اقتصاددان
میانگین قیمت بنزین و گازوئیل در افغانستان در یک سال اخیر، لیتری 0.7دلار بوده که با فرض دلار 8 هزار تومانی، معادل لیتری 5600 تومان است. بهعلاوه، در این کشور قیمت بنزین و گازوئیل کاملاً شناور بوده و هر روز در جهت قیمتهای بینالمللی تغییر میکند. در عین حال نرخ تورم سال گذشته این کشور براساس آمارهای صندوق بینالمللی پول، 4.4 درصد بوده است.
نتیجه آنکه میتوان قیمت بنزین و گازوئیل را به قیمت جهان رساند، اما همچنان تورمی بسیار ناچیز داشت. تکنولوژی کنترل تورم، به قدری در جهان پیشرفت کرده است که در سال گذشته میلادی، میانگین تورم همه کشورهای جهان (جز ونزوئلا)، حدود
یک و نیم درصد بوده است (منبع: گزارش WEO، صندوق بینالمللی پول)
به ایران برگردیم: اقتصاد ما در آستانه چالش پیچیدهای قرار دارد که فشار اصلی آن بر دوش آسیبپذیرترین خانوارهای ایرانی سنگینی میکند. این چالش بر اثر ترکیبی از تحریمهای ظالمانه خارجی و نیز انباشت مشکلات مربوط به سیاستگذاریهای ناصحیح اقتصادی در طول چند دهه رخ داده است.
در این میان، متأسفانه حجم عظیم پرداخت «یارانههای سیاه»، آسیبپذیری اقتصاد ملی را در برابر جنبههای مختلف چالش اقتصادی سنگین پیش رو، شدیداً بالا برده است. این یارانههای سیاه که معمولاً از جانب گروههای فشار مختلف و به بهانههایی مانند «کنترل تورم»، «فقرزدایی» و نیز «حمایت تولید ملی» بر دولت تحمیل میشوند، رقابت را در بازارهای مربوط به انواع کالاها و خدمات منحرف میکنند (تخریب کارایی اقتصادی)، سهم اقشار محروم از ثروتهای خدادادی کشور را کاهش میدهند (تخریب عدالت اقتصادی) و پتانسیل بروز انواع فساد را از طریق حجیم کردن انواع «امضاهای طلایی»، بالا میبرند (لطمه به شفافیت اقتصادی).
برخی از مصادیق این «یارانههای سیاه» عبارتند از:
یک: شکلگیری شکاف بین 5 تا 10 برابری بین قیمت انرژی در داخل کشور با میانگین کشورهای همسایه.
دو: فشار شدید گروههای فشار مختلف به دولت، برای توزیع انواع «یارانه سیاه» در قالب دلار ارزان، سکه طلای ارزان، فولاد ارزان و مواد پتروشیمی ارزان؛ و نتیجتاً تحمیل یارانه سیاه انبوهی بر دولت که تأثیر آن بر قیمت کالاهای مصرفی فقیرترین گروههای درآمدی، نزدیک به صفر بوده است.
سه: توزیع بیش از 160.000.000.000.000 تومان رانت در قالب «یارانه سیاه ارزی» بهمنظور حمایت از سیاست «دلار 2 نرخی» از مرداد 92 تا مرداد 97؛ سیاستی که بحز ایران، صرفاً در کره شمالی و ونزوئلا مشاهده میشود.
چهار: فشار شدید بر دولت برای اعطای «یارانه سیاه» بالغ بر 100.000.000.000.000 تومانی برای پوشش ضرر و زیان سیستم بانکی، در حالی که بخش بزرگی از زیان انباشته سیستم بانکی کشور، حاصل تجمیع فسادهای کوچک و بزرگ بانکی است.
با این مقدمه، در شرایطی که اقتصاد کشور تحت فشارهای ظالمانه بینالمللی قرار دارد، طراحی برنامهای ملی برای ریشه کنی «یارانههای سیاه» (فقرساز) و جانشینی «یارانههای سپید» (فقرزُدا).
