یکشنبه, 16 فروردين 1394 16:56

ستاری فر: فارغ‌التحصیلان بیکار سرمایه‌های راکد شده‌اند

نوشته شده توسط

دکتر محمد ستاری‌فر

ما اکنون یک سرمایه‌ بالا درزمینه نیروی انسانی داریم. می‌بینیم که جوانان تحصیلکرده ما عمرشان را در تحصیل گذاشتند، خانواده‌های آنها از نان شب زده‌اند که به تحصیل آنان کمک کنندهمچنین دولت هزینه بالایی برای تحصیل آنان پرداخته است. حال آنان فوق‌لیسانس یا دکترا گرفته‌اند. حال قرار است هزینه‌های مردم، آموزش پرورش و وزارت علوم برای ساختن این انسان به‌عنوان «سرمایه» استخراج شود. سرمایه در لغت به معنای «مایه زایش» شدن است و سرمایه به لحاظ مفهومی زمانی هویت دارد که منشاء زایش باشد. ما زمانی دارای سرمایه خواهیم شد که این سرمایه دارای زایش باشد. البته فرزندان تربیت‌شده‌ ما سرمایه هستند، اما سرمایه برای زایش به یک شرایط محیطی نیاز دارد. این شرایط مناسب محیطی برای زایش سرمایه انسانی فرزندان تحصیلکرده‌ ما فراهم نیست. ما در سند چشم‌انداز 20ساله و همچنین برنامه‌های توسعه تاکید داشتیم که باید در حوزه اجتماعی، بسط عرصه‌های اشتغال را در کنار آموزش و توانمندسازی شاغلان داشته باشیم. رقمی که برای این‌کار اختصاص باید داده شود، حدود 120هزارمیلیارد تومان است، این درحالی است که تولید ناخالص داخلی ایران 500هزارمیلیارد تومان است که به نظر می‌رسد این رقم برای به وجود آوردن چنین بستری مناسب باشد.

بیکاری در ادبیات دینی ما مذموم است. بیکاری از دیدگاه اقتصاددانی مانند کینز می‌توانست با این حربه رفع شود که عده‌ای چاله بکنند و عده‌ای نیز آن چاله را پر کنند و دولت به هردو حقوق بدهد! حال سوال بنده این است که در چنین شرایطی با وجود اشتغال کامل هم می‌توان کشور را گلستان دانست؟ می‌گفتند پادشاه سوئد گفته است که می‌خواهد یک شرکت مردم‌نهاد ایجاد کند که در آن مردم باید هرکدام روزی یک آشغال را از روی زمین جمع کنند. به او گفتند که چرا نمی‌گویید مردم آشغال نریزند؟ وی پاسخ داد که وقتی کسی آشغال از روی زمین جمع کند، محال است که آشغال بریزد! اکنون بسیاری از چالش‌های زیست‌محیطی ما بدون نیاز به نیروی کار اضافی با همین توصیه حل می‌شود. دولت باید در این مدت ماهیگیری را به مردم و جوانان یاد می‌داد و از دادن ماهی اجتناب می‌کرد. وقتی ما در کشور حدود 107هزار نفر فارغ‌التحصیل عرصه‌های اقتصاد مرتبط با محیط زیست داریم و اغلب آنها بیکار هستند، نباید انتظار داشته باشیم که مسئولین در جهت به‌کارگیری این عزیزان در حوزه حفاظت از محیط زیست اقدامی کنند. این سرمایه‌ها راکد شده‌اند و برای کشور زیان‌های بسیاری را به همراه دارد. دولت در ارتباط با رشد اقتصادی و تغییر قوانین نهادی وظیفه دارد و دولت به‌راحتی می‌توانست واحدهای تولیدی و خدماتی خود را با دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی مرتبط سازد.

این مساله هم دانشگاه را با توجه به مسائل دنیای واقعی و مسائل کشور توسعه می‌داد و هم باعث می‌شد مسائل کشور به شیوه علمی بررسی و حل شوند. مثلا دولت می‌توانست به‌راحتی زمین‌های کشاورزی یک بخش از کشور را به یک دانشکده کشاورزی در همان منطقه واگذار کند. همچنین دولت به‌راحتی می‌تواند یک بیمارستان در یک منطقه را به‌طور مستقیم به یک دانشکده علوم پزشکی مرتبط سازد. در زمینه فنی مهندسی و در زمینه اداره بخش‌های دولت و همچنین بنگاه‌ها، این ارتباط بین صنعت، تجارت، دولت و خدمات و تولید را خود دولت به راحتی می‌توانست ایجاد کند تا از سرمایه‌های انسانی کشور استفاده شود و همچنین سرمایه‌های انسانی کشور بهتر تربیت شوند

منبع: آرمان

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: