اخیرا مالیاتهایی تحت عنوان مالیات بر دارائیهای لوکس، مطرح شده است. حامیان این نوع مالیات، چند دلیل را برای وضع این مالیات متصور هستند:
الف) ایجاد عدالت! گرفتن از ثروتمندان و دادن آن به فقرا!
ب) تأمین مالی دولت و جایگزینی بر کاهش درآمدهای نفتی.
به دلائل زیر، این مالیات را نادرست میدانم:
1- تا زمانی که ریشه و مظهر اصلی ایجاد کننده شکاف طبقاتی وجود دارد، ایجاد عدالت از طریق اخذ مالیات، بی اعتبارترین حرف خواهد بود. 8 سال پیش، دارایی من یک واحد آپارتمان و یک دستگاه خودرو بود که جمعا 300 میلیون تومان هم ارزش نداشت. فاصله و شکاف طبقاتی دارائی من با فردی که مستأجر بود و خودرو نداشت، در حد 300 میلیون تومان بود. الآن، همان واحد مسکونی و همان خودرو (البته 8 سال کارکرده هردو!)، ارزشی نزدیک به 3 میلیارد تومان دارد! فاصله و شکاف طبقاتی من با فردی که مستأجر هست و خودرویی ندارد، از 300 میلیون تومان به نزدیک 3 میلیارد تومان رسیده است! یعنی 10 برابر! اما این تفاوت، از نظر مقدار، هیچ فرقی نکرده است. بنده همان واحد مسکونی و همان خودرو (که البته 8 سال مسن تر شده اند) را دارم نه چیزی بیشتر! در واقع، اگر ساختار درستی وجود داشت، قاعدتا در نبود جایگزین سرمایه ای برای استهلاک، باید ارزش دارائیهای بنده کاهش پیدا میکرد و فاصله طبقاتی من با آن فرد مستأجر فاقد خودرو (در نبود سرمایه گذاری جایگزین استهلاک) کاهش می یافت. چه چیزی عامل افزایش شکاف طبقاتی بین من و آن فرد مستأجر شده است غیر از افت شدید ارزش پول؟ تورم های شدید؟
2- کمتر از 10 سال بعد، با چنین روندی، ارزش همان واحد مسکونی و خودروی من علیرغم استهلاک 10 ساله آتی، به میزان حدنصاب اخذ مالیات بر دارائیهای لوکس خواهد رسید! آیا در این قضیه من مقصر بودم که حال باید مالیات آن را بپردازم؟
3- جور دیگری مطرح کنیم. فردی که واحد مسکونی بالای 10 میلیارد تومانی با خودروی 1 میلیاردی دارد، فرض کنیم همین واحد مسکونی و خودرو را 10 سال پیش نیز داشت. ارزش آن در 10 سال پیش، در مجموع کمتر از 2 میلیارد تومان بود. یعنی فاصله این فرد با بنده در 10 سال قبل حدود 1.5 میلیارد تومان بود و الان به 8 میلیارد تومان رسیده است! حال ایشان باید مالیات بدهد! چرا؟ چون دارائی لوکس دارد! کدام دارائی لوکس؟ همان که 10 سال لوکس نبود!
4- اصولا فرد مذبور از سه راه ممکن است آن دارائی لوکس را صاحب شده باشد. یا از طریق ارث که در این صورت مالیات بر ارث آن را پرداخته است. یا از طریق کسب درآمد حلال و پس انداز که قاعدتا مالیات بر درآمد آن را پرداخته است. (اگر نپرداخته، مشکل نظام مالیاتی بوده نه فرد.). حتی در خصوص خمس و زکات هم، دوبار نمیتوان اقدام کرد. یعنی مالی که یکبار خمس آن داده شده، دیگر خمسی به آن تعلق نمیگیرد. قاعدتا در مورد مالیات هم، اصول مربوط به عدم مالیات مضاعف وجود دارد. و یا از طریق رانت! اگر از طریق رانت بوده، چه کسی زمینه رانت طلبی را برای او ایجاد کرده است؟ آیا الان این زمینه بسته شده است؟ اگر باز است، میتوان با ایجاد میلیاردها رانت، چند ده میلیون مالیات گرفت و عدالت را وضع کرد؟
5- تأمین مالی یک حاکمیت ناکارآمد بسیار پرهزینه، در شرایطی که رشد اقتصادی منفی 9 درصد است و حتی حاضر نیست ریالی از هزینه های خود را کاهش دهد، مصداق چیست؟
منبع: https://t.me/maolad