جناب آقای سید غلامحسین حسنتاش عضو انجمن اقتصاد انرژي ايران و عضو هيئت علمي موسسه مطالعات بين المللي انرژي، سوابق متعدد اجرایی و پژوهشی در حوزه اقتصاد انرژی داشته و علاوه بر تدریس در این حوزه، دهها مقاله نیز در حوزههای مرتبط منتشر کردهاند. آقای حسنتاش از تحلیلگران و منتقدین منصف حوزه انرژی است که تحلیل های خود را از نگرشهای سیاسی جدا میکند. با آقای حسنتاش درباره وضعیت کلی صنعت نفت در ایران گفت و گو کردیم.
آقای حسنتاش مهمترین چالش کلی حوزه ی نفت چیست؟
صنعت نفت نسبت به بخش انرژی یک زیربخش است بنابراین چالشهای بخش نفت از چالشهای بخش انرژی جدا نیست. مهمترین چالش بخش انرژی که به زیربخش نفت هم سرایت دارد این است که این بخش فاقد یک دستگاه حکمرانی برای برنامهریزی و هدایت و نظارت بر بخش انرژی است. بنابراین بخش انرژی برمبنای یک برنامه مدون حرکت نمیکند و لذا زیربخش نفت هم فاقد یک برنامه منسجم و مدون و روشن است. در خود بخش نفت هم همین مشکل وجود دارد یعنی تفکیک معنادار و روشنی میان دستگاه حکمرانی صنعت نفت که وزارت نفت است از بنگاههای اجرائی مثل شرکت ملی نفت ایران و دیگر شرکتها وجود ندارد بنابراین مهمترین مشکل صنعت نفت به اعتقاد من ضعف و نارسائی در حکمرانی است. وقتی حکمرانی دچار ضعف است یعنی برنامه مدون و روشن و کنترل و نظارت بر اجرای آن برنامه وجود ندارد. مثلا در بخش بالادستی صنعت نفت ما برنامه جامع بلندمدتی برای توسعه ذخائر هیدروکربنی نداریم.
آیا استراتژی و سیاست گذاری ایران در بخش گاز صحیح است؟
کدام استراتژی و سیاستگذاری منظورتان است؟ در این سوال شما ظاهرا یک فرض ضمنی وجود دارد و آن این است که ما در بخش گاز استراتژی و سیاست روشن داریم و حالا شما نظر بنده را در این مورد میخواهید. اگر چنین است شما باید این استراتژی و سیاستها را بفرمائید تا من راجع به آن نظر بدهم. من استراتژی و سیاست روشن و تبیین شدهای در این زمینه سراغ ندارم و همانطور که اشاره کردم بدون روشن شدن سیاستها و استراتژیهای کل بخش انرژی نمیتوان استراتژیهای یک زیربخش یا یک حامل انرژی به نام گازطبیعی را روشن کرد.
آقای حسنتاش جنابعالی زمانی منتقد طرح ال.ان.جی در ایران بودید. در این سالها در این حوزه چه گذشت؟
وزیر فعلی نفت در دور قبلی وزارتشان برای تولید ۴۰ میلیون تن ال . ان. جی از شورای اقتصاد مصوبه گرفتند که شامل چهار پروژه ۸ تا ۱۰ میلیون تنی ال.ان.جی میشد. شورای اقتصاد در آن زمان از من نظرخواهی کرد من نظر مکتوب دادم که این طرح (شامل چهار پروژه)، بلندپروازانه و نشدنی است و بعدا آن نظر کتبی را به یک مقاله تبدیل کردم که بعنوان سرمقاله در ماهنامه اقتصاد انرژی در آبان ماه ۱۳۸۱ منتشر شد. امروز به خوبی میتوان در مورد آن مقاله اظهار نظر کرد. سه پروژه از چهار پروژه مذکور بعدا به دلایل مختلف و خصوصا فقدان بازار منتفی شد و تنها پروژه ایران ال. ان .جی باقیماند که ظرف شانزده هفده سال گذشته بیش از ۲٫۵ میلیارد دلار و خدا میداند چقدر ریال خرج روی دست مملکت گذاشته است و هیچ خبری از ال. ان .جی نیست.
الان هم که اصلا طرح و نقشهای برای ال.ان.جی وجود ندارد. یکی دو سال پیش میخواستند با یک شرکت خارجی قرارداد ببندند که یک کشتی که دارای تاسیسات مایعسازی یا تولید ال ان جی بود را به سواحل ایران بیاورد و از ایران گاز بخرد و تبدیل به ال ان جی کند. من در آن موقع نظرم این بود که این ما را صاحب فناوری و وارد به صنعت ال ان جی نمیکند و نظرم این بود که اگر کشتی را بخریم و خودمان بهرهبرداری کنیم و ال ان جی را صادر کنیم کار بدی نیست ولی این کاری که دارد میشود در واقع فقط گازفروشی است و ما را وارد به این صنعت نمیکند. بعدا وزیر فعلی خودش آن کار را منتفی کرد و الان هم اصولا طرحی در رابطه با ال ان جی وجود ندارد. شرکت ملی گاز ایران هم چند سال پیش دنبال چند واحد کوچک مقیاس ال.ان.جی برای بالانس فصلی گاز و نیز برای انتقال گاز به بعضی مناطقی که انتقال با خطلوله بسیار پرهزینه است بود که آن هم به جائی نرسید و الان دیگر مطرح هم نمیشود.
عملکرد وزرات نفت در دولت یازدهم و دوازدهم را چگونه ارزیابی می کنید
عملکرد وزارت نفت در رابطه با حفظ ظرفیت تولید نفتخام در دوره قبل از برجام و بالا بردن میزان تولید در شرایط بعد از برجام و رساندن رکورد تولید و صادرات نفت به سطح قبل از برجام و نیز عملکرد وزارت نفت در توسعه میدان پارسجنوبی نسبتا خوب بوده است اما در بقیه زمینهها به نظر من عملکرد بسیار ضعیف بوده است. البته در پارسجنوبی هم مشکلات زیادی وجود دارد در فازهای مختلف فقط به فکر تولید گاز بودهاند و برای محصولات جانبی مثل میعاناتگازی و گوگرد برنامه روشنی وجود نداشته است و نتیجه آن انبوه مشعلهائی است که در حدود ۷۰ کیلومتر در منطقه میبینید که مواد ارزشمندی در حال سوختن است.
علاوه بر اینها متاسفانه صنعت نفت از نظر ساختار و مدیریت بسیار به همریخته و ضعیف شده است.
در خصوص قرارداد کرسنت هر چند وقت یکبار مواضعی مطرح می شود و دوباره فراموش می شود. آیا قرارداد کرسنت باید متوقف می شد؟
حرف اصلی من در مورد قرارداد کرسنت همواره این بوده است که قرارداد بد بوده ولی باید اجرا شود چراکه وقتی یک قرارداد بینالمللی منعقد میشود ولو قرارداد بدی باشد اجرا نکردنش ضررهای بیشتری برای کشور دارد. کشور بیاعتبار میشود و کسی دیگر به راحتی با شما قرارداد تامین گاز نمیبندد، طرف قرارداد، شکایت میکند و از شما خسارت میگیرد و….. . ضمن اینکه اگر کرسنت اجرا میشد شانس اصلاح قرارداد هم بعد از اجرای آن بیشتر بود. همچنین حرف من این بوده است که مساله تنبیه یا مجازات کسانی که قرارداد را بستهاند و بد بستهاند از مساله اجرای قرارداد باید تفکیک شود. کسانی که قرارداد را بد بستهاند باید بررسی شود به تناسب این که اشتباه کردهاند یا این که خدای نخواسته، قصد و قرض داشتهاند، تنبیه شوند ولی اجرای قرارداد و اعتبار کشور و منافع ملی نباید فدای برخورد سیاسی با این افراد شود.
