شنبه, 28 دی 1398 12:05

محمود اولاد: آموزش علم اقتصاد و برداشتهای ما!

نوشته شده توسط

محمود اولاد

آدام اسمیت را پدر علم اقتصاد نوین میدانند. کتاب معروف او تحت عنوان "ثروت ملل" را هم همینطور. تمرکز آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل بر "مبادله" استوار است و ثروت ملل را در "مبادله و تجارت" جستجو میکند. اقتصاددانان بعدی هم همینطور. آنها روی ادبیات "مزیتهای نسبی و مزیتهای مطلق" صحبت میکنند و اینکه چگونه کشورها از "تجارت و مبادله" سود می برند!

 

آموزه های بعدی علم اقتصاد، در نظام آموزشی مبتنی بر نئوکلاسیک و جریان اصلی اقتصاد، به طرز شگفت آوری اینگونه نیست! اقتصاد خرد و اقتصاد کلان، دو کرسی مهم دانش اقتصاد هستند که از روز نخستی که وارد دانشکده های اقتصاد میشوی تا چندین بار فارغ التحصیلی در مقاطع مختلف، دست از سرت بر نمی دارند. اقتصاد خرد براساس آموزه های جریان اصلی، ابتدا به نظریه مطلوبیت و برآورد تابع تقاضا میپردازد. در یک فضای کاملا انتزاعی و منفک شده از جهان واقعی، یک انسان چگونه تصمیم میگیرد که درآمد خود را صرف تنها دو کالا بکند! نظریه تولیدکننده هم کم از این ندارد! یک تولیدکننده در یک فضای کاملا انتزاعی باید تصمیم بگیرد که منابع خود را بین تولید دو کالای مختلف به کدام کالا اختصاص دهد! و سپس نظریه بازارها! بازارهایی که آنقدر انتزاعی هستند که نمودی از فروض آنها در جهان خارج نباشد!

 

اقتصاد کلان هم دست کمی از این ندارد. چندین فصل اول و اصلی اقتصاد کلان به این میگذرد که در یک "اقتصاد بسته" و "فاقد تجارت"، تولید ناخالص داخلی، رشد، بیکاری و ساختار قیمتها تحت تأثیر چه عواملی است و سیاستهای پولی و مالی چگونه عمل میکنند! تنها در یک فصل فرض "بسته بودن" اقتصاد برداشته شده و تحلیلها در فضای اقتصاد باز صورت میگیرد! البته اگر سرکلاسهای اقتصاد کلان، زمان برای این فصلها بماند یا به حد کافی بماند که پیچیدگیهای بسیار زیاد آن مورد توجه قرار گیرد.

 

کاستیهای دروس اقتصاد خرد و اقتصاد کلان، برعهده واحدهای درسی دیگری است مانند تجارت بین الملل، مالیه بین الملل، سیر مکاتب اقتصادی و .... که عموما در دوره کارشناسی تدریس میشوند و در دوره های بالاتر، بسته به گرایش افراد است. اگر گرایش فردی مثلا اقتصاد سنجی یا اقتصاد محیط زیست باشد، چه بسا از مطالعه این دروس در این دوره ها محروم می شود. مگر اینکه خود فرد با علایق شخصی، این دروس را مطالعه کند.

 

بدین ترتیب، فرآیند آموزشی جریان اصلی، با ایزوله کردن انسانها و بنگاهها در یک جهان بسته، آموزه اصلی اقتصاد یعنی مبادله و تجارت را کم اهمیت جلوه می دهد. همین عامل باعث می شود، عده ای که اقتصاد را در حد اقتصاد خرد و کلان بلد هستند و البته خود را اقتصاددان می دانند، تصور کنند که میتوان از "جهان" برید و در "انزوای کامل" قرار گرفت و در عین حال رشد و توسعه پیدا کرد و توصیه هایی دهند برای بهبود شرایط اقتصادی در "انزوای کامل" از جهان! غافل از اینکه، این توصیه ها در بهترین شرایط اگر درست هم باشند، شروط لازم هستند اما کافی نیستند!

منبع: https://t.me/maolad

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: