شنبه, 07 مهر 1397 07:52

حسین توکلیان: اقتصاد ناخشنودی

نوشته شده توسط

حسین توکلیان

اقتصاد علمی است که سعی می‌کند هر چیزی را بر اساس مفهوم مبادله، عرضه، تقاضا و امثالهم تفسیر کند. در این میان خوشنودی و ناخوشنودی نیز از جمله مهمترین پدیده‌هایی هستند که تعیین‌کننده نظریه مصرف‌کننده در اقتصاد خرد هستند. بیشتر مطالعاتی که در این خصوص انجام شده به اقتصاد خشنودی (Economics of Happiness) می‌پردازد. اما در سال‌های اخیر بحث‌هایی مطرح شده که چرا نباید آثار اقتصادی ناخشنودی به جای خشنودی بررسی شود؟ در چند سال اخیر و به‌خصوص در چند ماه اخیر تأثیر شگرف ناخشنودی در عملکرد اقتصادی افراد در پیرامون خود را می‌بینیم. هر روز در اطراف ما هستند کسانی که می‌گویند چرا باید کار بکنیم در حالی که افرادی که پول دارند، تنها با اخیر ارز، طلا و سکه و نگهداری صرف آن‌ها هر روز وضع بهتری خواهند داشت و وضع ما بدتر می‌شود!

مطالعات صورت گرفته بر اقتصاد خشنودی نشان می‌دهد که با افزایش درآمد، مصرف، بهداشت، امید به زندگی و ... سطح خشنودی افراد بالا می‌رود و اقتصادی که سطح بالاتری از این معیارها را دارد، سطح بالاتر خوشنودی را در مقایسه با سایر اقتصادها دارد. اما همین مطالعات این سوال که آیا افراد در یک اقتصاد نسبت به ۳۰-۴۰ سال گذشته خود خوشنودتر شده‌اند، را بی‌پاسخ گذاشته‌اند چرا که لزوماً این اتفاق نمی‌افتد. این‌جاست که اقتصاد ناخشنودی اهمیت می‌یابد. در واقع، در اقتصادی که همه گرسنه‌اند، داشتن شکم سیر به مفهوم خشنودی بالاتر است، در کشوری که همه شکم خود را با برنج یا غلات سیر می‌کنند، شکمی که با مرغ سیر شده خشنودی بیشتری خواهد داشت.

این بحث در اقتصاد ایران نیز مطرح است. در واقع در چند وقت اخیر لشکر بی‌پوشکان نگران پوشک را می‌بینیم. عمده این افراد متولدین دهه ۶۰ هستند که خود بدون پوشک بزرگ شده‌اند اما برای بچه‌های خود به دنبال بهترین پوشک با بهترین کیفیت هستند. چرا؟ جواب این را کینز در «احتمالات اقتصادی برای نوه‌های ما (Economic Posibilities for Our Grandchildren)» داده که بر اساس آن افراد در هر لحظه به شدت به کالاهای نوین و پیشرفت‌های فناورانه وابسته شده و همین باعث می‌شود که عدم داشتن آن‌ها نارضایتی نسبی در فرد ایجاد شود. متاسفانه شرایط بد اقتصادی در شرایط کنونی چنان تأثیر بدی بر رویکرد اقتصادی افراد گذاشته که می‌تواند آثار مخربی بر کارایی عوامل تولید، از همه مهمتر منابع انسانی، داشته باشد. مطالبی چون این «اول مهر یعنی اینکه فرد نقش به‌سزایی در ایجاد آلودگی، ترافیک، مصرف انرژی داشته باشد و بعد از ۱۲ سال متوجه شود دیپلم فایده‌ای ندارد»، نمونه بارزی از ناخشنودی موجود در اقتصاد است.

یکی از مهمترین عوامل چنین رویکردی به زندگی در امروز اقتصاد ایران را می‌توان وسایل ارتباطی دانست که باعث گسترش سریع اخبار و تفاوت‌های موجود در زندگی افراد با یکدیگر دانست. همه می‌دانیم که عمده اخباری که منتشر می‌شود اخبار خوبی نیستند، پس برای کمتر شدن ناخشنودی در زندگی خود، کمتر به مطالعه و گوش دادن به اخبار بپردازیم، کمتر به شبکه‌های اجتماعی که مهمترین آن‌ها اینستاگرام است بپردازیم چرا که این شبکه اجتماعی بیشتر مبتنی بر تصاویر است که تأثیر بیشتر و سریع‌تر بر روان فرد می‌گذارد. باید پذیرفت روزهای خوبی نداریم و روزهای خوبی هم در پیش نداریم اما خود بر تنور التهاب در زندگیمان ندمیم و سعی کنیم بیشتر در لحظه زندگی کنیم و کمتر نگران آينده باشیم چون عمدتاً نمی‌توانیم تغییر زیادی در آینده خود ایجاد کنیم!

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: