دکتر حسین راغفر
درحال حاضر نظام بانکی ما که متناسب با نظام اداری و نظام برنامهریزی است، متاسفانه تصور روشنی از نقش و جایگاه مسکن در اقتصاد ایران ندارند. به همین دلیل است که شاهد مشکلاتی در بخش مسکن هستیم. به همین خاطر اینگونه طرحهای مسکن مثل طرحجامع مسکن و دیگر راههای پیشنهادی برای حل مشکل بخش مسکن، نمیتواند به عنوان راهکار اصلی و اساسی در این حوزه در نظر گرفته شود. میتوان گفت که در هیچ کدام از این طرحها جایگاه مسکن در حیات اجتماعی اقتصادی جامعه ما دیده نشده است. به نوعی شاهد هرج و مرج بیسابقه در بخش شهری هستیم. این درحالی است که همگان در برابر این مسائل سکوت کردهاند که آثار مخربی بر بخشهای مختلف اقتصاد و اجتماع ایران میگذارد و همچنین شاهد سرریز شدن عوارضش در بخشهای دیگر خواهیم بود. متاسفانه در کشور نگاه سیستمی به مسائل نداریم و مرتب درگیر این پرسش میشویم که حالا باید با مشکل بخش مسکن چهکار کرد؛ یا مشکل زیرساختی این بخش را چگونه باید حل کرد یا بحث آلودگی آب، حمل ونقل و مسائلی از این قبیل را چگونه میتوان برطرف کرد؟! علت وجود چنین مواردی این است که کمتر تصویر روشنی از مساله توسعه در ایران داریم. یا این پرسش که اصلا توسعه چیست و چرا قرار است که توسعه شکل بگیرد؟ تا مادامی که تصور روشنی در نظام برنامهریزی ما وجود نداشته باشد، همواره دستخوش این نوسانات و روزمرگی در مسائل خواهیم بود، و طرحهایی هم که ارائه میشود طرحهای اصلی نیستند.
طرح جامع مسکن به شدت وابسته به محدویتهای بخش اقتصاد و سیاستهایی است که به این بخش تحمیل میگردد و درنهایت امکان خروج مسکن از این مشکلات وجود ندارد. یعنی بخش اقتصاد کشور گرفتار نوعی نظام سرمایهداری بدون برنامه است که امکان برنامهریزی را بهطور کامل سلب میکند. منافع خیلیها در چنین طرحهایی وجود دارد که یا باید منافعشان لحاظ گردد یا در غیراینصورت؛ امکان تحقق این نوع طرحهای جامع وجود نخواهد داشت. در چنین حالتی ممکن است طرحهای خود را سانسور کنند، به نوعی که شاهد تدوین طرحهای ناقصی خواهیم بود که کاری از آن ساخته نیست.
طرح جامع مسکن هم در کشور با یکسری محدودیتهایی روبهروست که اثرش را در بخش اقتصادی کشور میتوان دید. یا اینکه نظام بانکی ما با چه محدودیتهایی روبهروست یا بانک مرکزی در این زمینه چهکاری میتواند انجام دهد؛ همه این موارد به نوعی مانع از شکلگیری طرحهای جامعی میشود که بیشتر در خدمت منافع برخی از گروهها قرار دارد. در چنین حالتی این طرحها بهدرستی اجرا نخواهد شد و جوابگوی نیازهای اساسی جامعه نیست. لذا از این طرح هم نمیتوان انتظار حرکت جدی و معجزه را داشت. اما در هر صورت تدوین و اجرای این گونه طرحها در بخش مسکن با تمامی محدودیتها و مشکلاتی که وجود دارد، گامی رو به جلوست. لذا انتظار حل مشکل مسکن کمی غیرواقعی به نظر میرسد، علت آنهم این است که امروزه بخش مسکن با منافع گروههای خیلی بزرگی گره خورده است و به سهولت قابل حل نیست؛ مگر اینکه منافع آنها محدود شود.
منبع: آرمان