چهارشنبه, 09 خرداد 1397 08:14

فرشاد مومنی در نشست کتاب «اقتصاد نابرابری» اثر توماس پیکتی

نوشته شده توسط

یکی از ویژگی‌های نابرابری‌های ناموجه ایران این است که در اقتصاد رانتی ایران، رانت‌جویان و رباخواران در سطوح بالای کشور هستند و تولیدکنندگان در سطوح پایین قرار دارند بنابراین شکنندگی در ایران بالا است.

فرشاد مومنی، پنجشنبه گذشته، در نشست بررسی کتاب «اقتصاد نابرابری» اثر توماس پیکتی و ترجمه محمدرضا فرهادی پور که در موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد گفت: آزادسازی خرمشهر در روز سوم خرداد، یک رویداد بزرگ حماسی و تاریخی برای ملت ایران است. در میان کسانی که مسائل توسعه و توسعه نیافتگی را با جدیت در ایران دنبال می کنند، هستند افرادی که مستند و قویاً ادعا کردند که طی ۲۵۰ سال گذشته اولین بار حس ملی در ایران پس از آزادسازی خرمشهر به وجود آمد.

وی ادامه داد: تقریباً عنصر مشترک تمام تحلیل‌هایی که شکست انقلاب مشروطیت را مورد توجه قرار داد، فقدان حس ملی در میان انقلابیون به عنوان مهمترین عنصر است. باید بسیار متاسف باشیم که درباره روز سوم خرداد به ویژه به اعتبار چنین حسی که پدید آورد، ما شاهد بحث های  بایسته نبودیم.

وی افزود: اما به مناسبت موضوع این هفته باید من روی این نکته تاکید کنم که در میان همه چهره های مهمی که درباره توسعه عادلانه کارهای جدی کرده‌اند، این اتفاق نظر وجود دارد که نابرابری‌های ناموجه، بزرگترین دشمن شکل‌گیری حس ملی و انسجام اجتماعی در همه جوامع است. بحث های بسیار گسترده ای به ویژه در طی سه دهه‌ی گذشته در این زمینه صورت گرفته و در میان متفکران توسعه شاید هیچ بحثی به اندازه رابطه عدالت اجتماعی و توسعه در مرکز توجه قرار نداشته است.

مومنی درباره تاثیر نابرابری‌های ناموجه در جامعه گفت: اگر نابرابری‌های ناموجه از یک میزان بالا برود، حس همبستگی جای خود را به حس ستیز و آشتی‌ناپذیری خواهد داد و نتایجی مانند کاهش تعهد اجتماعی، تزلزل نیروی محرکه تولید، آسیب‌زدن به عزت نفس مردم و کاهش امید به زندگی مردم را خواهد داشت بنابراین به اعتبار برقراری مناسبات ستیز، نابرابری‌های ناموجه منشأ اکثر جرم‌ها و خشونت‌ها است، از همین روی بسیاری از فیلسوفان علم توجه ویژه‌ای به این موضوع دارند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در قرن ۲۱ شاهد تغییر در پارادایم علوم انسانی از مساله آزادی به عدالت اجتماعی هستیم. به اعتبار دستاوردهای انقلاب دانایی، تغییر در عملکرد اقتصادی به مرز تغییرات نمادین نزدیک شده و در آینده انتظار افزایش سطح بالایی از نابرابری‌ها می‌رود.

وی ادامه داد: به اعتبار دستاوردهای جدید انقلاب دانایی که تغییر در عملکرد اقتصادی را به مرز تغییرات نمادین نزدیک کرده است، گفته می‌شود در آینده انتظار می‌رود ما  به موازات درونی شدن دستاوردهای انقلاب دانایی با بی سابقه ترین ابعاد نابرابری‌ها در درون و در بین کشورها روبرو باشیم.

وی در مقایسه ریشه نابرابری‌ها در ایران و کشورهای صنعتی گفت: سال‌های اخیر همه نابرابری‌هایی که در سطح جهان مورد بحث قرار گرفته مربوط به این است که ترتیبات نهادی، نابرابری‌های ناشی از نوآوری‌های فن‌آورانه را نمی‌توانند مدیریت کنند، به‌طوری‌که در کشورهای صنعتی همه نارسایی‌ها مربوط به نابرابری ریشه در تحولات علم دارد در حالی که اگر درباره ایران تامل کنیم متوجه خواهیم شد که ریشه نابرابری‌ها در رانت و دلالی دارد؛ خواه این دلالی برای کالای خارجی باشد یا داخلی.

این استاد دانشگاه و اقتصاددان ادامه داد: یکی از ویژگی‌های نابرابری‌های ناموجه ایران این است که در اقتصاد رانتی ایران، رانت‌جویان و رباخواران در سطوح بالای کشور هستند و تولیدکنندگان در سطوح پایین قرار دارند، بنابراین شکنندگی در ایران بالا است.

مومنی بیان کرد: اگر نابرابری‌های ناموجه را مورد توجه قرار دهیم شاهد یک درهم تنیدگی میان این نابرابری‌ها و وابستگی ذلت‌بار به خارج هستیم. همچنین ظرفیت بدون‌استفاده تولید در اقتصاد ایران دو برابر ظرفیت تولید فعلی است و این تولیدات هم با کمبود متقاضی روبه‌رو هستند که دلیل آن در عدم توانایی فقرا و عدم تمایل ثروتمند و اغنیا به مصرف آنها است.

