سعید لیلاز
کارشناس اقتصاد سیاسی
در روزنامه ایران نوشت: جایگاه دولت در افکارعمومی، دولتمردان را از پاسخگویی مداوم به نقدها و اتهاماتی که علیه آنان
روا داشته میشود، بی نیاز کرده است. چرا که اگرچه شمار رسانههای منتقد بالاست، اما تعداد زیاد،
به معنای بالا بودن «ضریب نفوذ» آنها در میان مردم نیست. اتفاقاً ارتزاق این رسانهها از منابع عمومی سبب شده آنها از ارزیابی بازخورد اجتماعی رویکردهای خود بینیاز باشند. همین مسأله دست این قبیل رسانهها را برای نقد غیرمنصفانه دولت باز گذاشته است. اگر آنها
از ساز و کارهای بخش خصوصی تبعیت میکردند، چارهای نداشتند که خود را
با سلیقه مردم که در حال حاضر همراهی با دولت است، هماهنگ کنند.
منتقدان در نقدهای بی محابا و غیرواقع بینانه خود این واقعیت را نادیده میگیرند که ممکن است طیفهایی از مردم از عملکرد دولت در برخی زمینهها رضایت کامل نداشته باشند، اما این به معنی تمایل آنها به جناح منتقد نیست.
نکته قابل تأمل دیگر اینکه بخشی از مخالفتها با دولت هرچند با ژست دلسوزی برای نظام صورت میگیرد، اما پیامدهای منفی عملکردهای این رسانهها برای نظام، بسیار بیشتر از پیامدهای مثبت آن است و اساساً این دو قابل قیاس نیست. اکنون این رسانهها به همراه برخی چهرهها، دستاوردهای دولت در زمینه اقتصاد مقاومتی را نادیده گرفته و مدعی هستند دولت در این زمینه کم کاری کرده است. اما واقعیتهای اقتصادی به ما نشان میدهد که عملکرد دولت یازدهم در زمینه اقتصاد به طور کلی و اقتصاد مقاومتی به طور خاص، بالاتر از حد انتظار بوده است. این ارزیابی، نافی وجود برخی کاستیها در کارنامه دولت نیست که باید در ترمیم آن کوشید، اما حتی این ضعفها نیز نمیتواند کار بزرگ دولت در اقتصاد را پنهان کند.
تنها در زمینه خودکفایی مواد غذایی، دولت در سه سال و نیم گذشته توانسته است با تولید سالانه 20 میلیون تن محصولات کشاورزی، ضریب خودکفایی مواد غذایی را به بالاترین حد در 15 سال اخیر برساند. به همین دلیل است که اکنون به جای نیاز به واردات سالانه 7 میلیون تن گندم، میتوانیم 2 میلیون تن گندم صادر کنیم. همچنان که اکنون دریافتی کشاورزان به عنوان مولدترین و زحمتکشترین اقشار جامعه تنها از محل فروش گندم 17 برابر سال 91 است. این اتفاق کم و بیش در برنج، چای و دیگر محصولات کشاورزی نیز افتاده است.
از سوی دیگر، ایران که تا پیش از این سالانه 20 میلیون تن بنزین وارد میکرده است، اکنون در آستانه خودکفایی قرار گرفته است. در سه سال و نیم گذشته، تولیدات گاز طبیعی کشور نیز از حدود 350 میلیون مترمکعب در روز به بیش از 720 میلیون مترمکعب رسیده است. همچنان که در عین ناباوری ناظران داخلی و خارجی، صادرات نفت خام کشور به سطح پیش از تحریمها بازگشته است. احیای بازار نفت ایران در کوتاه مدت و رساندن وضعیت به
پیش از تحریمها، به معنای قطع سودی است که از این محل، عاید رقبای ایران
از عربستان و عراق تا روسیه و حتی امریکا میشد.
باوجود این دستاوردها، باید از منتقدان دولت پرسید چرا به ناروا بر طبل ضعف اقتصادی کشور و ناکارآمدی دولت میکوبند و به این ترتیب پالس غیرواقعی، وجود بحران اقتصادی در کشور را به بیگانگان و بدخواهان ارسال میکنند. آنان باید شفافسازی کنند که چرا عملکرد منفی دولت قبل که اقتصاد ایران را تا لبه پرتگاه پیش برد، مورد نقد قرار ندادند و پشت بهانه تحریمها به حمایت از سیاستهای غیرکارشناسی دولت پیشین پرداختند. به عبارت دیگر، منافع برخی در گسترش تحریمها و تشدید آنها بوده است، تحریمهایی که باعث میشد سوء مدیریت حاکم بر کشور از چشم مردم پنهان بماند. هرچند عنوان اجماع جامعه بینالمللی را دروغی بزرگ میدانم، اما واقعیت این است که موفقترین اجماع جهانی
200 سال اخیر، علیه ایران شکل گرفت. شکلگیری این اجماع، ناشی از رویکرد برخی در داخل بود که با طرح شعارهای توخالی و غیرواقعی، تحریمهای فلج کننده را برای ملت ایران به ارمغان آوردند. در این شرایط باید به منتقدان دولت یادآور شد نه تنها دولت روحانی با شعار «ما میتوانیم» روی کار آمد، بلکه عملکرد موفق آن در اقتصاد نشان میدهد که این توانایی به عینه محقق شده است.