. چرا که دولت بهعنوان یک صادرکنندهبزرگ تصمیم گرفت که در پایان هرسال نرخ ارز را افزایش دهد تا مشکل کسری بودجهخود را با کاهش ارزش پول حل کند. اما این عمل نتایج زیانباری داشت و برخی از مشکلات فعلی نیز ناشی از این تصمیم بود. البته این رویکرد نسبت به افزایش نرخ ارز در پایان سال در همهدولتهای پس از انقلاب وجود داشته است. اما در دولت قبل این روند تشدید شد. اکنون نیز این انتظار که دولت اقدام به کاهش نرخ ارز و افزایش ارزش پول ملی کند دور از انتظار است. تصور بر این است که تقویت ارزش پول ملی و کاهش قیمت دلار موجب میشود که صادرکنندگان ما توان رقابتی خود را در بازارهای جهانی از دست بدهند و با توجه به مشکل کسری بودجه دولت، دولت نرخ ارز را کاهش نخواهد داد، بلکه پیشبینی قریبالوقوع این است که دولت اگر شرایط خوبی داشته باشد، بتواند نرخ ارز را روی همین میزان معین سه هزار تومان تثبیت کند.
منبع: آرمان