یکشنبه, 04 شهریور 1397 18:08

علی کیانی‌راد: ارتقای زنجیره ارزش محصولات کشاورزی

نوشته شده توسط

دکتر علی کیانی‌راد

معاون پژوهشی موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی و اقتصاد کشاورزی

سیاست‌گذار در بخش کشاورزی اهداف متفاوت و گاه متضادی را مدنظر دارد. این اهداف در برخی مواقع تثبیت عرضه، تثبیت تقاضا، تثبیت نوسان‌های سالیانه، تثبیت درآمد تولید‌کنندگان، تنظیم بازار، تشویق تولید و صادرات، کمک به تولیدکننده و تشویق سرمایه‌گذاری، تشویق یا محدود نمودن استفاده از نهاده‌ای خاص و در برخی از موارد محدود‌ کردن تولید است. در کنار تمام این‌اهداف، توسعه روستایی و توسعه پایدار نیز مورد توجه سیاست‌گذاران بخش کشاورزی قراردارد. راهکارهای دستیابی به این مجموعه اهداف از یکدیگر متفاوت است؛ کشورهای توسعه یافته و بسیاری از اقتصادهای نوظهور، با حمایت گسترده‌ از تولیدکننده بخش کشاورزی و حمایت هدفمند از مصرف‌کننده محصولات غذایی و کشاورزی، کشاورزی معیشتی خود را به کشاورزی تجاری تبدیل کرده یا در حال تبدیل هستند.

در این زمینه کشورهایی که ادعای حمایت از هر دو گروه تولیدکننده و مصرف‌‌کننده را داشتند، یا اینکه تنها حمایت‌ خود را روی مصرف‌کننده متمرکز کرده بودند، عملا در طراحی و اجرای سیاست‌های حمایت از بخش کشاورزی با شکست‌ مواجه شدند.حمایت از تولید‌کننده‌ باعث افزایش بهره‌وری و کیفیت محصول یا خدمت تولیدی، کاهش هزینه تولید، کاهش قیمت تمام شده و در نهایت منتفع شدن مصرف‌کننده می‌شود؛ چراکه هرمصرف‌کننده‌ای تمایل دارد تا کالا یا خدمتی با کیفیت بهتر و قیمت کمتر مصرف کند.

 

این مهم‌ترین اصل موجود در تقویت بنیان‌های بازار محصولات کشاورزی و ارتقای زنجیره ارزش این محصولات از مزرعه تا سفره است.

 

راهکاری که اکثر سیاست‌گذاران اقتصاد کشاورزی در کشورهای مختلف در پیش گرفتند، تعریف یک سبد حمایتی است که مجموعه‌ای از چند ابزار یا سیاست‌ حمایتی را شامل می‌شود. سیاست‌های مرتبط با ارتقای زنجیره ارزش و بازارهای مرتبط با آن جزئی از این سیاست‌ها است.

 

حمایت از زیرساخت‌های بازار و بازاریابی از سیاست‌های حمایتی غیرقیمتی مهمی است که می‌توان به آن اشاره کرد. حمایت‌های بازار، تنها یافتن بازار برای تولیدکننده نیست، بلکه از مهم‌ترین بخش‌های این سیاست، ایجاد و اصلاح زیرساخت‌های بازار است. این زیرساخت‌ها شامل جاده‌ها، وسایل حمل‌‌و‌نقل، صنایع تبدیلی و تکمیلی و مواردی از این دست است. سیاست حمایت‌های بازاریابی، به ویژه در کشورهای توسعه‌یافته و حتی کشورهای در حال توسعه نیز در کنار سیاست‌های قیمتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این کشورها حمایت‌های بازاریابی بسیار گسترده است، به‌طوری‌که جهت تشویق تولیدکنندگان و توانمندسازی آنها برای حضور در بازارهای جهانی، حتی اقدام به برگزاری جشنواره‌های بازاریابی می‌کنند یا از ابزارهایی مانند بازارهای بورس کالایی، توسعه قراردادهای آتی، توسعه کشت‌های قراردادی، تشکیل زنجیره‌های ارزش، هدایت کلیه ‌سیاست‌های حمایتی قیمتی و غیرقیمتی به زنجیره ارزش محصولات و فرآورده‌ها و نه هرمحصول به تنهایی، توانمندسازی تولیدکنندگان در عرضه محصولات با کیفیت بالاتر و... استفاده می‌کنند.

