کامران ندری، در یادداشتی نوشته است: «زمان تصمیمگیری برای اجرای برنامهها بسیار اهمیت دارد. اگر سیاستمداری در زمان مقتضی کار را به دیگران بسپارد در این صورت سیاستمدار عادل، خبره و صالح خواهد بود که نام نیکی از خود بر جای میگذارند. »
تضاد تصمیمگیریها چالشی است که همیشه در میان حکمرانان وجود دارد. نه فقط در حوزه اقتصاد که در سایر حوزهها هم بین تحلیلهای علمی در حوزه تخصصی با مسائل سیاسی و اجتماعی تعارض وجود دارد. نمونه آن را در زمان شیوع کرونا میبینیم. متخصصان برای مهار بیماری دیدگاهی دارند اما در عرصه اجتماع، بهخاطر مشکلات اقتصادی، نمیتوانید این دیدگاهها را اجرا کنید.
در عرصه عمل نمیتوانید صرفاً به توصیههای اقتصادی توجه کنید. مسائل زیادی وجود دارد که یک سیاستمدار باید به آن توجه کند. چون عرصه علمی فقط آنچه هست را توضیح میدهد. اما سیاستمدار مجبور است قضاوت و داوری کند که هزینههای اجرای برنامه بیشتر است یا منافع آن این است که گاهی اوقات سیاستمداران بهعرصههای علمی خیلی توجهی نمیکنند. این امری است که در همه کشورها در زمانهای مختلف اتفاق میافتد. اینکه چگونه این مسأله را باید حل کرد، کار سختی است. سیاستمداری که بتواند تمام جنبههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... را برای اجرای برنامهها در نظر بگیرد باید درجه هوشمندی بالایی داشته باشد تا بتواند منافع جامعه را تشخیص دهد. گاهی اوقات میبینیم برای انجام کاری باید هزینه بالایی بپردازیم که شهامت و جسارت میخواهد. بنابراین کار سیاستمدار سخت و دشوار است. اما گاهی اوقات سیاستمداران بهجای منافع عمومی منافع شخصی و حزبی را ترجیح میدهند که مشکلات برای جامعه از اینجا شروع میشود.
اگر سیاستمداری تفاوتی بین گروههای مختلف مردم در جامعه قائل نباشد و بیغرضانه و بدون طرفداری از گروه خاصی برنامهها را اجرا کند، مسیر صحیح و درست را پیدا کرده است. مشکل بیشتر سیاستمداران در انجام امور، جمعآوری اطلاعات است. برخی سیاستمداران دایرهای بسته دور خودشان میکشند و اطلاعات صحیح و درست به آنها نمیرسد. آنها فقط از کانالهای خاصی اطلاعات را بهدست میآورند. مسأله بعدی این است که سیاستمدارعادلانه تصمیم بگیرد. در عرصه سیاست و اقتصاد نباید خودی و غیرخودی بر تصمیمگیری سیاست مدار اثر بگذارد. سیاستمدارهایی موفق هستند که شفاف عمل میکنند و عملکردشان در مسیر دید دیگران است. سیاستمداران باید در مقابل عملی که انجام میدهند باید پاسخگو باشند. در دنیا تجربه شده است سیاستمدارانی که در مدت طولانی در قدرت میمانند کارآیی خود را در طول زمان از دست میدهند.
زمان تصمیمگیری برای اجرای برنامهها بسیار اهمیت دارد. اگر سیاستمداری در زمان مقتضی کار را به دیگران بسپارد در این صورت سیاستمدار عادل، خبره و صالح خواهد بود که نام نیکی از خود بر جای میگذارند. سیاستمدار بهجای اجرای دیدگاه خود و دیدگاهی که به آن تمایل دارد، باید به همه نظرات و دیدگاههای مختلف گوش بدهد و نظر کارشناسان را با در نظر گرفتن همه عوامل و مصالح عمومی اجرا کند و شجاعت این را داشته باشد که عواقب تصمیم خود را بپذیرد. اگر هم در انجام امور ناتوان بود، جا را برای دیگران خالی کند. اگر واقعاً هدف خدمت کردن است و متوجه باشیم توانایی کمی داریم باید آنقدر تقوی داشته باشیم تا کار را به دیگران بسپاریم. تعداد کسانی که بتوانند این دیدگاه را داشته باشند کم است. سیستم باید این افراد را شناسایی کند. دایره حکمرانان نباید محدود به افراد کمی باشد که قدرت را قبضه کنند و صرفاً در راستای منافع شخصی، گروهی و حزبی حرکت کنند. اگر چنین شود جامعه دو قطبی میشود و منافع بین افراد خودی تقسیم میشود. نمیشود مسائل را همیشه از یک زاویه نگاه کرد. باید در جایی حتماً به نظر مشهور و عامه عمل کنید. این مسأله مهمی است که نباید از یک زاویه به مسائل جامع نگاه کنید. اطلاعات دقیق و صحیح نباید فیلتر شود. این اطلاعات باید بهصورت عادلانه اجرا شود. بنابراین یک سیاستمدار موفق نباید اجازه دهد تضاد در مسائل مختلف، مسائل کشور را بیشتر کند.
ایران