زمانی که مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در جهان ایجاد شدند، نه اقتصادها تا این حد آزاد بودند و نه تجارت جهانی در این ابعاد شکل گرفته و نه سرمایه جهانی به بالاترین میزان ممکن خود رسیده بود.
در جهانی که امروز در آن مناطق آزاد در حال رقابت بر سر جذب منابع هستند بازار اوراق مشتقه به رقم بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد دلار رسیده است. در همین شرایط بازار بدهی به بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد دلار رسیده و به ترتیب بازارهای پولی با ۹۰ هزار و بازار سرمایه با ۷۲ هزار میلیارد دلار در جهان فعالیت میکنند.
رشد مناطق آزاد در جهان در حالی به ثبت رسیده که ایران و مناطق آزاد آن به سبب تحریمهای اولیه تاکنون نتوانستهاند آنطور که باید به منابع بینالمللی دست یابند و به اندازه رقیبان خود در حاشیه خلیجفارس توسعه نیافتهاند. رقیبان قدرقدرتی که سالانه دستکم ۱۰ میلیارد دلار جذب منابع بینالمللی دارند.
اما همین روند نیز در مناطق آزاد در حال تغییر است و پارادایم از اقتصاد مناطق آزاد با سرعت بسیار در حال حرکت به سمت اقتصاد دیجیتالی و البته خدماتمحور است.
جالب است بدانیم کشور هنگکنگ که این روزها درگیر نزاع داخلی است و فقط در سال گذشته بیش از ۷۰ میلیارد دلار جذب سرمایهگذاری خارجی داشته، اعلام کرده در حال دگردیسی اقتصاد خود و تطابق با روندهای مدرن اقتصادی است. هنگکنگی که در سهولت کسبوکار، بکارگیری سیاستهای اقتصاد بازار آزاد و شفافیت اقتصادی، سرآمد جهان است و جزو بهرهورترین اقتصادهای جهان بهشمار میرود.
این در حالی است که ما در ایران بر همان دیدگاههای پیشین پافشاری میکنیم و تلاش داریم بر همان عقاید گذشته و تجربههای شکستخورده بنیانهای جهان آینده را بنا کنیم.
وقت آن است که بپذیریم مناطق آزاد ایران نیز نیازمند تغییر رویکرد و تفکر هستند. این تغییر تفکر ابتدا باید در سطح کلان اقتصاد ایران انجام شود. این روند بدون شک بدون تغییر در نگاه ما به جهان اطراف و تجربههای موفق و البته ناموفق امکانپذیر نیست.
باید از مشاوران درجه یک بینالمللی برای «مسترپلن»های مدرن استفاده کرد و طرحهای توجیهی و کلان و قدیمی را که دههها پیش تهیه شدهاند دور ریخت. باید به این باور برسیم که چگونه میتوان با طرح توسعهای که متعلق به ۳۰ سال پیش از عصر بلاکچین و هوش مصنوعی و اینترنت پرسرعت است شاهد توسعه در مناطق آزاد بود؟
زمان تغییر رویکرد رسیده است و مناطق آزاد ایران نیازمند ورود سرمایه هستند؛ سرمایهای که نه الزاما «سرمایه خارجی» باشد، بلکه نیازمند حرکت دادن سرمایههای ملی و سرمایه سرمایهگذاران داخلی از درون سرزمین بهسوی مناطق آزاد هستیم. سوق سرمایههای ملی و بینالمللی بهسمت مناطق آزاد با ایجاد بسترهای مدرن، شفاف و کارآ میسر خواهد بود و تنها در این شرایط است که میتوان به اجرای برنامههای توسعهای در این مناطق امیدوار بود.
در این شرایط میتوان امیدوار بود که روزی مناطق آزاد در این سرزمین نیز بهمعنای واقعی با ویژگیها و ظرفیتهای مناطق آزاد، کارآیی لازم را در اقتصاد داشته باشند؛ مناطق آزادی که طرحهای توسعهای کلان آن ازسوی موسسههای معتبر و صاحبنام و البته موفق بینالمللی و همکاری شرکتهای ایرانی شکل گرفته باشد و توانایی پیشبینی توسعه تا سال ۱۴۰۴ را داشته باشند.
مناطق آزادی که هر ایرانی وقتی میخواهد سرمایهگذاری کند، گوشهچشمی هم به سرمایهگذاری در این مناطق داشته باشد. وقت آن است که باور کنیم راههایی که پیش از این پیموده شده و شکست خورده نمیتواند مسیر نوینی را برای ما بگشاید. نیازمند ذهنهای طراح و خوشفکر و مهمتر از آن برای توسعه این مناطق و ایران نیازمند شایستهسالاری هستیم.
منبع: گسترش صمت