پنج شنبه, 28 تیر 1397 16:23

محمد خوش‌چهره: مدیریت عرضه سکه، بحران را از بین می‌برد / شباهت های چهار دولت پس از جنگ

نوشته شده توسط

خبرآنلاین - زهرا علی‌اکبری نوشت: محمد خوش‌چهره، اقتصاددانی است که هر چند بسیاری وی را به صفت اصولگرایی می شناسند اما مدتهاست در سخنانش تاکید دارد که نگاه ملی و فراجناحی می‌تواند اقتصاد ایران را از وضعیت کنونی خارج کند .

 

در به کار گیری واژه ها وسواس فراوانی دارد. بار معنایی واژه ها را یک به یک توضیح می دهد تا دلایلش برای استفاده نکردن از کلمه بحران روشن شود.

 

او با تاکید بر اینکه وضعیت کنونی ، وضعیت " شبه بحران" است تاکید می کند چپ و راست، در ایران نشان داده اند توانایی اداره کشور را به تنهایی ندارند و از این رو نگاه ملی و استفاده از تمامی ظرفیت هاست که می تواند مشکلات را برطرف کند.وی توضیحاتی مبسوط درباره مساله ترمیم کابینه پیش از این ارائه کرده بود . اینجا را بخوانید

 

 این استاد اقتصاد دانشگاه تهران هر چند تایید می کند که اقتصاد ایران در شیبی تازه قرار گرفته اما تاکید دارد هنوز توانایی برای بازگرداندن ماشین اقتصاد به وضعیت با ثبات وجود دارد و باید از این فرصت‌ها بهره گرفت.مشروح مصاحبه با محمد خوش چهره ، نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی در کافه خبر در پیش می آید .

 

اقتصاد ایران روزهای سختی را پشت سر می گذارد، موج افزایش قیمت ها در بازار ارز و سکه و ...سبب انتقادات تندی به دولت شده است و برخی با طرح ضرورت کابینه، حتی پا را فراتر گذاشته و از استیضاح یا استعفای دولت سخن می گویند، به نظر شما امکان غلبه بر بحران فعلی در کشور وجود دارد؟

 

شما از واژه بحران استفاده کردید اما من این عبارت را اصلاح می کنم و از عبارت"شبه بحران" استفاده می کنم .

 

من همه منتقدان و کسانی که حتی به خاظر مسائل حزبی و جناحی از این دولت عصبانی هستند و بدان انتقاد دارند را دعوت می کنم به دقت در بکارگیری واژه ها. به عنوان مثال می بینیم برخی از فروپاشی اقتصادی سخن می گویند در حالی که واقعیت این نیست .

 

ما هنوز وارد مرحله بحران و فروپاشی اقتصادی نشده‌ایم و استفاده از این عبارات سبب می شود بحران به شکل دیگری به خود ما برگردد.

 

اما برای تحلیل آنچه در کشور رخ داده است، ببینیم دولت در چه شرایط واقعی قرار دارد و در چه شرایطی فعالیت خود را آغاز کرده است. من هم تایید می کنم که اقتصاد ایران در شیب جدیدی قرار گرفته است . روزی که دولت یازدهم روی کار آمد نیز اقتصاد را در یک شیب تحویل گرفت و امروز اما با شرایط تازه ای روبرو شده است.

 

واکاوی جدی مسائل و مشکلات، فراتر از ظاهر قضیه واجد اهمیتی بالاست از این رو باید تاکید کنم بزرگنمایی بیش از حد مشکل می تواند سبب سرعت گرفتن تحولاتی شود که زمام امور را از دست زمامداران خارج کرده و آنچه مطلوب دنیای سلطه است را رقم بزند . حساسیت زمان را درک کنیم و در جای خود واقع بینانه به مشکل نگاه کنیم .

 

توصیه من این است که از فضای پیش آمده برای تسویه حساب با دولت و جناح و ... استفاده نکنیم چون زیان آن متوجه همه ما خواهد شد.

