دکتر داود سوري
آموزش ازجمله عواملي است كه تاثير مثبت آن بر سطح درآمد افراد در مطالعات بيشماري به اثبات رسيده است، از اينرو فراهمآوردن امكان كسب آموزش و رسيدن به سطوح تحصيلي بالاتر براي همه افراد جامعه نقش قابلتوجهي در كاهش فقر و نابرابري دارد. علاوه بر اين آموزش با انباشت سرمايه انساني فرآيند رشد اقتصادي و پذيرش تكنولوژي را تسهيل ميكند.
اما نكتهيي كه بايد به آن توجه كرد اين است كه عدالت آموزشي تنها دسترسي برابر به آموزش نيست. جنبه ديگري از عدالت آموزشي در بازار كار و در انتهاي فرآيند آموزش ظاهر ميشود. بازار كار و فرآيند پيداكردن شغل و تعيين دستمزد، هدايتكننده ميزان تلاشي است كه افراد براي كسب تحصيلات موثر انجام ميدهند. اگر بازار كار علايم مناسبي را به بخش آموزش نفرستد آنگاه تخصيص منابع نيز در بخش آموزش بهدرستي انجام نميگيرد. نرخ بازدهي تحصيلات در بازار كار در موفقيت و اثربخشي آموزش نقشي اساسي بازي ميكند. اگر ريشه نابرابري در درآمد ناشي از تفاوت در شيوه آموزشديدن افراد باشد، آموزش و دسترسي برابر به آن بر كاهش اين نابرابري اثر مثبت و مستقيم دارد. اما آنچه اكنون در كشور ما مشاهده ميشود اينگونه نيست. هماينك در كشور ما نابرابري دستمزد در ميان سطوح تحصيلي، بسيار كمتر از نابرابري در درآمد است.
منبع: تعادل