این روزها در فضای مجازی، پیامی دست به دست می شود که در آن آمده چرا ارزش پول ملی ایران کمتر از ارزش پول ملی عراق جنگ زده است؟ علی سرزعیم معاون امور اقتصاد و برنامهریزی وزارت رفاه در گفتوگو با "مردمسالاری آنلاین" به این پرسش و پرسشهای دیگر پاسخ داد:
برخی کشورها با اینکه اقتصاد ضعیفتری نسبت به ایران دارند، هم ارزش پولشان از ایران بیشتر است و هم تورم کمتری دارند. اقتصاد سوریه با وصف اینکه متلاشی است، اما ارزش پولش حفظ شد که یک دلیل آن ارسال وسیع پول از سمت کشورهای مخالف دولت سوریه به این کشور بود. تورم کمتری هم نسبت به ایران دارد. افغانستان با اینکه به لحاظ قدرت اقتصادی با ایران قابل مقایسه نیست تورم کمتری دارد و ارزش پولش ثابت مانده است. بنابراین باید گفت موضوع بالا بودن ارزش پول و پایین بودن سطح تورم این کشورها نسبت به ایران ارتباط خیلی مستقیمی به قدرت اقتصادی ندارد. میتوانیم بگوییم یک نوع خرابکاری در ایران وجود دارد که احتمالا در اقتصاد این کشورها دیده نمیشود. این خرابکاری همان "کسری بودجه دولت" و رشد نقدینگی است که در ایران نسبت به این کشورها بالاتر است.
دولت در قدم اول باید صراحتا اعلام کند که تعهدات کثیری را پذیرفته که از توانش خارج است. دولت باید بگوید وظیفهاش قبول همه کارهای محول شده نیست. باید علنی با مردم صحبت کرد تا بدانند دولت توان انجام همه وظایف تعیین شده را ندارد. دولت باید صرفا کارهای پایهای و ساختاری جامعه را انجام بدهد. سوالی که مطرح می شود این است که آیا دولت می تواند به سادگی از زیر بار این وظایفی که به او تحمیل می شود شانه خالی کند؟ این مساله نیز به بنیه سیاسی دولت باز میگردد. پشتوانه سیاسی دولت، میتواند مساله مهمی در این خصوص تلقی شود؛ زیرا مطالبات اجتماعی ناشی از توسعه نیافتگی و منفعت خواهی به شکل فشار به دولت وارد می شود. دولت (به معنای حکومت) اگر توان لازم را داشته باشد، صراحتا به انجام برخی کارها "نه" میگوید. اما مشکل این است که در ایران دولت ضعیف است و توان "نه گفتن" ندارد.
دولت باید به بسیاری اقشار "نه" بگوید. به عنوان مثال وقتی کارگران ضمن عدم دریافت حقوق، دست به اعتراض میزنند، باید صراحتا به آنها بگوید که کارخانه ورشکسته شده و توان پرداخت حقوق آنها را ندارد و آنها باید به بیمه بیکاری رضایت دهند و پی فعالیت دیگری بروند. این یک حقیقت است و باید آنرا پذیرفت. اما اگر دولت به آنها وعده رفع مشکل را بدهد باید هزینه کند. ولی از کجا؟ آیا منابعی برای این کار دارد؟ روشن است که در شرایط موجود پاسخ منفی است. بدین صورت است که دولت با کمبود و کسری بودجه مواجه میشود. تاثیر این کمبود و کسری، هم در تورم و هم در ارزش پول کشور نمایان میشود.
توان اقتصادی ما بیشتر از آنچه است که اکنون مشاهده میکنیم. ولی متاسفانه ما خوب عمل نمیکنیم. ما اقتصاد بزرگی هستیم و امکانات بسیار متنوعی داریم. اما باید اذعان کرد که ساماندهی و آرایش نیروهای سیاسی و اقتصادی ما برای مقابله با تحریم مناسب نیست. احساس میکنم هرچه دشمن علیه ما منسجمتر است ما متفرقتر هستیم و همه امکانات را به شکل جدی بسیج نمیکنیم. ای کاش مسئولان سیاسی و اقتصادی وضعیت را جدی تر از آنچه هست بگیرند.
تصور غالب این است که دولت باید گوش به فرمان مردم باشد. اما معنای این سخن خضوع دولت در قبال گروههای ذینفع نیست. به نظر من دولت اگر میخواهد حافظ منافع مردم باشد باید در مقابل فشارهای گروههای دارای منافع مقاومت کند. در ایران غالبا شاهد نگاه پوپولیستی هستیم. این تفکر غالب است که به دولت نباید پولی پرداخت شود. این نگاه باعث شده که خدمات دولت هم ضعیف باشد. باید با این تفکر مقابله کرد. دولت ایران هیچگاه نمیتواند کارکرد خود را با پیشرفت و توسعه همراه کند مگر اینکه از مردم پول دریافت کند.
تنها یک دولت قوی میتواند اصلاحات اقتصادی لازم را انجام دهد. دولت ضعیف نمیتواند این اصلاحات را انجام دهد. 40 سال است که با بیماری اقتصادی سر میکنیم. به همین دلیل توان اقتصادی کشور روز به روز کمتر شده است. همه معتقدیم که ایران میتواند توسعه اقتصادی مناسبی داشته باشد. باید پرسید با این همه پتانسیل چرا پیشرفت نمیکنیم؟ چون بیماریها را حل نمی کنیم؛ چون دولت قوی نداریم. دولت باید مسائل و مشکلات را یک به یک حل کند. ما از آن جهت فاقد دولت قوی هستیم که تمایلی به تغییر قرارداد اجتماعی نداریم. تا وقتی این مسائل حل نشوند، اوضاع اقتصادی ایران به همین شکل خواهد بود.
منبع : مردم سالاری