در خصوص تحریم های آمریکا که بر فروش نفت ایران تاثیر گذاشته،باز هم می شود کارهای لازم برای دور زدن تحریم ها انجام داد؟
بنده تجربه و تخصصی در این زمینه ندارم ولی آنچه که مسلم است دور زدن این تحریمها بسیار دشوار است. تا جائی که بنده اطلاع دارم بزرگترین و مهمترین تحریمها به نقل و انتقالات بانکی بینالمللی مربوط میشود بطوری که همان نفتی هم که میفروشیم وجوهش به راحتی قابل انتقال و قابل دریافت و قابل استفاده نیست.
در اواخر سال ۹۷ شاهد افتتاح فاز سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس و فازهایی در پارس جنوبی بودیم،آیا با وجود تحریم ها و به گفتهی مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی فکر می کنید چطور می شود از توان داخلی کشورمان بیشتر استفاده کرد؟
توان پیمانکاری و ساخت داخل قویای در کشور وجود دارد ولی به نظر من حداقل در بخش نفت رفتار با این توانائیها رفتار حمایتی و اعتقادی نیست. این که در شرایط عدم حضور خارجیها به قول علما از باب اکلمیته به اجبار توان داخلی را تحویل بگیریم و به محض این که گشایشی صورت گیرد یا احتمال گشایشی باشد اینها را فراموش کنیم، مشکلی را حل نمیکند. باید باور و اعتقاد به توان داخلی و به فعلیت در آوردن آن وجود داشته باشد. باید برای توسعه توان داخلی برنامه منظم بلندمدت وجود داشته باشد و حتی وقتی در سطح بینالمللی گشایشی میشود این گشایش در خدمت این باشد که توان پیمانکاری و ساخت داخل بتواند با استفاده از کمک شرکتهای خارجی خود را قویتر کند و کمبودهای خود را برطرف کند ، نه این که دوباره جای خود را به خارجیها بدهد. این خیلی مهم است که مقایسه کنیم که وقتی با پیمانکارن خارجی قرارداد بسته میشود آنها از چه تسهیلاتی برخوردارند و چگونه پول میگیرند ولی با پیمانکارن داخلی چگونه رفتار میشود.
نظر شما در خصوص برجام چیست و شما این توافق را چگونه ارزیابی می کنید؟
بنده نه متخصص حقوق بینالملل و نه متخصص روابط بینالملل هستم که صلاحیت داشته باشم در مورد توافق برجام نظر بدهم. اما آنچه میفهم این است که برجام اجماع جهانی برعلیه ایران را شکست و الان امریکا زیرسوال است که از یکجانبه از برجام خارج شده است. در بخش نفت هم اگر برجام نبود وضع ما خیلی بدتر بود و در مقطعی میتوانستند صادرات مار ا به صفر برسانند.
به عنوان سوال آخر در خصوص نمایشگاه نفت تهران و دستاورد های این نمایشگاه در دوران تحریم، این نمایشگاه میتواند فرصتی برای بی اثر کردن تحریم ها در حوزه نفت وگاز باشد؟
من فکر نمیکنم این نمایشگاه بتواند کمکی به بیاثر کردن تحریمها بکند. این نمایشگاه اگر گسترده و با حضور گسترده شرکتهای اروپائی و چینی و غیره برگزار گردد یک پیام دیپلماتیک به ضرر امریکائیها خواهد داشت و آن این است که دیگران تمایل به کار کردن با ایران دارند و از تحریمها و فشارهای یکجانبه امریکا ناخشنود هستند. همچنین این نمایشگاه برای حفظ و روزآمدکردن ارتباطات بینالمللی مجموعه صنعت نفت مفید است و میتواند بسیاری از مسائلی که مشمول تحریم نیست را تسهیل کند.
منبع: صبح اقتصاد