مهدی فدایی
عضو هیات علمی موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی
انرژی در حالی نقش بسیار موثری در دستیابی به اهداف رشد اقتصادی ایفا میکند که مصرف فزاینده آن 2 نگرانی در مورد آینده پدید آورده است و نگرانی اول پایان یافتن منابع تامین انرژی است و نگرانی دوم انتشار گسترده آلایندههای زیستمحیطی ناشی از مصرف آن است که بیشترین نقش را در تغییر شرایط محیطزیست داشته است.
از اینرو، رشد اقتصادی ناگزیر از همراه بودن با افزایش انتشار آلایندهها و تخریب محیطزیست مینمایاند؛ اما در صورتیکه بتوان با اتخاذ سیاستهای مناسب مصرفکنندگان انرژی را به سمت استفاده کارآتر از منابع انرژی و نیز جایگزینی سوختهای ناپاک با انرژیهای تجدیدپذیر و کمتر آلاینده سوق داد، میتوان به رشدی اقتصادی دست یافت که نهتنها آسیبهای زیستمحیطی کمتری همراه خواهد داشت، بلکه ممکن است در بلندمدت به جبران برخی از زیانهای زیستمحیطی نیز بپردازد. هر چند متاسفانه، برخی از چرخههای محیطزیستی قابل برگشت نیستند و در صورت از بین رفتن آنها، نمیتوان آنها را به شرایط اولیه بازگرداند و همین امر، البته لزوم توجه به آثار زیانبار مصرف سوختهای آلاینده و مخرب محیطزیست و اهتمام به اتخاذ سیاستهای جایگزین مناسب را بیشتر مورد توجه قرار داده و پررنگتر مینماید.
آمار و اطلاعات موجود نشان میدهد که طی دو دهه گذشته، بسیاری از کشورها، کاهش انتشار آلایندههای ناشی از مصرف انرژی را با بهکارگیری انرژیهای نو و تعریف ابزارهای مختلف سیاستی هدف قرار داده و انتشار این آلایندهها در اغلب کشورهای اروپایی و آمریکایی با کاهش مواجه شده است، درحالیکه طی این دوره، انتشار این آلایندهها در ایران رشد چشمگیری داشته است. طی این سالها آثار زیانباری از جمله گسترش ذرات معلق، آلوده شدن شهرها، تحلیل رفتن رودها و دریاچهها، رشد بیابانها و بسیاری موارد دیگر بهقدری گسترش پیدا کرده که هر شهروندی روزانه ، از این آثار زیانبار متاثر خواهد شد. در چنین شرایطی، بهکارگیری سیاستهایی جهت حفظ محیطزیست بسیار ضروری به نظر میرسد. تنها چاره بلندمدت این امر جایگزینی انرژیهای دوستدار محیطزیست به جای انرژیهای آلاینده است. استفاده از انرژی خورشیدی، انرژی بادی، انرژی زمین گرمایی و سایر انرژیهای پایدار و پاک راهکار بلندمدت حفظ محیطزیست است. ایران با داشتن بهطور متوسط بیش از 300 روز آفتابی در طول سال، با داشتن مناطقی با وزش باد زیاد و با داشتن مناطقی آتشفشانی، پتانسیل قابلتوجهی در تولید انرژیهای خورشیدی، بادی و زمین گرمایی دارد. انرژی خورشیدی میتواند یکی از راهکارهای بلندمدت حفظ محیطزیست و نیز منبع پایداری برای انرژی کشور باشد. ویژگی برجسته انرژي خورشيدي، عدم نیاز به سوخت فسیلی و به تبع آن عدم تغییرات قیمتی آن در طول زمان است. ویژگی دیگر امکان عدم استفاده از منابع آب جهت فعالیت نیروگاه خورشیدی است. این موضوع از آن جهت اهمیت مییابد که در نیروگاههای آبی و احداث سدها تغییرات زیستمحیطی گستردهای را در اکوسیستم منطقه به همراه دارد. مزیت مهم دیگر آن، امکان تاسیس نیروگاههای محلی و عدم احتیاج به خطوط انتقال انرژی است؛ درحالیکه بخش قابل توجهی از برق تولیدی سایر نیروگاهها صرف انتقال از طریق خطوط فشار قوی میشود. در مقایسه با نیروگاههای فسیلی نیز استهلاک به مراتب کمتری داشته و نیاز چندانی به حضور نیروهای متخصص ندارند. ولی سوال اینجا است که چرا تاکنون اهتمام جدی به این امر گمارده نشده است. پاسخ به این سوال را میتوان در رفتار و عملکرد سایر کشورها دید. به عنوان مثال، بهرغم آنکه مدت زمان زیادی از شناخت انرژی خورشیدی و مزایای آن میگذرد، به علت بالا بودن هزینه اولیه راهاندازی سیستمهای انرژی خورشیدی تا چهار دهه پیش، استفاده از این انرژی رونق چندانی نداشت؛ اما با افزایش قیمت نفت از اواسط دهه هفتاد میلادی، بهکارگیری این انرژی در بسیاری از کشورهایی که از لحاظ جغرافیایی پتانسیل بهرهبرداری از این انرژی را داشتند، رونق پیدا کرد. از اینرو، اولین عامل در توجیهپذیر کردن استفاده از این انرژیها و در نتیجه حفظ محیطزیست، سیگنال قیمتی است که از طرف انرژیهای فسیلی صادر میشود. اصلاح قیمت حاملهای انرژی سبب تغییر در مصرف انرژی و به تبع آن تغییر در انتشار آلایندههای زیستمحیطی خواهد شد. افزایش قیمت انرژی از 2 طریق میتواند موجب کاهش انتشار آلایندهها شود؛ از یک طرف افزایش قیمت انرژی باعث کاهش مصرف انرژی شده و نتیجه مستقیم زیستمحیطی آن نیز کاهش آلایندهها خواهد بود. از طرف دیگر، این افزایش قیمت میتواند در طول زمان راهاندازی نیروگاهها و سیستمهای تولید انرژی خورشیدی و سایر انرژیهای پاک را توجیه پذیر کند. اگر سایر ابعاد اقتصادی استفاده از انرژیهای آلاینده را در نظر بگیریم، بهکارگیری انرژیهای نو بسیار توجیهپذیرتر میشود. محاسبه آثار زیانبار تخریب محیطزیست، لطمه به سلامت افراد جامعه، از بین رفتن منابعي كه بايد دراختیار نسلهای آینده قرار گيرد و موارد دیگر، کفه ترازو به سمت انرژیهای پاک سنگینتر ميشود. بنابراین سیاستهای اصلاحی دولت در زمینه مصرف انرژی باید با چشمانداز حرکت به سمت راهکار بلندمدت استفاده از انرژیهای پاک باشد. در این زمینه به نظر میرسد، باید پس از بررسی و مطالعات اقتصادی مورد نیاز، بخشی از منابع حاصل از هدفمندی یارانهها به اصلاح و جایگزینی منابع تامین انرژی به سمت انرژیهای پاک و پایدار تخصیص یابد و نیز همانگونه که طی سالیان اخیر کشورهایی همچون چین، برزیل و هند سرمایهگذاری گستردهای در این زمینه داشتهاند با جذب سرمایههای داخلی و خارجی مورد نیاز به سمت بهرهبرداری هرچه بیشتر از این انرژیها حرکت کرد. در پایان مجددا تاکید میشود که حرکت به سمت استفاده از انرژیهای پاک تا زمانیکه همراه با سیگنال قیمتی صادره از طرف انرژیهای آلاینده نباشد، حرکتی منسجم و پایدار نخواهد بود.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۲۱۵