 

 همان‌طور که پیش از این نیز مطرح شد سیاست‌های بازاررسانی محصولات نیز در زیرمجموعه سیاست‌های حمایتی غیر قیمتی قرار دارد که اصطلاحا به آنها زیر ساخت‌های بازار نیز گفته می‌شود.

 

دولت‌ها موظف به ایجاد زیرساخت‌های لازم برای بازار محصولات کشاورزی هستند. آنها مسوولیت دارند حداقل زمینه‌های لازم را برای انجام این فعالیت‌ها ایجاد کنند. زیرساخت‌های موردنظر شامل جاده‌های مناسب، وسایل حمل و نقل مناسب، بازارهای عمده‌فروشی صنایع تکمیلی و تبدیلی و ... است.  ایجاد زیرساخت‌ها باعث می‌شود که حمایت کاملی از تولید‌کننده‌ صورت گیرد. در حال حاضر، از جمله مشکلات مطرح دولت در بخش کشاورزی، نارضایتی تولید‌کنندگان از قیمت‌ دریافتی در ازای فروش محصولاتشان است که دلیل آن، ناشی از عدم تکامل زیر ساخت‌های بازار است؛ چرا که تولید‌کننده، جاده و وسیله‌ حمل و نقل مناسبی ندارد تا محصول خود را به بازارهای عمده فروشی برساند، در نتیجه واسطه‌ها بدون اینکه به ارزش محصول اضافه کنند، ورود پیدا کرده و هم‌تولیدکننده و هم مصرف‌کننده متضرر می‌شوند.

 

 واسطه‌ها انجام قسمتی از فعالیت‌هایی را برعهده می‌گیرند که در عمل دولت‌ها باید زیرساخت‌های آن را ایجاد می‌کردند؛ عدم وجود این زیرساخت‌ها باعث می‌شود فاصله میان قیمت دریافتی تولید‌کننده با قیمت پرداختی مصرف‌کننده، افزایش پیدا کند. آن گاه در حالی که محصول با همان کیفیتی که تولید‌کننده عرضه کرده، وارد بازار می‌شود، مصرف‌کننده آن باید ۵ برابر قیمت دریافتی تولید‌کننده در ازای دریافت آن پرداخت کند.

 

البته اگر واسطه‌ای که محصول را می‌خرد، روی آن عملیاتی که باعث ایجاد ارزش افزوده می‌شود، انجام دهد و در مراحل بعد نیز واسطه‌های دیگر همین کار را انجام دهند، مصرف‌کننده آمادگی دارد که برای این محصول با کیفیت بالا و بسته‌بندی مناسب‌تر، حتی چند برابر قیمت دریافتی تولید‌کننده را نیز پرداخت کند. دلیل اینکه تولید‌کننده محصول خود را با همان شیوه‌ای که تولید کرده به بازار عرضه می‌کند این است که امکانات لازم برای تغییر و تبدیل آن را ندارد و این معضل خود نشان‌دهنده‌ نبود زیرساخت‌ها و ضعف سیاست‌گذاری‌ها در این بخش است.

 

بنابراین، باید تولیدکنندگان را توانمند کرد تا بتوانند این تغییرات را خود روی محصول ایجاد کرده، در نتیجه سود آن نیز نصیب تولید‌کننده شود.

 

 برای این کار باید کلیه حمایت‌های قیمتی و غیرقیمتی لازم در اختیار تولید‌کننده و فعالان اصلی زنجیره ارزش محصولات کشاورزی قرار گیرد، تا بتوانند ضمن ایجاد ارزش افزوده، محصول با کیفیت را به دست مصرف‌کننده برسانند.

 

یکی از تجربه‌های موفق در دنیا، ارتقای زنجیره ارزش از طریق تشکل‌های مرتبط با هر حلقه این زنجیره است. بنابراین به نظر می‌رسد در کنار سایر ابزارهای حمایتی، افزایش توان و سرمایه‌اجتماعی تشکل‌ها بتواند به تقویت بنیان‌های بازار محصولات کشاورزی کمک کند.

منبع: دنیای اقتصاد

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید:

1 نظر