 

برای درک بهتر تفاوت بحران و شبه بحران، توضیح بیشتری می دهید .منتقدان با استناد به کاهش ارزش پول ملی و رشد بی محابای قیمت ها در بازار تاکید دارند که اقتصاد درگیر بحرانی جدی است .

آنها که چنین اعتقادی دارند را به مرور تجربه جهانی در عرصه بحران دعوت می کنم . پس از فروپاشی شوروی ، ارزش روبل جابجایی 10 هزار برابری داشت.تجربه دیگر کشورها مانند نیکاراگوئه و ... نیز قابل بررسی است . ارزش پول ملی در حال حاضر کاهشی صد در صدی داشته ، پس بهتر است با دقت و قیاس با تجربیات جهانی واژه هار ا انتخاب کنیم . همین حالا برخی می گویند سقوط پول ملی، فروپاشی اقتصادی و ... در حالی که چنین اتفاقی رخ نداده و ایجاد جو ناامیدی سبب می شود زیان ها در این عرصه دو چندان شود . نتیجه گیری من این است که اقتصاد به ذات مولفه های اقتصادی دچار فروپاشی نشده و ممکن است با برخوردهای سیاسی و ایجاد ناامنی اجتماعی و استفاده از این موقعیت برای تسویه حساب با دولت ، مشکلات دو چندان شود.

 

این شیب تازه ای که اشاره کردید، ناشی از برنامه آمریکا برای تحریم ایران یا به عبارت دیگر تشدید تحریم ایران است؟

این موضوع هم دخالت دارد اما اگر ریشه ای تر به داستان نگاه کنیم می بینیم که شباهت هایی میان تمامی دولت های پس از جنگ وجود دارد که سبب شده اتفاقات مشابه در اغلب آنها رقم بخورد .

 

 همین تحریم آمریکا را که اشاره کردید ؛ این تحریم هنوز آغاز نشده اما ما با افزایش تقاضا آن هم به صورت غیر معمول روبرو هستیم . طبیعی است اگر به موقع به جای مدیریت عرضه در بازار ارز و سکه و ... ، دولت دست به مدیریت تقاضا زده بود چنین اتفاقی نمی افتاد.اینجا من به سیاست های اجرایی انتقاد دارم . بانک مرکزی بیش از هفت میلیون سکه فروخته است اما بعد دائم می شنویم که می گویند مردم این کار را نکنند و مردم نخرند . مردم چه کسانی هستند؟ این بخش مهمی از دلالان بودند که سکه ها را خریدند و تقاضای غیر واقعی شان را وارد بازار کردند.مردم هنوز وارد عمل نشده اند.پس می بینیم بخشی از این مشکل به ساختارهای تصمیم گیری خود ما بر می گردد.

 

پس هنوز قائل به این نظر هستید که امکان غلبه بر مشکلات و مسائل امروز وجود دارد؟

حتما . اگر رویکردها اصلاح شود، می توانیم از این موقعیت دشوار عبور کنیم . نکته مهم اینجاست که باید رویکردها را به درستی اصلاح کنیم تا گارد اقتصاد در برابر اقتصاد جهانی تنظیم شود . متاسفانه ما در سال های گذشته با وجود ضرورت برخورد محتاطانه با گارد باز مقابل اقتصاد جهانی ظاهر شده ایم.

 

در کل با وجود تمام انتقادات و مشکلات باید بگویم که ظرفیت هایی در نظام و همین دولت وجود دارد که می تواند از این شیب به درستی عبور کند . واقع بینانه اگر نگاه کنیم می بینیم بنیه اقتصاد ایران هنوز قوی است.هر چند اقتصاد ایران بیمار است و در چهار دولت پس از جنگ نیز درمان نشده اما همچنان می تواند بر بیماری غلبه کند . من برای درک بهتر آنچه می گویم از تجربه معلمی ام بهره می گیرم .

