در دانشكده هاي اقتصاد كم تر مدرساني پيدا مي شوند كه پس از 25 تا 30 سال تدريس و نوشتن بيش از 30 كتاب و جزوه درسي و ارايه صدها مقاله، بتوانند به درجه استادي برسند و هنوز دغدغه تورم، بيكاري، ركورد تورمي و ساير مشكلات اقتصادي را داشته باشد و مقالات شاگردان خود همچون اینجانب و روزنامه نگاران و خبرنگار اقتصادی را بخوانند و به مصاحبه های شاگردان خود با رسانه ها گوش بدهند.
اكثر مدرسان دانشكده هاي اقتصاد يا پس از مدتي جذب كارهاي اجرايي در دولت، وزارتخانه ها و شركت هاي اقتصادي و صنعتي مي شوند يا با درجه دانشيار و استاديار بازنشسته مي شوند يا دانشكده را ترك مي كنند و به كار ديگري مشغول مي شوند.
دكتر باقر قديري اصلی از جمله استاداني است كه از نسل اول مدرسان اقتصاد در دانشكده حقوق دانشگاه تهران است و هم دوره پیشکسوت استادان اقتصاد ایران یعنی شادروان دکتر پیرنیا و شادروان دکتر منوچهر فرهنگ و شادروان دکتر منوچهر زندی حقیقی بوده است.
او از زمان شكل گيري نخستين دانشكده مستقل اقتصاد در كشور به كار تدريس و مطالعه اقتصاد مشغول بوده است. وي در سال 1306 در رشت به دنيا آمد، پس از پايان دوره دبيرستان در سال 1329 به فرانسه رفت و پس از 10 سال تحصيل و تحقيق در دانشگاه پاريس و كارآموزي در بانك ملي پاريس به ايران بازگشت.
استادان صاحب نام دانشکده اقتصاد تهران به ترتیب از راست به چپ: دکتر صمدی، دکتر محمودی، دکتر باقر قدیری اصلی، دکتر رحمت اله نیکنام، مهندس علی مدنی
مدتي در موسسه تحقيقات اقتصادي دانشگاه تهران و دفتر طرح و بررسي هاي وزارت دارايي به عنوان محقق مشغول به كار شد. در آن زمان در تهيه قانون ماليات هاي مستقيم سال 1345 و تجديدنظر در قانون پولي و بانكي مصوب 1351 مشاركت داشت و از سال 1344 به عنوان استاديار دانشكده حقوق و علوم سياسي و اقتصادي دانشگاه تهران رسما شروع به كار كرد.
در آن دوره به علت گسترش ادبیات چپ و مارکسیستی و کمونیست در اروپا و روسیه و چین، اقتصاد دانان ایرانی با مقابله با این اندیشه ها، جذب نظریه های جان مینارد کینز شدند که به تدبیر دولت در اقتصاد معتقد بود ونظرات وی را دنبال می کردند و کتاب معروف کینز یعنی نظریه عمومی اشتغال، پول و بهره ترجمه دکتر منوچهر فرهنگ و کتاب های دکتر پیرنیا، دکتر قدیری و دکتر زندی حقیقی و دیگران، ادبیات اقتصاد ایران را تقویت کرد.
بیشتر اقتصاد خوانده های آن زمان طرفدار نظریه کینزی یا نئو کینزی بودند و معتقد بودند که دولت در اقتصاد ایران باید نقش موثری در برنامه ریزی اقتصادی و آینده نگری داشته باشد و...
یک روز تابستان، به منزل دکتر قدیری رفتم تا با او گفت وگو کنم، منزل وی در همسایگی خانه ای بود که میگویند روزگاری منزل آیت اله طالقانی بوده است ودکتر قدیری با روی خوش به ما خوش آمد گفت و از اقتصاد و گذشته وامروز گفت:
در اين سال ها كه در دانشكده اقتصاد بوديد چه مسووليت هايي داشتيد آيا به فكر ايجاد يك نهاد مدني يا انجمن اقتصادي هم بوديد؟
در فروردين 1346 به درجه دانشيار و در سال 1354 به درجه استادي رسيدم. سال ها سرپرست دانشجويان، معاون دانشكده، عضو هيات مميزه، مدير گروه اقتصاد، نماينده تام الاختيار گروه اقتصاد در دوره شبانه، رياست انتصابي دانشكده اقتصاد پيش از انقلاب و رياست انتخابي دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران را بعد از انقلاب به عهده داشتم. در شكل گيري انجمن اقتصاددانان ايران نيز به عنوان موسس اين انجمن فعاليت داشتم و به همراه گروهي از همكاران و اقتصاددانان كشور، انجمن اقتصاددانان را تاسيس كرديم.
اولين رييس دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران چه كسي بود؟
دكتر پيرنيا رييس بودند كه بسياري از استادان و دانشجويان نسبت به نقش او در شكل گيري دانشكده و انجمن اقتصاددانان، احترام مي گذارند. در آن زمان من سرپرست دانشجويان شدم دكتر منوچهر زندي حقيقي معاون دانشجويي بودند.
مي گويند دانشجويان اقتصاد، فعال تر بوده اند و شنيده ام كه ساواك به دانشكده اقتصاد لقب «ام الفساد» دانشگاه تهران را داده بود؟
دانشجويان اقتصاد پرهياهو و پرهيجان بودند و اگر با دانشجويان فني و مهندسي هماهنگ مي شدند صدايشان بلند مي شد. سعي كردند كه دانشكده اقتصاد را به بيرون از دانشگاه تهران منتقل كنند. مدتي را در آپارتمان هاي كوچك تهران سرگردان بوديم تا اين كه در محل فعلي مستقر شديم. می خواستند که دانشجویان اقتصاد جدای از سایر دانشجویان باشند.
آيا انجمن اقتصاددانان هنوز جلسات منظم و ماهانه خود را ادامه مي دهد؟
بله، در اين سال ها هر ماه يك جلسه به طور منظم داريم كه پنجشنبه آخر هر ماه ساعت 10 صبح در محل اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران در خيابان طالقاني تشكيل مي شود.
چه چيزي شما را بيش از ديگران شاد مي كند؟
هر وقت كه يكي از كتاب هايم را از چاپخانه تحويل مي گيرم.
و چه چيزي شما را بيش از ساير چيزها غمگين مي كند؟
غم وطن و غم تورمي كه در سال هاي قبل تا 30 درصد و 50 درصد رسيده بود و حالاساختاري شده و حداقل 12 درصد و 15 درصد است. درباره آن بسيار نوشته ام اما هيچ كس نظر مرا جدي نمي گيرد.
در بين اقتصاددانان چه كسي براي شما الگو بود؟
الگوي دانشگاهي من «ژان مارشال» استاد دانشگاه پاريس بود كه بسيار خوش اخلاق، منصف، زحمت كش و روان نويس بود. دوست داشتم كه جاي او بودم. بزرگ ترين استاد خودم را پروفسور كورتن مي دانم اما بيش از همه اقتصاددانان براي كينز و آدام اسميت احترام قايلم.
شما خود را کینزین و طرفدار تدبیر دولت در اقتصاد می دانید یا طرفدار اقتصاد آزاد؟
البته از نگاه فكري معتقدم كه چون نقش دولت در اقتصاد ايران متفاوت از ساير اقتصادهاست به خاطر درآمد نفت و سابقه و تاريخچه حضور دولت، بايد تدبير و اثرگذاري بيش تري را از دولت خواستار باشيم. بايد در بحران هاي بيكاري و تورم به تجربه هاي كينز و ديگران توجه كنيم.
از بين آثاري كه منتشر كرده ايد كدام كتاب يا مقاله را بيش تر دوست داريد؟
بيش از 30 كتاب منتشر كرده ام اما كتاب سير انديشه هاي اقتصادي را كه توسط انتشارات دانشگاه تهران چاپ دهم آن به زودي منتشر مي شود بيش از ديگر كتاب ها دوست دارم. زيرا به تمام افكار و انديشه ها و تاريخ ادبيات اقتصادي و متفكران پرداخته ام كه براي دانشجويان و علاقه مندان بسيار مفيد است.
آيا در اين سال ها از شما تجليل شده است؟
در اين سال ها، نشان فرهنگ، مقام استاد ممتاز دانشگاه تهران و لوح و شمايل انجمن حافظان فرهنگ و هنر ايران را دريافت كرده ام.
در ابتدا چه درسي مي داديد؟
اقتصاد خرد. اولين كسي بودم كه اقتصاد خرد مربوط به بازارها و بنگاه ها را درس دادم. به دنبال آن كتاب اقتصاد خرد يك و دو را نوشتم. بعدها كتاب كليات علم اقتصاد، سير انديشه ها و پول و بانك را نوشتم در ابتدا فقط پنج يا شش كتاب درسي براي اقتصاد وجود داشت ولي با تلاش همكاران كتاب ها بيش تر شد و درس هاي جديد را در دستور كار قرار داديم.
از نظر فضاي دانشگاهي و نقش علم اقتصاد در اقتصاد كشور مرور زمان را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
قبلاكه پنج تا شش كتاب داشتيم هر دلار 17 ريال بود. حالاحداقل 1000 كتاب اقتصادي در ايران نوشته شده ولي دلار به بالای 1000 تومان رسيده و با وجود درآمد سرشار نفتي، قيمت دلار نسبت به تورم ثابت مانده وگرنه دلار بيش از اين مي شد. بنابراين شايد بتوان گفت كه اقتصاد تغيير كرده و وضعيت رفاهي زندگي بهتر شده است. اما از نظر تورم و مسايل كلان اقتصادي، مشكلات بيش تر هم شده است. با اين همه كتاب و افراد اقتصاد خوانده، هنوز مشكلات بسياري داريم.
در مورد كنكور درس اقتصاد چه نظري داريد. آيا درست است كه تنها درس هاي خرد، كلان، آمار و رياضي را امتحان بگيرند؟
در حال حاضر تعداد زيادي علاقه مند به ادامه تحصيل داريم كه پشت كنكور هستند و در عوض تعدادي افراد با خواندن اين چهار درس تنها مدرك بالاتر گرفته اند و در نتيجه كم تر كمكي به مشكلات اقتصاد ايران شده است. كاملادرست است. من اولين كسي بودم كه اقتصاد خرد درس دادم اما فكر مي كنم در حال حاضر بسيار افراط شده است و دانشجويان تنها فكر خود را روي اين چهار درس متمركز كرده اند و اقتصاد ايران، سير انديشه ها، پول و بانك، ماليه عمومي، توسعه، برنامه ريزي و ساير دروس را امتحان نمي گيرند. همين امر باعث شده كه بسياري از افراد صاحب علم و علاقه و قلم نتوانند در كنكور موفق شوند. دانشجويان اقتصاد بايد بهتر انتخاب شوند تا بهترين ها، با استعدادترين و علاقه مندترين ها انتخاب شوند. کسانی هستند که با وجود نداشتن مدرک اقتصاد، خوب می نویسند و علاقه دارند و جای آنها در کلاس درس دکترا و فوق لیسانس اقتصاد خالی است؟
اگر دوباره به کودکی و جوانی برگردید، دوست دارید چه رشته ای درس بخوانید و با توجه به شرایط ایران، چه رشته ای را توصیه می کنید؟
علم اقتصاد بسيار مهم است. اگر باز هم به سال اول دانشگاه برمي گشتم، قطعا اقتصاد مي خواندم.
در بين اقتصاددانان ايراني چه كساني را قبول داريد؟
اقتصاددان بزرگ مانند فريدمن، كينز، ساموئلسون و آدام اسميت نداريم اما بسياري از اقتصاددانان و روزنامه نگاران را ديده ام كه دغدغه اقتصاد ايران را دارند و براي آن ها احترام قائلم .
يك خاطره از زندگي تان برايمان بگوييد؟
روزي براي تهيه مدارك، آمار و ارقام و مستندات براي مواد خام يك سخنراني به بانك مركزي مي رفتم. در بين راه به بريده روزنامه اي مربوط به 40 سال پيش برخوردم. در روزنامه 40سال پيش قيمت برخي كالاها آمده بود. پياز سفيد سه ريال، سيب زميني چهار ريال، پياز قرمز هفت ريال، برنج دم سياه 26 ريال، گردو 22 ريال، پنير محلي 50 ريال و 100 عدد تخم مرغ 250 ريال.
در صفحه ديگري وزير اقتصاد وقت گفته بود:«براي توسعه صادرات علاوه بر كمك مالي به صادركنندگان و جايزه صادراتي، راه هاي ديگر هم ممكن است. بايد انبارها، بندرگاه ها، بهبود راه ها، مواد جنس مرغوب، رعايت بهداشت و بسته بندي محكم و سبك را مورد توجه قرار دهيم. بايد علاوه بر اروپا به هندوستان و آسيا هم براي بازاريابي توجه كنيم.»اين بريده روزنامه مدرك كافي به دستم داد و با مقايسه وضع فعلي با 40 سال پيش، مطالب كافي براي سخنراني پيدا كردم.»
گفت وگو: محسن شمشيري
این گفت وگو در تاریخ 23 مهرماه 1386 در روزنامه سرمایه منتشر شد.
منبع: خبر اقتصادی