بسته پیشنهادی که از سوی دولت ارائه شده باید به عنوان یک برنامه محسوب شود. البته این برنامه مشکل ساختاری دارد و شامل یکسری سیاستهای غلطی است که در گذشته نیز تکرار شده است. بهطوری که شامل یکسری برنامهها، اهداف و مسائل روتین سابق است که قبل از این نیز وجود داشته است. لذا برنامهای نیست که به عنوان سیاستگذاری منسجم برای حل مشکلات اقتصادی ایران بتوان به آن تکیه کرد. مسائل اقتصادی کشور مشکل ساختاری دارد و به نظام قیمتها و علائم غلطی که قیمتهای نسبی در اقتصاد ایران وجود دارد مربوط است. البته این تنها در مورد قیمت حاملهای انرِژی صدق نمیکند بلکه در مورد نرخ سود بانکی که با نرخ سود بازار آزاد تفاوت شدیدی دارد، در نرخهای بازده و سرمایهگذاری علاوه بر غیرحقیقی بودن نرخ انرژی که همگی از مشکلات بسیار جدی است که علائم غلط به اقتصاد میدهد، نیز صدق میکند که اقتصاد را به سمت تولید و عرضه که مشکل اصلی اقتصاد کشور است، سوق میدهد و اقتصاد ما را غیرفعال میکند.
در این حالت است که مشکلات اقتصادی باید از طریق راهکارهای مشخص حل شود. اما این بسته بیشتر یک نگاه برنامهای است و کلی گوییهایی که در این بسته وجود دارد چیزی را حل نمیکند. باید بدانیم که کلیگویی مسئله را حل نمیکند چرا که 50 سال است که همه مردم میدانند که ما نفت یا مواد کشاورزی خام را صادر و کالاهای صنعتی را صادر نمیکنیم. باید بسته به گونهای مطرح شود که صنعت رونق یابد و به تبع آن تولیدات افزایش پیدا کند که منجر به اشتغالزایی در کشور و ایجاد پایگاههای صادراتی شود. اما تدوین چنین بستهای راهکار مناسبی نیست که بخواهد تولید ما را راه بیندازد و مزیت پیدا کنیم . من ابتدا هم عرض کردم بسته سیاستی باید به گونهای باشد که مشکلات تولید حل شود و کارایی و بهرهوری افزایش یابد و طبیعی است که در این حالت میتوانیم، تولیدات خود را صادر کنیم.
در چنین شرایطی با وجود کمرگ در مقابل تولیدات کشورهای ترکیه و مالزی و چین، تولیدکنندگان ما نمیتوانند رقابت کنند و اینکه قرار است چه چیزی را صادر کنیم. اینکه صادرات صنعتی به عنوان راهحل برای خروج از رکود تورمی مطرح شود، مشکلی را حل نمیکند، مشکل را باید در جای دیگری جستوجو کرد. حدود 50 سال است که مرتب سیاستهای اشتباه را همچنان به پیش میبریم. تضادی که در این بسته وجود دارد این است که در جایی به درستی میگوید یکی از مشکلات اقتصاد ایران تثبیت قیمت حاملهای انرژی است این در حالی است که در جای دیگر در همین گزارش تورم را ناشی از افزایش قیمتها عنوان میکند. یعنی به نوعی شاهد تناقض گویی در این گزارش هستیم. قیمتهای نسبی در قیمت حاملهای انرژی علائم غلطی است که باید اصلاح کرد. باید نرخ بازدهی سرمایه گذاریها را نزدیک کرد. تفاوت در نرخ بازدهی سرمایه گذاری در همه اقتصادها وجود دارد. اما زمانی که سرمایه شروع به حرکت در این سمت میکند تعادل نسبت به نرخ بازده برقرار میشود .
در نتیجه این تفاوت نباید در وام گیری و استفاده از اعتبارات رخ دهد. چرا که اعتبارات همه به سمت سرمایهگذاری میرود که از بازده بالایی برخوردار است و البته بیشتر به سمت تجارت میرود تا بخش صنعت. اگرچه بسته خوبی تنظیم شده اما بیشتر میتوان از طریق آن برنامه تنظیم کرد. هرچند قبل و بعد از انقلاب سابقه 60 ساله برنامهریزی داریم که هیچ گاه موفق نبوده است. اما اگر قرار است حتما برنامه ششم داشته باشیم، تدوین این بسته اقدام خوبی است. اما بهطور کل برنامه این بسته برنامهای نیست که به عنوان راهکار برای مسائل اقتصادی کشور در نظر گرفته شود زیرا نکته تازهای در آن وجود ندارد. از دیدگاه من برای خروج ایران از رکود اقتصادی ساختارهای اصلی کشور در چارچوب اقتصاد خرد باید درست شود. چنین بستهای یک برنامه کلان اقتصادی است که البته در همه جای دنیا هم منسوخ شده است و هیچ کس دیگر چنین برنامههایی را نمینویسد. اما متاسفانه این روش هنوز هم در کشور ما وجود دارد. دولت باید استراتژی و نقشه راهی را طراحی کند و در عمل پاسخگوی نیاز اقتصاد کشور باشد.
منبع: آرمان - فرشته فریادرس