آلبرت بغزیان در گفتوگو با «آرمان - فریبا نهاوندی » مطرح کرد
«سوئیفت» شبکهای جهانی برای ارسال و دریافت اطلاعات تراکنشهای مالی در محیطی با ضوابط مشخص همراه امنیت بالاست که بانکهای ایران در سال 90 پس از اجرای تحریمها دسترسی خود به این سیستم را از دست دادند و در سال 94 با اجرای برجام بار دیگر به آن دسترسی پیدا کردند. حال این احتمال وجود دارد که بار دیگر دسترسی ایران به شبکه جهانی سوئیفت قطع شود. با انتشار خبر تصمیم اتحادیه اروپا به پیادهسازی پیشنهاد وزیر خارجه آلمان مبنی بر ایجاد نظام پرداختی شبیه به سوئیفت برای حفظ توافق هستهای ایران، پس از خروج واشنگتن از آن، تعدادی از جمهوریخواهان آمریکا روز پنجشنبه گذشته در نامهای به وزیر خزانهداری این کشور خواستار قطع دسترسی ایران به شبکه مالی سوئیفت شدهاند و توفیق در این زمینه را پیشبرد سیاست فشار حداکثری به ایران تلقی کردند. در اینباره «آرمان» به گفتوگو با آلبرت بغزیان، استاد دانشگاه و اقتصاددان، پرداخته است که در ادامه میخوانید.
هفته گذشته گروهی از سناتورهای جمهوریخواه در نامهای از وزیر خزانهداری آمریکا خواستهاند تا همه اقدامات لازم برای قطع دسترسی ایران به نظام مالی سوئیفت انجام شود. این تصمیم در صورت عملیشدن چه پیامدهایی در پی دارد؟
با توجه به وظیفهای که سوئیفت در نقل و انتقال دارایی در سطح بینالمللی انجام میدهد، قطع دسترسی ایران به این نظام مالی، نقل و انتقال دارایی ایران با خارجیها را مختل میکند. به عبارت دیگر صادرات محصولات ایرانی مانند نفت، گاز، پتروشیمی و... درآمد ارزی نخواهد داشت و شرکایی که طرفهای تجاری ما هستند در واردات خود تجدیدنظر میکنند، زیرا امکان جابهجایی پول از بین میرود و باید چارهای دیگر برای آن اندیشید که تا امروز مسائلی مانند تهاتر کالا و... مطرح شدهاند. همچنین میتوان از این پس نقل و انتقالات دو طرف قراردادها را نقدی پرداخت کرد یا از بانکهایی که عضو سوئیفت نیستند کمک گرفت. البته تمام این اقدامات در سخن ساده مینمایند، اما هر کدام پیچیدگی خاص خود را دارد که تجارت ایران را تحت تاثیر قرار میدهد. بهعنوان مثال اگر فرض کنیم شبکه شتاب قطع باشد دیگر نمیتوان نقل و انتقال دارایی انجام داد و به کلی تجارت مختل میشود. در نتیجه همه این نقل و انتقالات باید فیزیکی باشد و از کانالهایی که غیررسمی است و ریسک بالای پرداخت و... دارد، انجام شود. البته کشور ما همواره چنین مشکلی داشته و سالهاست راههای دورزدن تحریم و مسائل مربوط به آن را امتحان میکند. حال اگر سوئیفت دسترسی ایران را به خود قطع کند ما دیگر نمیتوانیم به خرید و فروش ارز حتی بیندیشیم.
با تشدید تحریمها علیه ایران در دوره قبل، شبکه سوئیفت ایران از روز ۲۷اسفند سال ۹۰ قطع شد و پیوند بانکهای ایران با این شبکه مالی جهانی عملا گسسته شد. بهنظر شما در صورت تمدید این امر چه مشکلاتی برای سیستم مبادلات بانکی ایران ایجاد میشود؟ چه روشهایی را میتوان جایگزین سوئیفت کرد؟
نقل و انتقالات ارزی، فروش نفت، خرید کالای خارجی و مواردی که از طریق این شرکت انجام میشد، جملگی از بین میرود. همانطور که اشاره شد نقل و انتقال پول در بانکهای غیرعضو سوئیفت یکی از راههای جایگزین است. همچنین میتوان با بانکهای تازهتاسیس در کشورهای مختلف وارد مذاکره و همکاری شد. با استفاده از این روشها میتوان واریز و برداشت بینالمللی انجام داد. البته تمام این راهها برای ما هزینه دارد، اما قابل انجام است، مگر آنکه چنین بانکهایی نیز شناسایی شوند و مورد تهدید کشور آمریکا قرار گیرند.
با این حال، اتحادیه اروپا اعلام کرده است که نخستین بسته کمکهای مالی به ایران به مبلغ 18میلیون یورو برای اجرای پروژههای عمرانی و توسعه به بخشهای خصوصی تخصیص داده میشود. نظر شما درباره این بسته حمایتی اتحادیه اروپا چیست؟
البته این مبلغ بسیار ناچیزی است و چیزی نیست که بتواند پروژههای نیمهتمام ما را کامل کند و باید دید که این کمک با چه رویکردی صورت میگیرد و آیا در واقع تدریجی است یا بر اساس پیشرفت پروژه شکل گرفته است. ادامه این نشانه خوبی برای سرمایهگذارهای خارجی است که اگر بخواهند در زمینههایی که سرمایهگذار مناسب پیدا نشده است و حتی در صورتی که تکنولوژیاش مورد نیاز است این راهکار را دنبال کنند، نشانه خوبی است. ما امیدواریم که اروپاییها طبق برنامهریزیهای انجامشده در پروژهها پیش بروند. گفته شده که عدد همان تجمیعی باشد، یعنی در هر مرحله چه مقدار هزینه میشود و چه میزان وضعیت آینده آن قابل پیشبینی است.
گفته شده در صورتی که اروپا به کانالی برای پرداخت ایران تبدیل شود، این احتمال وجود دارد که کشورهای دیگری مانند چین، روسیه و هند نیز رویکرد مشابهی برای رهایی و فرار از تحریمهای آمریکا اتخاذ کنند. نظر شما در اینباره چیست؟ در صورت عملیشدن، احتمال اینکه کشورهای مذکور خطر مقابله با آمریکا را به جان بخرند چقدر است؟
در صورتی که اروپا چنین کاری را انجام دهد به هر حال بخش اعظمی از نقل و انتقالات کشور فعلا تا زمانی که پذیرفتهاند، حل شود. ممکن است مشابه آن با کشورهایی چون چین، روسیه و هند ایجاد شود، البته امیدواریم که چنین طرحی عملی شود، زیرا ممکن است بانک مرکزی اروپا بخواهد بهتنهایی سهم خود را بهعهده بگیرد، اما باید دید سهم سایر بانکهای اروپا از این اتفاق چیست و آنها چه تصمیمی اتخاذ میکنند و تا چه حد حاضر هستند چنین ریسکی را بپذیرند. مسلما زمانی که اروپا چنین ریسکی را پذیرفته است قطعا کشورهای سمت ایران و اروپا و کشورهای مقابل آمریکا راهحل آن را پیدا میکنند و باید دید تا چه حد عملی است و آمریکا چه واکنشی به این مساله نشان میدهد. به هر حال چنین اقدامی یکجانبه نیست، اینطور نیست که صرفا یک بار تحریمی انجام شود و دیگر این حلقه را برای ایران تنگتر نکرده و راههایش را برای ایران سختتر نکند.