وی یادآور شد: گزارش بانک‌مرکزی در سال ۹۶ برای حساب‌های ملی نشان می‌دهد که رتبه نخست در اجزای هزینه مربوط به رشد بی‌سابقه موجودی انبار است که علامتی از رکود عمق یافته و افزایش نابرابری‌های ناموجه است. جالب آن‌که شاهد هیچ‌گونه تمهید سیاسی در این مورد نیستیم.

این استاد دانشگاه و اقتصاددان با اشاره به نقش نهادهای کژ کارکرد در گسترش نابرابری گفت: مساله دیگر که باعث تعمیق نابرابری شده ساختار نهادی کژ کارکرد کشور است که در برابر فرودستان و فقرا موضع گرفته و به نوعی منافع نامولدها را مورد توجه قرار داده است ما شاهد این هستیم که حتی تولیدکنندگان در ایران برای بقای خود ناگزیر می شود که از مناسبات تولیدی به مثابه محملی برای کسب رانت استفاده کنند، چون در این مناسبات واردات بیش از تولیدات داخلی تسهیل و تشویق می شود.

 وی متذکر شد: در بخش های عمده فعالیت های تولیدی ایران بخصوص صنعت خودرو، آن خودروساز های که به سمت تعمیق ساخت داخل رفتند بیشتر در معرض ورشکستگی و بحران مالی هستند و هر مقدار که ضریب مونتاژ کاری در آنها بالا برود، سودآوری آنها هم بیشتر می‌شود. در واقع این تکرار همان فریب تاریخی است که به اسم جایگزینی واردات عملاً از طریق تشویق مونتاژکاری به سمت تعمیق واردات حرکت می‌کنیم.

مومنی ادامه داد: در ارزیابی‌های ما از بحران ارزی اخیر شاهد تقاضای ارز از سوی مونتاژکاران بودیم که تقویت‌کننده تقاضا بود که به نوعی در میان اشتباهات بزرگ بانک‌مرکزی زیاد جلب توجه نمی‌کرد. این صنایع رانتی هستند و از نظر ساخت سلسله مراتب آنهایی که وزن و جایگاه بزرگتری دارند، دارای چهار ویژگی کلیدی هستند که در هر کوشش برای اصلاح وضع موجود ایران، باید حتما آن چهار ویژگی به دقت مورد بررسی قرار بگیرد. ما باید بفهمیم که آن تولیدی که مضمون ملی دارد و متکی به دستاوردهای علمی و فنی جدید است می تواند نجات بخش کشور باشد. تولیدی که از طریق بست مونتاژکاری و عمق بخشی به وابستگی تولید به دنیای خارج حرکت کند هم با اقتضائات شرایط کنونی ایران مغایرت دارد و هم بحران نابرابری و وابستگی را به طور توامان افزایش می‌دهد.

مومنی ضمن برشمردن ویژگی‌های صنایع رانتی گفت: به‌ شدت سرمایه‌بر؛ آب‌بر؛ آلاینده و ناتوان از ایجاد اشتغال، چهار ویژگی عمده صنایع بحران‌ساز و رانتی کشور است. یعنی در چارچوب مناسباتی که تولید محملی برای توزیع رانت تبدیل می شود،ما مشاهده می‌کنیم که به نام تولید هم برای کشور بحران سازی می‌شود و به نابرابری های ناموجه افزوده می شود.

مومنی با بیان اینکه این صنایع رانتی حدود یک‌هشتم قیمت بین‌المللی گاز را پرداخت می‌کنند،گفت: این طرز قاعده گذاری که مردم و تولید کنندگان از طریق دستکاری قیمت حامل‌های انرژی تنبیه شوند و به این صنایع بحران ساز در این ابعاد رانت تعلق بگیرد، می تواند برای شما رمزگشایی کند که چرا علی رغم همه این ماجراهایی که در ایران وجود دارد، هنوز هم در مناطقی که بحران کم آبی و آلودگی دارند، واحدهای جدید پتروشیمی فولاد راه اندازی می شود. ذکر این نمونه ها با این انگیزه صورت گرفت که ما این مسئله را برجسته کنیم که چقدر نیاز ما در مقایسه با کشورهای صنعتی، برای حساسیت و اعمال دقت در مورد نابرابری های ناموجه و دیده‌بانی از روند های نابرابر ساز اهمیت بیشتری دارد.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: میشل فوکو به شدت نسبت به انقلاب اسلامی همدلی داشت و حتی در ایام مبارزات مردم  به ایران سفر کرد و در راهپیمایی های اعتراضی شرکت داشت، به محض اینکه انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید، نامه ای به زنده یاد مهندس مهدی بازرگان به عنوان نخستین نخست وزیر ایران پس از انقلاب اسلامی نوشت. این نامه واقعاً از همه ابعاد ارزش بازخوانی دارد اما من به مناسبت موضوع این جلسه این عبارت از نامه فوکو به مهدی بازرگان را بازخوانی می کنم، عبارت فوکو این چنین است" عدالت و بی عدالتی نقطه های حساس هر انقلابی هستند جایی که انقلاب ها به خاطر آن پدید می آیند و نیز اغلب جایی است که راهشان را گم می کنند و از بین می روند."

منبع: روزنامه عصر اقتصاد

 

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: