محمد اکبرپور
عضو دانشگاه استنفورد
یک جزیره را در نظر بگیرید که هر سال در آن ۱۰ نفر به دنیا میآیند. این ۱۰ نفر هر کدام ۵۰ سال زندگی میکنند و بعد همه با هم میمیرند. علاوه بر آن، درآمد مردمان این جزیره در سال اول زندگیشان ۱ دلار است، و هر سال درآمد آنها ۱۰ درصد زیاد میشود. بنابراین سال دوم درآمد آنها ۱.۱، سال سوم ۱.۲۱ و سال ۵۰ ام صد و شش دلار (۱.۱ به توان ۴۹) خواهد بود. تا اینجای کار در داستان ما هیچ «نابرابری اقتصادی» ای وجود ندارد. همه متولد میشوند، هر سال درآمد یکسانی دارند و بعد از ۵۰ سال هم میمیرند.
حالا بیایید با هم دینامیک این اقتصاد را فراموش کنیم و یک «عکس لحظهای» از این اقتصاد بگیریم و به شکل ایستا به آن نگاه کنیم. در یک لحظه خاص در این جزیره ۵۰۰ نفر زنده اند که ۱۰ نفر آنها متولد ۵۰ سال پیش اند، درآمدشان ۱۰۶ است و به زودی خواهند مرد، ۱۰ نفر آنها متولد ۴۹ سال پیش اند، درآمدشان ۹۷ دلار است و سال دیگر خواهند مرد و ... و ۱۰ نفر آنها تازه متولد شده اند، درآمدشان ۱ دلار است و ۵۰ سال زندگی خواهند کرد.
️در این تصویر ایستا مجموع درآمد ۲ درصد پردرآمد جزیره (ده نفری که ۵۰ سال عمر دارند) ۱۰۶۰ است و این عدد بیش از مجموع درآمد ۵۰درصد کم درآمد جامعه (۲۵۰ نفری که کمتر از ۲۵ سال عمر دارند) است! (۲ درصد بالای درآمدی در این جزیره بیش از مجموع ۵۰ درصد پایین درآمدی، درآمد دارند). بنابراین جزیره برابر ما در نگاه دینامیکی، دارای نابرابری اقتصادی بسیار بالایی در نگاه ایستاست.
️این داستان در تلاش برای نشان دادن این مهم است که نگاه «ایستا» به مساله نابرابری چه واقعیتهایی را در نظر نمیگیرد و چهقدر اندازهگیری دقیق نابرابری سخت است. خیلی از افراد در شغلهای استاندارد دولتی با افزایش سابقه کار درآمد بیشتری کسب میکنند. اکثر دانشجویان در دوران دانشجویی درآمد پایینی دارند و بعد درآمد آنها افزایش پیدا میکند. بسیاری از آنها حتی درآمد منفی دارند (پول قرض میگیرند). بنابراین اعداد مربوط به نابرابری به شکل ایستا، در حال از دست دادن این تصویر پویا از اقتصاد اند.
️عددهایی مانند اینکه «۱ درصد بالای امریکا از پنجاه درصد پایین درآمد بیشتری دارند» در حال مخلوط کردن دانشجوهای با درآمد منفی و افراد تازه وارد بازار کار شده در آن پنجاه درصد پایین اند در حالی که برخی از همین دانشجویان در آیندهای نه چندان دور جزء آن درصد بالا خواهند بود. با این همه این داستان نشان میدهد که چهقدر اندازهگیری درست نابرابری سختتر از نگاه کردن به فرمهای مالیاتی یک سال و محاسبه ضریب جینی است.
منبع: صفحه شخصی محمد اکبرپور