به نظرم تنها دورهای در صد سال اخیر است که همزمان با چهار گذار روبهرو هستیم.
گذار اول
گذار اول، گذار درونی یا گذار بیننسلی است که یک نسل در حال عبور است، یک نسل با مختصات کاملاً متفاوتی از نظر فکر، از نظر سن، از نظر توانمندیها و امکاناتی که در برابر خود میبیند، از نظر آرزوها، آرمانها و از نظر ساختار فکری و فرهنگی کاملاً متمایز است. بنابراین در حال حاضر با چالشی برای گذار بیننسلی مواجه هستیم. این گذار بیننسلی با گذار بین سیاستمداران نیز مواجه شده است. یعنی سیاستمداران نسل اول در حال خروج از روند هستند. حالا عدهای بازنشسته میشوند یا فوت میکنند، اما نسلشان رو به گذار است. عبور یک انقلاب از تحولات بیننسلی، کمهزینه نیست. مهم است که ما به این گذار بیننسلی کمک کنیم، تا به صورت کمهزینه محقق شود. برخی از چالشها نیز در این میان وجود دارد. اگر نظام سیاسی و جامعه روشنفکری حواس خود را جمع کند، این گذار بیننسلی به سلامت رخ میدهد. هیچ انقلابی عمیقتر و کمهزینهتر از گذار نسلها نیست. اگر بتوانیم این گذار بیننسلی را به سلامت طی کنیم به یکی از توفیقات بزرگ دست یافتهایم. بخش اعظم انقلابهای سیاسی و خسارتهای اقتصادی در همین گذارهای بیننسلی رخ میدهد.
گذار دوم
دومین گذار، گذار جامعه سنتی به جامعه مدرن است. ما سه دهه پیش یعنی از دهه 40 شمسی وارد دوره گذار از سنت به مدرنیته شدیم. ظاهراً مشروطیت را آغاز این تحول میدانند. البته مشروطیت یک گذار و آغاز شکلگیری دولت مدرن است و از مشروطیت به این سو است که دولت مدرن در ایران متبلور میشود، اما دقت کنیم با مشروطیت دول مدرن شکل گرفت اما جامعه سنتی و نهادهای سنتی منقرض نشدند. انقراض سنت وقتی رخ داد که بازارها شکل گرفت. بازارها به مفهوم مدرن آن در ایران بعد از اصلاحات ارضی در ایران، شکل ساختارمند بهخود گرفت. قبل از اصلاحات ارضی، 70 درصد اقتصاد ایران در سیطره نظام کشاورزی بود و بازار به مفهوم مدرن وجود نداشت. و البته مهمترین بازاری که وجود نداشت، بازار کار بود. بازار کار اصلیترین بازار هر نظام اقتصادی است. بازار البته میتواند شکل صوری داشته باشد. بازارها در عهد صفویه هم بودند، ولی حالت مدرن بازار را نداشتند. بازارها، مکانی برای تبادلات تولیدات محلی بودند نه سازوکاری برای نظمبخشی به اقتصاد. بنابراین مهمترین دوره گذار از سنت به مدرنیته، در دهه 40 شمسی، وقتی بازارها شکل میگیرد، رخ میدهد.
گذار سوم
گذار سوم گذار از عصر جامعه صنعتی و حتی عصر انفورماتیک به عصر فناوری اطلاعات است. بیش از ۲۰۰ سال است که عصر صنعتی را آغاز کردهایم و بیش از 70 سال است که عصر انفورماتیک را آغاز کردهایم، ولی وارد عصر فناوری اطلاعات نشده بودیم. اکنون داریم وارد عصر فناوری اطلاعات میشویم. این هم یک گذار جهانی است که گریزی از آن نیست و بر ما تحمیل خواهد شد و پیامدهایش مانند همه گذارهای دیگر در حال رخ دادن است و ما با پیامدهایش در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم.
گذار چهارم
گذار دیگری که بهطور تصادفی ما در آن قرار گرفتیم، گذار از الگوی جهانی و تمدنی انرژی است. گذار از الگوی انرژی فسیلی به الگوهای انرژی غیرفسیلی. تاریخ اقتصادی و تاریخ تمدن بشر را بر اساس گذار از انرژی تقسیمبندی میکنند، عصر انرژیهای مبتنی بر سوختهایی مانند چوب یا انرژیهای عضلانی انسان و حیوان. از این دوره گذر کردیم تا رسیدیم به عصر صنعتی. در عصر صنعتی انرژی، مبتنی بر انرژی فسیلی شد. و امروز ما وارد دورهای شدهایم که الگوی انرژی در حال تغییر است. تغییر قطبهای انرژی یکی از بنیادیترین مسائلی است که بشر همواره تجربه کرده است. این نیز، هم از نظر تحول در الگوی انرژی و الگوی زیستی بشر و هم از نظر اینکه پایان عصر وفور درآمد نفت را برای ما رقم میزند، دارای اهمیت بسزایی است.
منبع: https://t.me/eghtesadd