یارانههای سپید، میتواند برنامهای نیکاثر در مسیر مقاومسازی اقتصاد ملی باشد و تحقق 14 بند از 24 بند سیاستهای ابلاغی رهبری در حوزه اقتصاد مقاومتی (بندهای 1 تا 10، همچنین بندهای 12، 16، 17 و 19 از سیاستهای ابلاغی در بهمن 92) را، تسهیل کند. برخی از رویکردها برای طراحی برنامه ملی تبدیل یارانه سیاه به یارانه سپید،
عبارتند از:
بازار سهمیه انرژی
اختصاص «سهمیه بنزین و گازوئیل» به کلیه شهروندان بالای 18 سال. ایجاد بازار شفاف برای مبادله این سهمیه با قیمت توافقی . دریافت مالیات از مبادلات توسط دولت.
صندوق ملی انرژی
شناورسازی قیمت فروش بنزین و گازوئیل و برق و تعیین قیمت آنها به میزان 50 درصد میانگین قیمت کشورهای همسایه . افزایش درصد مذکور در هر هفته و رساندن قیمت انواع انرژی به 100 درصد میانگین قیمت کشورهای همسایه ظرف بازه 2 ساله . ارائه گزارش مالی شفاف فصلی از درآمد جدید کسبشده برای دولت در پایان هر فصل. تقسیم مساوی کلیه این درآمد در میان ایرانیان بالای 18 سال در پایان هر فصل.
سهام ملی نفت:
ادغام شرکت ملی گاز و شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در شرکت ملی نفت و شکلگیری شرکتی که مالک کل درآمد نفت و گاز کشور (اعم از صادرات و فروش داخلی) باشد . ارائه X درصد از سهام شرکت مذکور به دولت، Y درصد به نیروهای نظامی و انتظامی و توزیع مابقی سهام بین همه ایرانیان بالای 18 ساله . تعیین اعضای هیأتمدیره شرکت مذکور با پیشنهاد رئیس جمهوری و تأیید رهبر معظم انقلاب .انتشار عمومی گزارش مالی شرکت مذکور در پایان هر فصل . واریز سود خالص به حساب همه سهامداران در پایان هر فصل.
تبدیل دلار به اشتغال
حذف کامل دلار دولتی و ایجاد شرایطی که قیمت دلار برای همه ایرانیان، یکسان و بدون تبعیض باشد.
اختصاص کامل منابع مالی آزادشده برای دولت در جهت حمایت «غیررانتی» از توسعه اشتغال در 2 حوزه «کار _ بر» (Labor - Intensive) که دارای ظرفیت تولید انبوه اشتغال با سرمایهگذاری اندک هستند: «گردشگری» و «کسبوکارهای اینترنتیمحور» . توسعه اشتغالزایی انبوه در گردشگری از طریق صفر کردن مالیات کلیه پروژههای سرمایهگذاری گردشگری در استانهای محروم مرزی تا پایان سال 1400، توسعه اشتغالزایی انبوه در حوزه کسبوکارهای اینترنتمحور، از طریق رساندن سرعت و کیفیت اینترنت در تکتک استانهای کشور، به سطح 3 کشور اول خاورمیانه.
هر یک از چهار رویکرد فوق، در صورت طراحی دقیق جزئیات مربوطه میتواند شالوده یک برنامه ملی برای ریشهکنی «یارانههای سیاه» و تبدیل آن به انواع «یارانه سپید» باشد.
ضمناً حذف انواع «یارانه سیاه» از اقتصاد ملی به سادگی میتواند با برنامهای مناسب در حوزه کنترل تورم ترکیب شده و آثار تورمی آن به حدود صفر برسد؛ زیرا همانطور که در ابتدای این یادداشت مختصر اشاره شد، تکنولوژی جهانی کنترل تورم، در 2 دهه اخیر به قدری پیشرفت کرده که روشهای رساندن تورم سالانه به زیر 2 درصد، کاملاً فراگیر شده و میانگین تورم کشورهای جهان (بجز ونزوئلا) در سال گذشته، حدود یک و نیم درصد بوده است (منبع: گزارش WEO صندوق بینالمللی پول)
نکته آخر، به پاراگراف اول این یادداشت مربوط میشود: کشوری که میانگین نرخ بنزین و گازوئیل آن در سال گذشته 0.7 دلار بوده و نرخ تورم آن هم در سال قبل 4/4درصد، «افغانستان» است.
منبع: ایران