محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ من از انتشار اولین کتابم درباره فساد (سال 1386) تا به امروز، مشغول مطالعه فساد و ترغیب به مبارزه با آن بودهام و از مبارزه با فساد هم استقبال میکنم، اما به دلایلی که مختصر تشریح میکنم، موج اخیر دستگیری متهمان را فاقد نتیجه تعیینکنندهای میدانم.
✅ اول. دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون در کتاب تحسینشده و پروفروش «ملتها چرا شکست میخورند؟ ریشههای قدرت، ثروت و فقر» (ترجمه محسن میردامادی و محمدحسین نعیمیپور، نشر روزنه، با مقدمه روشنگر احمد میدری) نشان میدهند که ریشه فقر ملتها و فساد سیاسی و ناشی از حاکمیت اندکسالاری است.
⭕️ گذار از اندکسالاری به دموکراسی قوامیافته و استوار، که در آن جامعه مدنی و سایر گروههای مستقل از دولت، در چارچوب توسعه سیاسی متوازن، قادر به نظارت بر قدرت سیاسی باشند، راهکار بنیادین مبارزه با فساد است.
⭕️ همه فسادهای کشفشده با گروههای اندکی از قدرت سیاسی ارتباط دارند و تا این قدرت سیاسی تحت نظارت مدنی درنیاید، فساد ادامه خواهد داشت. فسادهای اقتصادی مشاهدهشده، در بنیاد خود سیاسیاند. اما این همه مسأله نیست.
✅ دوم. سازوکارهای منجر به فساد، کماکان باقیاند. حکایت بگیر و ببندها، مثل صیادی با قلاب در انتهای رودخانهای است که در سرچشمههای آن، ماهیان بسیاری (قوانین، رویهها و سیاستهای مولد رانت و فساد) در حال تخمریزی و زاد و ولد هستند.
⭕️ بچهماهیها در مسیر رودخانه رشد میکنند به تعداد انبوه، و به پایین رودخانه که میرسند، برخی از آنها که شاهماهی شدهاند، به قلاب صیادان میافتند.
⭕️ مردم در مسیر رودخانه شاهد گذار و رشد و نمو ماهیان فسادند. برخی از شاهماهیهای به دام افتاده نیز دست آخر، برخی از صیادان را هم میخورند و به رودخانه بازمیگردند.
⭕️ سازوکار توزیع ارز با نرخ ترجیحی، یارانه پنهان، رانت اطلاعاتی، فقدان قانون مدیریت تعارض منافع، فقدان شفافیت و انتشار آزادانه اطلاعات، بهرهبرداری از رانتهای انتساب به نهادهای قدرت، انواع سهمیهها، امضاهای طلایی، خریدهای تضمینی، تحریمها و عوارض ناشی از آنها و دهها سازکار دیگر برقرارند. بگیر و ببند متهمان، این سازوکارها را مختل نمیکند.
✅ سوم. دستگاه قضایی و حاکمیت به گفتوگو درباره فسادها تن نمیدهد تا ابعاد آنها، سازوکار بروزشان، خلاءهای قانونی ممکنکننده بروز فساد، ماهیت شبکهای، سیستماتیک یا فردی بودن فسادها، قدرتهای بوروکراتیک، تکنوکراتیک و سیاسی درگیر در فسادها، و درسآموختههای آنها برای ممانعت از تکرار فساد آشکار شود.
⭕️ تلویزیون گوشهای از دادگاه را پخش میکند. کیفرخواستی خوانده میشود، رسانهها به جزئیات پروندهها دسترسی ندارند و دست آخر که کسی اعدام یا راهی زندان میشود.
⭕️ مردم بهواقع درباره اصل داستان چیزی نمیدانند. کلیاتی درباره خاوری، مهآفرید خسروی، بابک زنجانی، سلطان سکه و بقیه میدانند و در ابهام که داستان چه بود و اصلاً چه کسی و چرا اعدام یا راهی زندان شد.
⭕️ مردم هیچگاه شاهد گزارشی نبودهاند که توضیح دهد بالاخره بعد از این همه بررسی پرونده فساد چه اصلاحاتی در قوانین، رویههای بانک، بورس، بیمه؛ عضویت در هیئت مدیرهها و ... انجام میشود تا فساد تکرار نشود.
⭕️ همان گروه اندکسالار بررسی میکنند و مردم – که در اینجا به شهروندان نامحرم درجه دو بیشتر میمانند – در ابهام و حیرانی میمانند.
✅ چهارم. قدرت سیاسی و پروپاگاندای رسانهای آن اصرار دارند که سازوکارهای ساختاری منجر به بروز فساد را به ویژگیهای شخصی و برای مثال غیرانقلابی بودن مفسدان و نسبتشان با یک جناح خاص – عمدتاً اصلاحطلبان و با انگ لیبرال و نئولیبرال - تقلیل دهند.
⭕️ متهمان از همه جناحها و سوابق ایدئولوژیک و سیاسی موجودند و گاه از شمار انقلابینماهای افراطی هم بوده و هستند.
✅ این شیوه بگیر و ببند، بدون توجه به آنچه در بالا اشاره شد، نه فقط تأثیر معناداری بر کاهش ساختاری و سیستماتیک فساد نخواهد داشت، بلکه به مردم نشان میدهد که فساد با چه عمق زیادی، جا خوش کرده است.
✅ تحقیقات نشان میدهد مردم هر قدر سیستم اداری را فاسدتر بدانند، آمادگی ذهنی و عملیشان برای پذیرش و اقدام به فساد بیشتر میشود.
✅ دستگیریهایی که منجر به اصلاح ساختاری نشوند، فقط فرضیه مردم درباره فاسد بودن نظام اقتصادی و سیاسی را بیشتر تأیید میکنند.
✅ دستگیریهایی که عزم بنیادین برای گذار از اندکسالاری به دموکراسی مستحکم، اصلاحات حقوقی، شفافیت در رسیدگی، گفتوگوی ملی درباره فساد، و بدون تسویه حساب سیاسی در آن نباشد، به جایی نمیرسد.
دغدغه ایران