 

اقتصاد ایران پس از جنگ در چهار دولت، در چهار کلینیک بستری شد، سازندگی ، اصلاحات، عدالت و مهرورزی و تدبیر و امید . این بیمار هنوز نتوانسته خودش را درمان کند اما فرصت برای درمان آن همچنان باقی است هر چند بنیه وی تحلیل رفته است .

 

شما به شباهت های چهار دولت پس از جنگ اشاره کردید، بفرمایید دقیقا مهمترین شباهت ها چه بود؟

در تمامی این دولت ها ما با وابستگی اقتصاد به نفت و خام فروشی روبرو بودیم. مساله مهم اینجاست که این اقتصاد پیش از پیروزی انقلاب وابستگی بالایی به خام فروشی و نفت داشت و در آن دوره گاها 95 درصد از درآمدهای ارزی ایران از محل فروش نفت که متغیری برون زاست تامین می شد . در عین حال بحران دیگر واردات کالای مصرفی و غیر ضروری از یک سو و قاچاق گسترده از سوی دیگر،در سطح بیست میلیارد دلار و بیشتر است. موضوع فساد و ارتباط آن با میزان درآمدهای نفتی هم در همه دولت ها وجود داشت . یادم هست در مجلس ششم جوانکی مرتکب فساد شده بود.آن دوره قیمت نفت حدود 14 دلار بود و میزان فساد رخ داده کمتر از 200 میلیارد تومان، بعد که نفت به 140 دلار در هر بشکه در دولت مهرورزی رسید ، فقط یک فقره از فساد سه هزار میلیارد تومان بود یکی دیگر همین پرونده معروف "ب- ز ". پس می بینید مشکلات ناشی از شباهت هایی است که می گویم .

 

اگر به درستی ریشه ها را تشخیص ندهیم ، بی تردید راه علاج نیز به اشتباه انتخاب خواهد شد .

 آنها که دولت را به باد نقد می گیرند اصلا به این موضوع توجه ندارند که دولت به تنهایی مسئول وضعیت موجود نیست و نهادهای نظارتی و قانونگذاری و ... نیز اگر مسئولیت دقیق خود را انجام داده بودند، .وضعیت امروز بهتر بود .

 

شاید سئوال تکراری باشد، اما در این شرایط چه باید کرد و راهکار مشا برای برون رفت از این بحران چیست؟

واقع گرایی. متاسفانه رسانه ملی نیز به درستی در این میان به وظیفه خود عمل نمی کند . من خاطرم هست در دولت اصلاحات، خود من با چندین نفر از وزرا جلسه داشتم و پیشنهاداتی دادیم که منجر به اصلاح رویه ها شد .در ان دوره امکان طرح بحث وجود داشت و اگر کسی نظری داشت، طرح می کرد.رسانه نباید زیر پای منتقدان فرش قرمز بیندازد و از حضور منصفان و کسانی که می توانند درستی یا نادرستی نظرات را به بحث بگذارند، بهره نگیرد. این وضعیت در حال حاضر به چشم می خورد .

 

در نگاه واقع بینانه، هر چند خود من به عنوان یک استاد دانشگاه و حقوق بگیر منتقد وضع فعلی هستم چرا که قدرت خریدم کاهش یافته و مجبورم برای حفظ آن یا وام بگیرم یا بیشتر کار کنم اما باور دارم نباید تمام تقصیر را بر گردن دولت انداخت چرا که متاسفانه سایر نهادهای هم به مسئولیت ذاتی شان عمل نکرده اند . با ایجاد جو ناامیدی ، سستی در کشور ایجاد می شود . حقیقت این است که بخش مهمی از اقتصاد ایران هنوز درونگر است، با تغییر رویکرد می توان مشکلات را حل کرد، در عین حال که باید اقتصاد را در جایگاه واقعی خود نشاند .

 

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: