کوروش پرویزیان
در آرمان نوشت:
سبد ارزی بانک مرکزی متنوع است، یعنی ترکیبی از ارزهای مختلف که ذخایر ارزی کشور را تشکیل میدهند. ارز مبنای گزارشگری اقتصاد، باید ارزی باشد که عمده مبادلات خارجی با آن صورت گرفته و سهم قابل ملاحظهای در ذخایر ارزی کشور داشته باشد. تغییراتی در روشهای مبادله کشور به ویژه بعد از تحریمها اتفاق افتاده و همین موضوع باعث شده است که ارز دلار کارکرد خود را از دست بدهد. در یک دوره زمانی هم ذخایر کشور علاوه بر ارز دلار، کالاهای ارزشمند
جهان شمول مانند طلا و اشیای گران بهای دیگر هم بوده است. موضوع دیگری هم که مطرح بود و همچنان هست این است که قدرت تولیدی کشور در زمینه محصولات استراتژیکی مانند فولاد، مس و... هم تعیینکننده هستند و ارزش مبادلاتی بالایی دارند، چرا که در بازارهای بینالمللی نرخ گذاری و خرید و فروش میشوند و از این نظر میتوانند اهمیت زیادی در اقتصاد کشور ما داشته باشند. یعنی جز نفت، گاز و محصولات پتروشیمی این محصولات هم ارزش مبادلاتی بالایی دارند. در واقع مواد معدنی، کانیهای فلزی و... هم ارزش ذاتی دارند و هم ارزش مبادلاتی. بنابراین موضوعاتی که در اقتصاد ملی ما در رابطه با تغییر ارز گزارشگری مطرح میشود فقط مربوط به دلار نیست، اما دلار نقش بسیار مهمی در مبادلات کشور ما ایفا میکند، به این دلیل که فروش نفت و قراردادهای نفتی ما بر پایه دلار است. البته این مبادلات هم میتواند با ارزهای دیگری صورت بگیرد. بنابراین انتخاب ارز دیگری که از ثبات و اعتبار نسبی بینالمللی برخوردار باشد و همچنین سهم عمدهای در تجارت خارجی کشور ایفا کند، میتواند به عنوان جایگزین دلار مطرح شود بدون آنکه تاثیری بر شرایط اقتصادی کشور داشته باشد. بحثهایی هم در رابطه با قراردادهای دوجانبه یا قراردادهای سه جانبهای که بین کشورها برقرار میشود انجام شده است؛ مثلا قراردادهای بین ایران و ترکیه، ایران و روسیه، ایران و چین یا سایر قراردادهایی که در پیمانهای دوجانبه یا چندجانبه امکانپذیر است و هر کدام ملاکها و معیارهای متفاوتی در تعیین ارز مبادلاتی خود دارند. همینطور بحثی که در منطقه ما در مورد موضوع شانگهای وجود دارد، بحثهای اقتصادی و مبادلاتی آن میتواند از آنچه در حقیقت هست، متفاوت باشد. در سابق هم ما با چنین موضوعاتی روبهرو بودهایم. مثلا در بحث مبادلات ایران و پاکستان و برخی کشورهای آسیایی روش محاسبه ما در روابط تجاری تفاوت بسیاری نسبت به روش محاسبهای با کشورهای اروپایی داشت. بنابراین مبحث تعیین سبدی از ارزها موضوع جدیدی نیست و اکنون نیز از آن استفاده میشود، اما فاکتورهای دیگری نیز در تعیین این نرخ لحاظ میشود. بنابراین بحث پایهای محاسباتی میتواند از سمت دلار به سمت ارزهای مبادلاتی دیگر که ارزش برابر با دلار دارند صورت گیرد. این موضوع هم طبیعا اثراتی در محاسبات ملی کشور ما خواهد داشت. در واقع تمرکز و توجهی که برای این موضوع میشود که جای یک ارز خارجی از مجموعهای از ارزها استفاده کنیم، هم در محاسبات و هم در
نتیجه گیری از گزارشات تاثیر گذار است.