هر ايراني در سال 42 ليتر نوشابه مصرف مي کند که 4 برابر مصرف جهاني است. يعني ما ايراني ها با علم به مضرات نوشابه نظير پوکي استخوان، ديابت، کم خوني و ... باز هم بر مصرف زياد آن اصرار داريم و علت آن لذايذ کوتاه و لحظه اي آن است.
شايد عصاره اين فرهنگ در ضرب المثل «سيلي نقد به از حلواي نسيه» خلاصه شده است. اين در حالي است که مردم بسياري از کشورها به اين نتيجه رسيده اند که لذت کنوني مصرف نوشابه بسيار کم تر از دردهاي آينده آن است . به همين خاطر است که متوسط مصرف جهاني تنها 10 ليتر در سال است.
در اقتصاد هم وضع به همين منوال است. ما لذايذ اندک کوتاه مدت را به دردهاي وحشتناک بلند مدت ترجيح مي دهيم. ما ترجيح مي دهيم که اکنون با افزايش پايه پولي و نقدينگي راه ، جاده ، سد و ساختمان بسازيم، اما در آينده متحمل تورم هاي مهلک شويم. اتفاقي که بارها و بارها در اقتصاد ايران رخ داده است و بارها و بارها ما آن را به دست فراموشي سپرده ايم.
اتفاقي که مطالعات علمي فراواني در ايران و خارج از کشور آن را تاييد کرده اند و ما آن را ناديده گرفتيم. حال به اين خصلت فرهنگي ما ايرانيان، متغيرهاي اقتصاد سياسي را نيز اضافه کنيد.
هر دولت بعد از دوره 4 ساله، به راي براي تثبيت جايگاهش نياز دارد و آن چه براي دولت راي مي آورد، خرج کرد زياد و ملموس در مناطق مختلف کشور است. اين خرج کرد نياز به نقدينگي دارد و تامين آن تورم زاست. اما تورم افزايش نقدينگي امروز دولت ما را، دولت آينده مي پردازد. مطالعات علمي هم چنين نشان داده اند که افزايش نقدينگي امروز، آثارش را در 3تا 5 سال آينده رقم مي زند. لذا افزايش نقدينگي و خرج هاي اضافي رويه دولت ها مي شود. اتفاقي که در همه دوره ها شاهد آن بوديم.
اما خوشحال و خرسنديم که دولت تدبير و اميد تا به امروز از اين حربه استفاده نکرده است و با دقت خاصي به کنترل پايه پولي و نقدينگي اهتمام ورزيده است که جاي تشکر دارد.
منبع: خراسان