مديريت نهادگرا: نقد يا ابداعي نامفهوم
محمدرضا فرهادی پور در کانال تلگرامی خود نوشت :
در سر مقاله امروز روزنامه دنياي اقتصاد موسي غني نژاد نوشته كه: سپردن كارها به مديران به اصطلاح نهادگرا كه به رغم طرفدار ظاهري از بخش خصوصي و اقتصاد رقابتي، نهايتا دولت و ابتكارات مديران دولتي را مايه پيشرفت اقتصادي مي دانند، نتيجه اي جز تكرار اشتباهات اقتصادي نيست.
در اقتصاد و مديريت اصطلاحي به نام "مديريت نهادگرا" نداريم.
نهادگرايي يك مكتب اقتصادي است كه دو نوع قديم و جديد دارد. هم نوع قديم آن حرف براي گفتن داشت و هم نوع جديد آن چهره هاي برجسته اي مثل داگلاس نورث داشت كه روايت او در مواردي براي تشريح برخي پديده ها در اقتصاد ايران بسيار مفيد است.
احتمالا منظور آقاي غني نژاد از عبارت مديريت نهادگرا سپردن مديريتهاي اقتصادي در دولت به اقتصاددانان نهادگراي ايراني است كه عموما در طيف علامه قرار ميگيرند.
اينكه اين گروه از اقتصاددانان اگر در مديريت اقتصادي قرار بگيرند، چقدر ناكارآمدند به نظرم مشخص نيست و اقاي غني نژاد چطور به اين نتيجه رسيده است معلوم نيست. از ميان اين اقتصاددانان تاكنون فقط محمد ستاريفر در يك مديريت كليدي در اقتصاد ايران قرار داشته كه عملكردش به مراتب كاراتر از بسياري از مديران اقتصادي و قابل دفاع بوده است.
به نظرم آقاي غني نژاد هر از گاهي واژگاني را ابداع مي كند كه نه در عرف اقتصاد رايج است و نه براي نقد مفيدند (مثل اقتصاد دستوري كه در عرف اقتصاد به معناي اقتصاد هنجاري است و نه اقتصاد دولتي كه مد نظر ايشان است). ايشان مي خواسته نقدي تند و نيز بر اقتصاددانان نهادگرا كند كه البته، نقد نكرده اند.
اينكه چرا يك اقتصاددان نهادگرا نمي تواند مدير موفقي باشد، اصلا مشخص نيست. يادم هست آويناش ديكسيت، اقتصاددان برجسته دانشگاه پرينستون گفته بود: جهان در بهترين حالت بهينه دوم است.
به عبارت ديگر، راه حلهاي سرراست و بهينه اول براي بسياري از مشكلات اقتصادي وجود ندارد و بسياري از اقتصاددانان نهادگرا به اين موضوع قائل اند كه اگر چنين باشد اتفاقا خوب است و مي تواند به اقتصاد ايران كه گروهي از اقتصاددانان فقط بالا بردن قيمت را راه حل مي دانند، بسيار كمك كند.
@mfarhadpour