در آرمان امروز نوشت: یکی از اصلیترین شعارهای انتخاباتی محمدباقر قالیباف مبتنی بر تفاوت ایجاد شده میان ثروتمندان و اقشار کم درآمد جامعه بوده است، تا جایی که او اعلام کرده ۹۶درصد از مردم توانایی اقتصادی لازم را ندارند و مجبور شدهاند هزینه چهاردرصد ثروتمند جامعه را پرداخت کند. این صحبتها با واکنش جدی عباس آخوندی همراه شده و ضمن انتقاد از مدیریت ۱۲ساله قالیباف در پایتخت اعلام کرده آنچه از سوی او مطرح میشود خلاف واقع است. در واقع اعداد و ارقامی که قالیباف مطرح کرده است، اصول و پایه آماری نیاز دارد. اینکه گفته میشود چهار در صد افراد وضعیت مالی خوبی دارند و 96درصد افراد مشکل دارند بر پایه اصول آماری نیست. باید وضعیت زندگی مردم با دهکهای در آمدی سنجیده شود و ببینند افراد جامعه در چه سطحی از دهکهای درآمدی قرار دارند. این موضوع چهاردرصد کاملا یک صحبت غیر حرفهای است و ما باید در رابطه با دهکها صحبت کنیم.
مسائلی هم که شهرداری ایجاد کرده است مانند تراکم فروشی، املاک نجومی و مواردی از این قبیل جای بحث دارد. باید دید هدف از ساختوسازها چه بوده است. وقتی ما صحبت از ساختوساز میکنیم، یعنی افزایش عرضه. آیا این عرضه و ساختوسازها قیمت مسکن را پایین آورده یا خیر و قیمت مسکنهایی که در حال حاضر از تقاضا بیشتر است، توسط چه گروههایی بالا نگه داشته میشود تا سقوط نکند؟ ما مسکن خالی در تهران زیاد داریم که هیچکدام عرضه نشده اند و اگر داخل بازار شوند باعث شکسته شدن قیمتها میشوند. شهرداری در کوچههای کم عرض اجازه برج سازی داده است که باعث شده هم قیمت زمین بالا برود و هم خانههایی ساخته شود که هر کسی نمیتواند در آنها سکونت کند.
آقای قالیباف در حال حاضر برنامهای عنوان نکردند و تنها ایدههای خود را مطرح کردند؛ یعنی طرحهایی که بهصورت عدد مطرح شدهاند. ولی مسیری که نشان دهد ما چگونه میخواهیم به این ایده برسیم ارائه نشده است. در شهرداری مسائلی مانند تراکمفروشی و جنبههای حمل و نقل عمومی مواردی هستند که عملکرد منفی در آنها کاملا مشهود است و چون عموم مردم از آن استفاده میکنند متوجه این نکته میشوند و در بعضی موارد کاملا مشخص است که هیچنظارتی وجود ندارد. ساختوساز بسیاری از برجها میتوانست در جای دیگری باشد، ولی ساختوسازهایی انجام شده که توجیه پذیر نیستند و این نشان میدهد که شهرداری نتوانسته در بسیاری از موارد عملکرد خوبی داشته باشد. در مورد فاصله طبقاتی هم، هیچشکی نیست که فاصله طبقاتی زیاد است و ما باید ببینیم کدام دولت توانسته توزیع بهتری از درآمدها داشته باشد، مالیات به حق را وصول و از فرار مالیاتی جلوگیری کند. در واقع کمتر دولتی در این موارد موفق بوده است و عملا در دولتهای نهم و دهم با رانتهای خیلی زیادی که داده شد و نرخ تورم بالا، این وضعیت بدتر شد.