كامران ندري
بانك مركزي قبلا از طريق سياستهاي پولي بانكها را مكلف ميكرد كه نرخ سود را از سطح معيني افزايش ندهند يا به صورت تمهيد اخلاقي اقدام به اين كار ميكرد كه در اين حالت بسته سياستي به عنوان الزام براي بانكها ارسال نميشد بلكه از مديران عامل بانكها خواسته ميشد كه براي نرخ سود سقفي را تعيين كنند و بالاتر از آن افزايش نيابد. اما معمولا اين سقف براي نرخ سود سپردهها تعيين ميشد و پيش فرض آن اين بود زماني كه نرخ سود سپردهها از حد معيني بالاتر نرود بالتبع بانكها هم نرخ سود تسهيلات را افزايش نخواهند داد. اتفاقي كه در اين زمينه افتاد اين بود كه بانكها بر حسب ظاهر توافق كردند كه نرخ سود سپردهها را از حد معيني بالاتر نبرند اما در مقايسه با نرخ سود تسهيلات كه به طور آشكاري نسبت به نرخ سود سپرده اعلام نميكنند، اينكه بانكها نرخ سود تسهيلات را افزايش ندهند، در واقع رصد كردن آن مشكل است.
به نظر ميرسد برخي از بانكها نرخ سود سپرده را افزايش ندادند، اما نرخ سود تسهيلات را افزايش دادند كه در مجموع اين به نفع بانكها است. كشورهاي توسعه يافته معمولا نرخ سود سپردهها و نرخ سود تسهيلات را به طور مستقيم تعيين نميكنند. بلكه نرخ سود سياستي را در نظر ميگيرند و از طريق مداخله در بازار پول يا عمده فروشي يا بازار آزاد سعي ميكنند نرخها در بازار عمدهفروشي يا بازار پول به سمت نرخ سياستي مطلوب كه بر اساس وضعيت تورمي و ركودي اقتصاد تعيين ميشود حركت كنند. در سطح خرده فروشي هم تلاش بانك مركزي بر اين است كه رقابت بين بانكها خدشهدار نشود و تبديل به تباني و توافق نشود. رقابت بانكها سبب ميشود نرخ سود تسهيلات را پايين بياورند تا اينكه تسهيلات بيشتري اعطا كنند و نرخ سود سپرده را بالاتر ميبرند تا منابع بيشتري را جذب كنند. در اين حالت فاصله بين نرخ سود سپردهها و نرخ سود تسهيلات كاهش مييابد.
تنها كاري كه بانك مركزي ميتواند انجام دهد اين است كه مراقبت كند كه رقابت بين بانكها به شكل تباني در جهت حركت به سمت انحصار در نظام بانكي رخ ندهد. البته بانك مركزي نظارت ميكند كار بانكها تنها واسطهگري مالي باشد. اين اتفاقات در اقتصاد ما نيفتاده است كه نشان دهنده اين است كه بازار پول ضعيفي داريم. البته بانك مركزي هم ابزار كافي براي اينكه بتواند نرخ سود در نظام بانكي را كنترل كند، در اختيار ندارد. از اين جهت ساختاري مناسب وجود ندارد كه بانك مركزي از طريق آن اقدام كند. لاجرم تنها كار اين است كه رئيس بانك مركزي، مديران عامل بانكها و وزيراقتصاد را فراخواند و آنها را اخلاقا تشويق به رقابت كند كه با منافع اجتماعي و اهداف كلان تعارض نداشته باشد كه البته اين امر هم اثربخشي چنداني نخواهد داشت. در كوتاهمدت چارهاي نيست كه بانك مركزي ضمانتهاي اجرايي كه به بانكهاي مختلف ميدهد را نيز چاشني اين ترغيب اخلاقي كند تاحدي كه اثرگذاري لازم را داشته باشد اما در كل شيوه و ابزار مناسبي نيست. بانك مركزي در بلند مدت بايد تلاش كند چارچوب سياستي پولي و نظارتي خود را تغيير دهد.
منبع: آرمان